نتایج جستجو برای: کانت حکم ذوقی استنتاجمنتقدین نفس
تعداد نتایج: 15676 فیلتر نتایج به سال:
به نظر «کانت» زیبایی امری عینی و متکی بر مفاهیم نیست، بلکه ذهن واضع حکم زیباشناختی در ابژۀ هنر است. احساس رضایتمندی در حکم ذوقی را ناشی از قضاوت تأملی به واسطه ذهن قضاوتکننده میداند. او هنر را از طبیعت، علم و پیشهوری متمایز دانسته و هنرها را به مکانیکی، مطبوع و زیبا تقسیم میکند. به زعم کانت هنرمطبوع هنری است که غایت آن صرفا لذت است، در حالی که معیار قضاوت در هنر زیبا قوه حاکمه تأملی بوده و ...
کانت در کتاب نقد قوهی حکم به نحوهی صدور حکم ذوقی میپردازد، در کنار اینها جایگاه هنرها را نیز با مثالهایی که میآورد بر مبنای زیبایی مطبوعیت و والایی مشخص میکند در این جاست که او نمیتواند به غیر از هنرشعر که برایش همواره جایگاه ویژهای دارد، جایگاه سایر هنرها را به وضوح مشخص کند. در میان هنرها، موسیقی بیشترین تعلیق جایگاه را در نظریات او به خود اختصاص میدهد. برای او موسیقی گاهی ...
به کاربردن نظریه ی ذهنی "کانت" در زیبایی شناسی، برای بررسی یک اثر هنری به عنوان عین مدعی زیبایی، موانع بسیاری دارد. از جمله روشن نبودن ذهنیت و عینیت در تعریف زیبایی و هنر. در این تحقیق سعی برآن است این موانع از سر راه برداشته شود. به این منظور ابتدا تعاریف کانت از امر زیبا بر اساس لحظات چهارگانه در تعریف امر زیبا مرور می شود. سپس اعتبار دستگاه زیبایی شناسی کانت در نظریات برجسته ی تاریخ زیبایی ش...
کانت برای فهم جهان شئونی قائل است و هر شأنی را ناظر به قوهای منحصر در نفس انسان میداند که عبارتند از قوه شناخت، قوه میل و قوه لذت و الم . هر یک از این قوا متعلق به منبع شناختی است که قانونگذار قوه تحت خود است؛ یعنی فهم، عقل و حکم. همچنین هر یک از این قوا، هرچند از حیث کارکرد متفاوت و متمایز از دیگری است ولی اصلی وحدتبخش همه آنها را به یکدیگر پیوند زده است. کانت درصدد است رابطهی فهم و عقل...
کانت با اطلاق صفت «پراگماتیکی» بر انسانشناسی خود، موضع انتقادی خود را نسبت به انسانشناسی سنتی، جغرافیای طبیعی، روانشناسی تجربی، و انسانشناسی فیزیولوژیکی اعلام میدارد. او با این کار، انسان را نه به عنوان ذات، جوهر، شیء، و نفس، بلکه بر اساس سه سطح عمل او(سطح تکنیکی، سطح پراگماتیکی، و سطح اخلاقی) مورد مطالعه قرار میدهد. هدف این مقاله این است که با بررسی ریشه، معنا و مفاد انسانشناسی کانت،...
چکیده کانت در تاریخ فلسفه اهمیتی فراوان دارد. از طرفی می توان او را بسط دهنده تفکری دانست که در تاریخ فلسفه به دوره جدید موسوم است و از طرفی دیگر خود آغازگر مسایلی است که بعد از خود مورد بحث است. کانت شئونی برای فهم انسانی جهان در نظر می گیرد که هر شأنی ناظر به قوه ای که منحصر در نفس انسانی می داند در نظر می-گیرد یعنی قوه شناخت قوه لذت و الم و قوه میل که هر یک در نظارت منبعی شناختی قرار دارد یع...
مفهوم ذوق در داوری زیباشناسی دلالتهای روشنگرانه چندی دارد که یک مورد از آنها تأملبرانگیزتر از بقیه به نظر میرسد؛ همگانی بودن حکم ذوقی. ذوق اساساً امری نه خصوصی بلکه اجتماعی است. برخلاف دید امروزی ما به پدیده ذوق همچون موضوع شخصی که منجر به دید نسبی گرایانه در زیباشناسی میشود، ذوق برای کانت و زیباشناسی دوره روشنگری نهفقط به معنای امری ذهنی، بلکه مصداقی از غریزه اجتماعی بود که غالب فیلسوفان ...
کانت با اطلاق صفت «پراگماتیکی» بر انسانشناسی خود، موضع انتقادی خود را نسبت به انسانشناسی سنتی، جغرافیای طبیعی، روانشناسی تجربی، و انسانشناسی فیزیولوژیکی اعلام میدارد. او با این کار، انسان را نه به عنوان ذات، جوهر، شیء، و نفس، بلکه بر اساس سه سطح عمل او(سطح تکنیکی، سطح پراگماتیکی، و سطح اخلاقی) مورد مطالعه قرار میدهد. هدف این مقاله این است که با بررسی ریشه، معنا و مفاد انسانشناسی کانت، به...
کانت فیلسوف شهیر آلمانی در کتاب دوران سازش، نقد عقل محض، کوشیده است شرایط امکان معرفت کلی و ضروری را بهدست دهد و بدین وسیله مرزهای دانستن را مشخص کند. از نظر کانت، حکم تألیفی پیشینی تنها زمانی امکان میپذیرد که صورتهای محض زمان و مکان تمثلات دادهشده را متعین کنند. او تلاش میکند نشان دهد که شرط حکم تجربی عینی، اطلاق صورتهای محض فاهمه یا مقولات بر شهودهایی است که به تعینات زمانی و مکانی متعی...
نمودار تعداد نتایج جستجو در هر سال
با کلیک روی نمودار نتایج را به سال انتشار فیلتر کنید