نتایج جستجو برای: مشائیان
تعداد نتایج: 66 فیلتر نتایج به سال:
چکیده ابوالبرکات بغدادی از فیلسوفان قرن ششم هـ-ق است وی در کتاب خود المعتبر انتقادات زیادی را به ارسطو و فیلسوفان مشائی خصوصا ابن سینا وارد می کند. از این رو وی بعنوان فیلسوف منتقد محسوب می شود. زمان نزد ابوالبرکات برخلاف مشائیان مقدار وجود است نه مقدار حرکت.وی همچنین زمان را قدیم و نامتناهی می داند. بغدادی نفس را قوه ی حالّ در بدن می داند که بوسیله آن، افعال خود را باشعور و معرفت انجام می د...
در اندیشه مشائیان، به ویژه ابن سینا، علم به یک امر جزئی مادی به دو صورت حاصل می شود: گاهی انسان از طریق آلات و اعضای ادراکی به جزئیات علم پیدا می کند و گاهی علم بدون استعانت از آلات ادراکی به امر مادی تعلق می گیرد. ادراکی را که از طریق آلات ادراکی باشد، «ادراک حسی»، و ادراکی را که بدون استعانت از آلات ادراکی و از طریق علل شیء باشد، «ادراک جزئی علی وجه کلی» می نامند. از مشخصات این ادراک، وساطت ا...
مواضع جدلی را ارسطو و مشائیان به منزلۀ «اصول مناظره» به کار می گرفتند ولی ابن سینا کارکرد آن ها را به «مغالطات تعریف» دگرگون ساخته است. این یکی از برجسته ترین نوآوری های ابن سیناست که پویایی اندیشه منطقی او و استقلال آن از منطق ارسطو و مشائیان را به خوبی نشان می دهد، با این حال تاکنون مورد توجه قرار نگرفته است. این نوآوری از یک سو با «هدف گرایی منطقی» او، و از سوی دیگر با منطق نگاری دوبخشی اش پ...
فیلسوفان مشائی عموماً نظریهای را در باب عالم موجودات مجرد تام (عقول) پرورش دادهاند که میتوان آن را «نظریه عقول» نامید. آنان در تبیین نحوه صدور عقول، به قاعده مشهور «الواحد» متوسل شدهاند که بر اساس آن، از علت واحد، تنها معلول واحد صادر میشود و صدور کثیر از واحد ممتنع است. از سوی دیگر در فلسفه مشائی تحت تأثیر کیهانشناسی کهن، تناظر عددی میان تعداد عقول با تعداد افلاک نهگانه برقرار میشود و ب...
این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی و بهرهگیری از مقایسه تطبیق، به تحلیل نقش مؤلفة «توجه» در ادراک حسی منظر ملاصدرا میپردازد. باب تقریرهای گوناگونی دارد. همة این تقریرها توجه بهعنوان ویژگی اساسی نفس انکارناپذیر است. گویای فعال سایر فرایندهای نفسانی است که بر اساس مبانی خاص دربارة حقیقت ملکوتی آن استوار نظریة را میتوان دو تبیین نمود. الف) تعدد قوای ب) وحدت قوا اعتقاد مراتب نفس. دیدگاه نخست ...
در این مقاله، اثبات میشود تئوری مشائیان مسلمان در خصوص نحوهی ادراک کلیات، نظریهی تجرید نیست، بلکه ایشان تنها عامل مؤثر در ادراک عقلی را میتوانند افاضهی عقل واهب الصور لحاظ کنند و تفوّه ایشان به نظریهی تجرید، ناشی از نداشتن توجه کافی یا ناشی از تنگناهای زبان است. سپس مشخص خواهد شد که لازمهی این سخن اولاً پذیرش نظریهی مثل از سوی ایشان خواهد بود و ثانیاً موجب پذیرش نوعی ایدهآلیسم مشابه به ای...
مواضع جدلی را ارسطو و مشائیان به منزلۀ «اصول مناظره» بهکار میگرفتند ولی ابنسینا کارکرد آنها را به «مغالطات تعریف» دگرگون ساخته است. این یکی از برجستهترین نوآوریهای ابنسیناست که پویایی اندیشة منطقی او و استقلال آن از منطق ارسطو و مشائیان را بهخوبی نشان میدهد، با این حال تاکنون مورد توجه قرار نگرفته است. این نوآوری از یک سو با «هدفگرایی منطقی» او، و از سوی دیگر با منطقنگاری دوبخشیاش ...
ارسطو در تحلیل پیشین، اگرچه توضیح تفصیلی در باب قیاسهای «از وضع» را وعده داده بود، اما در هیچیک از آثاری که از او باقیمانده به چنین کاری اقدام نکرد. پس از ارسطو، شاگردان و پیروان او با نگاه به کتاب جدل انواع مختلفی از این نوع استدلال را معرفی کردند؛ اسکندر در شرح خود بر تحلیل پیشین ارسطو، آگاهانه سعی کرد تا اثباتناپذیرهای رواقی را در ذیل قیاس «از وضع» ارسطو قرار دهد و بدین ترتیب چهارچوبی ب...
نمودار تعداد نتایج جستجو در هر سال
با کلیک روی نمودار نتایج را به سال انتشار فیلتر کنید