بررسی نحوة مواجهة ناگارجونه با مسئلة خدا و شناخت او نشان می دهد که توسل به دیدگاه های الاهیاتی ای چون خداباوری، الحاد، لاادری گرایی، و وحدت وجود نمی تواند برداشت درستی از دیدگاه مکتب مادهیمیکه در باب وجود خداوند را فراروی ما نهد. ناگارجونه در پی آن است با تحلیلی نقادانه به سراغ تصوری برود که عامة مردم از مفهوم خدای شخصی دارند. این مقاله می کوشد براهین ناگارجونه را به شیوة فلسفة دین نظام مند کند...