نتایج جستجو برای: چرا غها را من خاموش می کنم
تعداد نتایج: 586708 فیلتر نتایج به سال:
فعالیت زنان کشورمان در عرصه داستاننویسی حرکتی نوپاست. زنان بخوبی توانستهاند دغدغههای اجتماعی، فرهنگی، عاطفی و سیاسی خود را در آثارشان (رمانها و داستانها) به نمایش بگذارند. هدف پژوهش حاضر بررسی دغدغهها و مشکلات زنان از جمله مردسالاری، تنهایی، محصورماندن درخانه، سکوت و سازش، دچار روزمرگی شدن، هویتیابی، محدودیتهای ازدواج و علل ایجاد این مسائل در زندگی آنها در دو رمان «چراغها را من خاموش ...
یکی از ماندگارترین کهن الگوهای موجود در ادبیات مکتوب و شفاهی، کهن الگوی سفر قهرمان است که جوزف کمبل مبتنی بر آرای یونگ درباره کهن الگوی قهرمان، آن را مطرح کرد. به عقیده کریستوفر وُگلر، بسیاری از فیلمها و داستانهای سراسر جهان نیز از این الگوی جهان شمول قصه ها و اسطوره ها برخوردار هستند؛ به عبارت دیگر، در برخی از داستان ها و فیلم ها و اسطوره ها و قصه ها عناصر ساختاری مشترکی یافت می شود و با تحلی...
چکیده ادبیات معاصر با ظهور نظریه های مختلف و نویسندگان جدید روبرو است. از جمله ی این نظریه ها جامعه شناسی ادبیات است که از نظریه های میان رشته ای محسوب می شود و به نوعی به بررسی جامعه شناختی – تاریخی در خصوص آثار ادبی می پردازد. در این پژوهش چهار اثر از آثار برجسته و پرفروش چهارده سال اخیر از چهار تن از نویسندگان زن(فتانه حاج سید جوادی، زویا پیرزاد، نازی صفوی، منیرو روانی پور) مورد بررسی ق...
نویسندگان زن درطول تاریخ فارغ از تفاوت های جغرافیایی- تاریخی، فرهنگی و ملیتی با دغدغه ها و چالش هایی هم پیوند و گاه همسان مواجه بوده اند. ادبیات زنان، جهانی را به تصویر می کشد که عمدتاً بر اساس اولویت ها و ملاحظات منطق مردانه تعریف می شود. بنابراین نویسندگان زن با برهم زدن قوانین مردان در نگارش، سعی دارند با بهره گیری از « زیبایی شناسی زنانه» زبان مناسبی برای بیان دغدغه ها و آرمان های خود بیابند...
رمان هایی که در سال های اخیر، زنان خلق کرده اند، شباهت های فراوانی با هم دارند. به نظر می رسد نویسندگان زن ـ خواسته یا ناخواسته ـ از الگوی واحدی برای نگارش رمان های خود استفاده می کنند. در این مقاله سعی شده است تا وجود شباهت ها در پیرنگ چهار رمان اثبات شود. برای تحلیل این مسئله، از رویکرد ساختارگرایی استفاده شده است، چرا که در ساختارگرایی، ادبیات با دیدگاهی کلی و خود بسنده مطالعه می شود. با است...
بر مبنای تئوری گروه خاموش، قدرت مسلط مردان در جامعه در ساختار مرد-ساخته زبان نیز تبلور دارد و زنان به راحتی نمیتوانند با این زبان مرد ساخته به بیان خود بپردازند و از این جهت به گروههای خاموش تبدیل میشوند. هدف این مقاله آن است که دریابیم بر مبنای نظریه گروه خاموش از کرامارا و نظریه رتوریک سلطه از استارهاک، آیا استراتژیهای سلطه یعنی تسلیم، تمرد، گوشهگیری و دستکاری در رمان «چراغها را من خام...
مقاله حاضر نتیجه پژوهشی است که به روش کتابخانهای و با تکیه بر ادبیات زنانه به منظور دستیابی به مبانی زیباشناسی در رمان چراغها را من خاموش میکنم اثر زویا پیرزاد انجام شده است. در این مقاله ویژگیهای زبانی در سطوح مختلف (واژگان، جملات، گفتمان) و نیز ویژگیهای محتوایی که متناظر با مهمترین عناصر داستانی است، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. بهرهگیری از توصیفات دقیق و ظریف، دیدگاه زنانه، انت...
این مقاله بر پایه این گمان اولیه شکل گرفته است که عناصر و نشانههایی از گفتوگومندی در رمان «چراغها را من خاموش میکنم» بازتاب یافته است. نویسنده، رمان را در تقابلِ راویِ زنِ داستان با امر سیاسی سامان داده است. ظاهراً راوی داستان، سیاست را با مردانگی یکی میپندارد. کلاریس مادر خانواده و شخصیت اصلی داستان سعی میکند تا محیط معنوی خانواده را از امواج سیاستبازیهای شوهرش دور نگه دارد. او با آن که تح...
چکیده شخصیت و شخصیتپردازی، یکی از عناصر اصلیِ داستان است. در اکثر رمان ها و داستان ها – بهویژه آثار رئالیستی – عنصر شخصیت، نسبت به بقیهی عناصر، اهمیت و کارکرد قابل توجهتری دارد. به عبارت دقیقتر مثلاً اگر آثار حادثهای، رویداد محورند، آثار رئالیستی، معمولاً شخصیت محورند. با توجه به همین امر، در این رساله شخصیت و شخصیتپردازی را در دو رمان رئالیستی از دو نویسندهی معاصر بررسی و مقایسه کردهایم...
نمودار تعداد نتایج جستجو در هر سال
با کلیک روی نمودار نتایج را به سال انتشار فیلتر کنید