نتایج جستجو برای: عقل کلی

تعداد نتایج: 65280  

ژورنال: غرب شناسی بنیادی 2011
ذکریا قادری

بنیاد دوئالیسم فلسفة غرب، که در مدرنیته به تجلی نهایی خویش رسید مبتنی‌بر تضاد عقل/ غریزه، آسمان/ زمین، روح/ تن، و لذت/ اخلاق بود. فوکو نقد این دوئالیسم را که با نیچه، هایدگر، مارکس، و فروید آغاز شده بود به سرمنزل نهایی خویش، به نفع غریزه/ زمین، رساند. این مقاله به بررسی اندیشه‌های میشل فوکو، گسست وی از گفتمان فلسفی/ سیاسی مدرنیته، و تداوم‌های وی بر آن‌ها می‌پردازد. مدرنیته با اومانیسم، ادعای نف...

مقاله حاضر به بررسی نظریه مولوی درباره عقل می‌پردازد. وی عقل را دارای انواع مختلف می‌داند و برای هر کدام کارکرد خاص تعریف می‌کند. عقل جزئی به مصلحت‌اندیشی معروف است و چندان با عشق سرسازگاری ندارد اما عقل کلی آدمی را از قید بندگی می‌رهاند و به مراتب عالی کمال می‌رساند.در این مقاله با استناد به اشعار مولوی علاوه بر توضیح مراتب عقل، به تقابل برخی از مراتب آن با عشق هم پرداخته شده است.

ژورنال: :پژوهشهای فقهی 2012
سیدمحمد موسی مطلبی حسن جمشیدی

در این پژوهش، به منظور دستیابی به چگونگی استفاده از دلیل عقل در فقه شیعه و کاربرد عملی آن؛ نظرات اصولی و سیره عملی شیخ طوسی، ابن ادریس، محقق حلی، محقق اردبیلی، فیض کاشانی و شیخ انصاری بررسی شده است. این بررسی با روش تحلیل محتوای متون فقهی واصولی و با تمرکز بر فتاوای استدلالی انجام گردیده است. نتایج نشان می دهد که نامبردگان استفاده از عقل را برای اثبات شریعت و لزوم پیروی از آن پذیرفته و احکام کل...

ژورنال: :پژوهش های فلسفی کلامی 2002
قادر فاضلی

یکی از مسائل مهم تاریخ بشری، مسئله عقل گرایی و دین گرایی است. عده ای به بهانه عقل گرایی به دین روی خوش نشان نداده و آن را در حاشیه زندگی قرار داده اند عده ای نیز به بهانه دین داری و مصون ماندن از خطرات عقل گرایی به دستاوردهای عقل بی مهری نشان داده اند.گروهی نیز راه سوم را برگزیده، معتقد شدند که عقل و دین دو گوهر وزین اند که انسان به هر دو محتاج است. این مقاله ضمن توضیح انواع عقل، به بیان ویژگی ...

یکی از دشواری‌هایی که در کار پژوهش در آثار غزالی وجود دارد برخی ناسازگاریها است که میان سخنان او به چشم می‌خورند. بیانات غزالی در باب عقل و چگونگی به کارگیری این مفهوم از سوی او نیز از جملة همین موارد است. نوشتار حاضر با قراردادن کاربردهایی که غزالی برای «عقل» بدانها تصریح کرده، در قالب طرح کلی کاربردهای وجودشناختی، روانشناختی، و معرفت‌شناختی آن، آنها را چارچوبی منطقی می‌بخشد. اما فهم مراد اصلی...

قادر فاضلی

یکی از مسائل مهم تاریخ بشری، مسئله عقل‌گرایی و دین‌گرایی است. عده‌ای به بهانه عقل‌گرایی به دین روی خوش نشان نداده و آن را در حاشیه زندگی قرار داده‌اند عده‌ای نیز به بهانه دین‌داری و مصون ماندن از خطرات عقل‌گرایی به دستاوردهای عقل بی‌مهری نشان داده‌اند.گروهی نیز راه سوم را برگزیده، معتقد شدند که عقل و دین دو گوهر وزین‌اند که انسان به هر دو محتاج است. این مقاله ضمن توضیح انواع عقل، به بیان ویژگی‌...

ژورنال: :حکمت سینوی (مشکوة النور) 2014
فرزانه ذوالحسنی

ابن­سینا با خارج کردن قضایای کلّیِ مربوط به عمل، از قلمرو عقل عملی، جایگاهی متفاوت  برای این قوه ترسیم می­کند. بیان شیخ درباره محرکه و مدرکه بودن عقل عملی متهم به تعارض است. در راستای حل این تعارض می توان نشان داد که با وجود تأکید شیخ بر محرکه بودن عقل عملی، ارتباط­های سه جانبه­ای که وی برای عقل عملی با بدن و عقل نظری و نفوس افلاک قائل است، مستلزم نوعی ادراک برای عقل عملی است. این قوه در ارتباط ب...

ژورنال: :مقالات و بررسیها(منتشر نمی شود) 2006
محسن کدیور مریم سالم

صدرالمتألهین در پی اثبات مسألة اتحاد عقل، عاقل و معقول و با توجه به مبانی خاص معرفت شناسانه خود از قبیل مساوقت علم و وجود، تجرد صورت علمی محسوس، متخیل و معقول، حرکت جوهری و استکمالی نفس در حین ادراک مدرکات محسوس، متخیل و معقول و ...، معتقد است نفس در هنگام ادراک صور کلی و معقول و به عبارت دیگر در مرتبة تعقل، با عقل فعال متحد می شود. صدرالمتألهین به اثبات این مدعای خویش و توضیح و تبیین اصطلاحات ...

ژورنال: :حکمت معاصر 2012
غلامحسین خدری مستانه کاکایی

عقل فعال بعد از ارسطو جایگاه متفاوتی در اندیشۀ فیلسوفان داشته است. هریک بنابر نیاز و خلأیی در فلسفة خود جایگاه عقل فعال را تعیین می کردند. افلاطون کلیات را قائم به ذات، مجرد، و ثابت می دانست که در عالم محسوس نبودند. او نیازی به وجود عقل فعال حس نمی کرد، اما ارسطو، در مخالفت با استاد خود، کلیات را در امور محسوس قرار داد، از آن جا که ارسطو از عقل به صورت مبهم و در مقایسه با حس سخن گفت، برای تبیین...

ژورنال: حکمت معاصر 2012
غلامحسین خدری, مستانه کاکایی

عقل فعال بعد از ارسطو جایگاه متفاوتی در اندیشۀ فیلسوفان داشته است. هریک بنابر نیاز و خلأیی در فلسفة خود جایگاه عقل فعال را تعیین می‌کردند. افلاطون کلیات را قائم به ذات، مجرد، و ثابت می‌دانست که در عالم محسوس نبودند. او نیازی به وجود عقل فعال حس نمی‌کرد، اما ارسطو، در مخالفت با استاد خود، کلیات را در امور محسوس قرار داد، از آن‌جا که ارسطو از عقل به‌ صورت مبهم و در مقایسه با حس سخن گفت، برای تبیی...

نمودار تعداد نتایج جستجو در هر سال

با کلیک روی نمودار نتایج را به سال انتشار فیلتر کنید