نتایج جستجو برای: روح مطلق

تعداد نتایج: 11707  

ژورنال: :حکمت و فلسفه 0
حسین رستمی جلیلیان دانشگاه علامه طباطبایی محمد رضا اسدی دانشگاه علامه طباطبایی

این مقاله برآن است تفسیر هیدگر از نسبت روح و زمان(وجود) در پدیدارشناسی روح هگل را موردبررسی قرار دهد. بدین منظور، نقد هیدگر به هگل راجع به نسبت بین زمان و روح، تعبیر او از پدیدارشناسی روح به عنوان فلسفه ای سوژه محور و نمونه ای از متافیزیک فیخته ای و دکارتی، و نقش فلسفه روح در تبیین متافیزیک جدید خودبنیادی موردبررسی قرار گرفته است. هدف از این مقاله بررسی مسائلی مانند معنای وجود، نسبت بین زمان و ...

ژورنال: حکمت و فلسفه 2015
حسین رستمی جلیلیان محمد رضا اسدی

این مقاله برآن است تفسیر هیدگر از نسبت روح و زمان(وجود) در پدیدارشناسی روح هگل را موردبررسی قرار دهد. بدین منظور، نقد هیدگر به هگل راجع به نسبت بین زمان و روح، تعبیر او از پدیدارشناسی روح به‌عنوان فلسفه‌ای سوژه محور و نمونه‌ای از متافیزیک فیخته‌ای و دکارتی، و نقش فلسفه روح در تبیین متافیزیک جدید خودبنیادی موردبررسی قرار گرفته‌است. هدف از این مقاله بررسی مسائلی مانند معنای وجود، نسبت بین زمان و ...

ژورنال: :پژوهش های فلسفی کلامی 1999
محمدکاظم شاکر

واژه «روح» از واژه های پر رمز و راز و ابهام آمیز در حوزه های دین، فلسفه، عرفان و روان شناسی است.این کلمه با گویشی یکسان در زبان های عبری و عربی به کار رفته و در تورات، انجیل و قرآن کریم کاربرد فراوانی یافته است.این مقاله، با ارایه معنای لغوی و اصطلاحی روح در زبان عربی و ضمن اشاره به نمونه هایی از کاربرد آن در کتاب مقدس، به بیان مفهوم و مصداق آن در قرآن کریم پرداخته است.نویسنده معتقد است که بسیا...

علی‌اصغر مصلح

آن‌چه فلسفة دین هگل نامیده می‌شود حاصل نگاه فلسفی وی به دین است. در نظام فلسفی هگل، هنر، دین، و فلسفه در بخش روح مطلق قرار دارد. هنر نمود حسی، دین نمود تمثّلی، و فلسفه صورت عقلی (مفهوم) امر مطلق است. این سه مقوله در نسبتی دیالکتیکی با یک‌دیگر قرار دارند. دین آنتی‌تزِ (وضع مقابل) هنر، و فلسفه سنتز (وضع مجامع) هنر و دین است. مهم‌ترین تحولی که به‌وسیلة هگل، دربارة دین، در تاریخ تفکر پدید آمد پیدایش ...

ژورنال: :حکمت صدرایی 0

ملاصدرا با بحث حرکت جوهری، بحث حرکت در فلسفه را به ساحت مابعداطبیعه می کشاند. از نظر وی تمام موجودات به سمت کمال در حرکتند و از این طریق است که تجرد نفس را اثبات می کند. هگل نیز کل تاریخ فلسفه را فرآیند روح مطلق می بیند که از طریق ذهن های کرانمند به خود می اندیشد تا به کمال، یعنی آزادی برسد. هدف از این مقاله بررسی مسئله حرکت در این دو فیلسوف و مقایسه آن دو با یکدیگر است.

ژورنال: :انسان پژوهی دینی 2012
احمد شفیعی عبدالله حاجی زاده محسن سلگی

این مقاله در سه محور کلی انسان­شناسی در مفاهیم مورد نظر، از قبیل سرشت انسانی، تفسیر انسان، منشأ حق، روح، تحلیل عقلی زندگی اجتماعی، انگیزه انسان و یا عامل حرکت، حق و تکلیف، انسان پرومته­ای در مقابل مقام خلافت، دین، و ... و نیز شرح و تفصیل در تفارق آن، به این نتیجه دست یافته است که وجوه تفاوت، ناشی از نگرش طبیعت­گرای توماس هابز، در مقابل دیدگاه ترکیبی فطرت و طبیعت (با تأکید بر فطرت) جواد آملی به ...

ژورنال: فلسفه دین 2009
حسن مهرنیا

اثر حاضر بر آن است که مراتب تجلّی روح در تاریخ، بسط آگاهی و تحقق آزادی را در نظام فلسفی هگل، به منزلة جامع‌ترین نظام فلسفی، تبیین و تصویر نماید. امّا ارائة این تبیین و ترسیم آن تصویر، چنانچه بخواهد مقرون به صحت و بازنمای دقت نظام هگلی باشد، ناگزیر است که دایرة‌المعارف علوم فلسفی هگل را مواقف این تجلّی و مدارج آن ترقی در نظر گیرد و بدان طریق، سیر تکاملی روح را در گام‌های بلند این کتاب به نظاره بنشی...

ژورنال: متن پژوهی ادبی 2005
سالار منافی اناری

حیات انسان در اصل از آن روح است که جوهری الهی، غیرمادی، و نامیراست و منشاء تمام استعدادهای حیاتی انسان مانند تفکر، تعقل، ادراک، اراده، گفتار و کردار می باشد. آنچه پس از جدا شدن روح از بدن بتدریج متلاشی و به اصلی خود که خاک است تبدیل می گردد تن مادی انسان است و نه جوهر الهی او. این جوهر الهی انسان که حقیقت غیرمادی اوست از همان لحظه آفرینش در تن مادی، در مسیر بازگشت به «اصلی» خویش که خداست قرار م...

پایان نامه :وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1391

گئورگ ویلهلم فردریش هگل (1831-1771) فیلسوف آلمانی از جمله متفکرانی است که نظریاتش درباب هنر از دقت و موشکافی خاصی برخوردار است. او عقایدش را در زمینه هنر به تدریج و مرحله به مرحله و متناسب با سیستم دیالکتیکی اش می پروراند و پیش می برد. در فلسفه هگل، هنر در حوزه ی روح مطلق مطرح می شود و مثلث «هنر، دین، فلسفه» را تشکیل می دهد. به نظر هگل با توجه به اینکه هر اثر هنری دو بخش دارد (ماده یا صورت، و ر...

ژورنال: حکمت صدرایی 2013

ملاصدرا با بحث حرکت جوهری، بحث حرکت در فلسفه را به ساحت مابعداطبیعه می‌کشاند. از نظر وی تمام موجودات به سمت کمال در حرکتند و از این طریق است که تجرد نفس را اثبات می‌کند. هگل نیز کل تاریخ فلسفه را فرآیند روح مطلق می‌بیند که از طریق ذهن‌های کرانمند به خود می‌اندیشد تا به کمال، یعنی آزادی برسد. هدف از این مقاله بررسی مسئله حرکت در این دو فیلسوف و مقایسه آن دو با یکدیگر است.

نمودار تعداد نتایج جستجو در هر سال

با کلیک روی نمودار نتایج را به سال انتشار فیلتر کنید