نتایج جستجو برای: معرفت حضوری
تعداد نتایج: 9386 فیلتر نتایج به سال:
شناخت خداوند و اطلاع از اوصاف خداوند به اندازه توان بشری یکی از اموری است که در آموزههای دینی سفارش شده است و خداوند نیز راههایی را برای شناخت خود قرار داده است؛ بنابراین برای انسان قابلیت معرفت الهی وجود دارد و حتی از جایگاه بلندی هم در معرفت دینی برخوردار است. شناخت خداوند به دو گونه حصولی و حضوری قابل تصویر است. انسان میتواند نسبت به ذات و صفات خداوند، شناخت حضوری داشته باشد؛ اما علم حصول...
هدف اصلی این مقاله استدلال بر امکان ادراک بیواسطهی خداوند از طریق علم حضوری از دیدگاه فلسفهی ملاصدرا است. این نوع ادراک مستقیم و بیواسطه میتواند توجیه معرفت شناختی باور به خدا را فراهم نماید. در این نوشتار چگونگی کارکرد علم حضوری در رابطه با توجیه معرفت شناختی باور به خدا و همچنین اهمیت نقش علم حضوری در معرفت شناسی دینی نشان داده خواهد شد. صدرا به عنوان یک فیلسوف شیعی در مکتب جدید فلسفی...
نفس شناسی از مبادی و مقدمات خداشناسی در معارف اسلامی است. دو تن از سلسله جنبانان حکمت متعالیه از قرن یازده و قرن چهارده، صدرالدین شیرازی و علّامه طباطبایی;، بر این باور تأکید خاص نموده اند. دو حکیم با وجود وحدت در هدفِ معرفتی رهیافتی متفاوت دارند؛ در اندیشة فلسفی ملاصدرا نفس خلّاق مثال و نمونه ای از خدای خالق است، اما علّامه طباطبایی شناخت نفس را شناخت موجود غیرمستقل و تعلقی و ربطی می داند که مقارن...
کشف و شهود به عنوان ساحتی ورای طور عقل، یکی از منابع مهم معرفت است و از مسائلی است که هم در حکمت صدرایی و هم در عرفان ابن عربی، بر اساس مبانی هستی شناسی و تحلیل های علم النفسی از ابعاد مختلف، مورد توجه قرار گرفته است. به دلیل اهمیت این مسئله و خلأ محسوس پژوهشی در زمینه وجود یک تحقیق جامع و تطبیقی پیرامون این موضوع، با سبکی نوین، سعی در کشف، استخراج و ارائه منسجم آرای پراکنده این دو اندیشمند، با...
در دهههای اخیردر غرب، ادراک انسانی مورد کاوش دقیق قرار گرفت و در بعضی زمینههای معرفت انسانی تشکیک کردند. طباطبایی موضعی رئالیستی در معرفتشناسی اتخاذ کرد و برای دفاع از موضع خود بیشتر از گذشتگان، به بررسی علم و ادراک پرداخت و برای گریز از شکگرایی، به علم حضوری اهمیت زیادی داد و مبنای معرفت انسانی را بر آن بنا کرد. علم حضوری را علم نفس به خود، قوا، فعل و انفعالات آن، علم حضوری علت به معلول و ...
اهتمامِ اصلیِ من در این نوشتار، البته هم راستا با بررسیِ گام به گامِ کتاب «مباحثِ معرفت شناختی در فلسفۀ اسلامی»، آن خواهد بود که نشان دهم چگونه می توان «علم حضوری» را، پیش از هر چیز، به مثابه نوعی مسئله و نه به مثابه پاسخی همیشه در دسترس پیش گذاشت. این گونه، چه بسا شماری از «گسست» ها و «تقابل» هایی اغلب مفروض و دست ناخورده، دست کم، از نو به بررسی گذاشته شوند؛ «گسست» ها و «تقابل» هایی که باقی ماندۀ س...
چکیده علم حضوری زیربنایی ترین موضوع معرفت شناسی و فلسفه الهی به شمار می آید مسأله علم حضوری از دیر باز در بین اندیشمندان مختلف ،به ویژه عرفا واندیشمندان مسلمان ،از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده است و در معرض برداشتها ونظرورزی های مختلفی قرار گرفته است .این نوع از معرفت به عنوان معرفتی مستقیم و بی واسطه ویقینی ،هم درفلسفه اسلامی وهم در فلسفه غرب پیشینه طولانی دارد برای نخستین بار مفهوم ادراک حضور...
در این نوشتار، ابتدا ضمن تعریف علم حضوری اشاره مختصری به تاریخچه آن در آثار افلاطون و ارسطو کرده و در ادامه به اهمیت این بحث در اندیشه دکارت و نیز مصادیق آن در فلسفه وی می پردازیم. در نهایت نشان می دهیم که علم حضوری در واقع از زیربنایی ترین مباحث فلسفه دکارت است به گونه ای که می توان ادعا کرد تمام نظام فلسفی او بر آن استوار است.
شیخ اشراق و علامه طباطبایی دوتن ازفیلسوفان مطرح درجهان اسلام می باشند که نظرات بدیعی رادرمباحث فلسفی واردکرده ودرحوزه معرفت شناسی، مبناگرا بوده اند. هرچند هیچ کدام، واژهای دراین باره نداشته اند، اما استنباط کلام ایشان این ذهنیت رابه وجود می آوردکه مبناگرایی برای آنها به عنوان مسالهای فلسفی مطرح بوده است. دراین مقاله به مبناگرایی و بررسی تمایزات و تشابهات آراء این دوفیلسوف، دراین زمینه می پردا...
نمودار تعداد نتایج جستجو در هر سال
با کلیک روی نمودار نتایج را به سال انتشار فیلتر کنید