این مقاله برسر آن است که چارچوب کلی نظریة برنامهریزی مارکسگرا و تحولات آن را در طی سالهای قرن بیستم و دهة اخیر ترسیم کند تا بتوان آن را با دیگر نظریههای برنامهریزی مقایسه کرد و بهاین ترتیب گامی دیگر در جهت تدقیق و تشریح نظریة برنامهریزی به طور کلی برداشت. این هدفی است که نویسنده مقاله تعقیب میکند، زیرا بر این باور است که هرنوع برنامهریزی نیازمند چارچوب تئوریک قوی میباشد و فقط اندیشی...