نتایج جستجو برای: اثبات وجود خدا
تعداد نتایج: 214737 فیلتر نتایج به سال:
طرح مباحث خداشناسی و الهیات بالمعنی الأخص در فلسفة اسلامی اهمیت خاصی دارد. در این میان، مسألة اثبات وجود خدا از اهمیت بیشتری برخوردار است و محوریت دیگر مسائل خداشناسی را به خود اختصاص می دهد. جایگاه و نقش ابن سینا و تأثیر او در حکیمان بعد از خودش از یک طرف و شهرت برهان سینوی در اثبا ت وجود خدا از طرف دیگر، تأملی دوباره در این استدلال را می طلبد تا با تحلیل ادلة آن، نقاط قوت و ضعف آشکار گردد، اش...
تصویر دکارت از «خدا»، جوهری نامتناهی، سرمد، تغییرناپذیر، قائم به ذات، عالم مطلق، قادر مطلق و آفریننده هر موجود دیگری است. تقریر وی از برهان وجودی برای اثبات خدا، چندان تازگی ندارد و جذابیت آن بیشتر از این جهت است که او دیدگاه مکانیستی و هندسی خویش از جهان را با توسل به اثبات وجود خدا توجیه می کند و ازاین رو خدا در فلسفه دکارت، شأن وجودی ندارد؛ بلکه شأن او معرفتی است که درنتیجه با خدای واقعی، فا...
مصطفی سامانی قطب آبادی[1] مسألهی اثبات وجود خداوند همواره مورد توجه فلاسفه و متکلمان بوده است. در این راستا براهین متعددی ارائه شده است که یکی از آنها برهان حدوث است. در این برهان، که عمدتاً به وسیله متکلمان مورد استفاده قرار میگیرد، حدوث زمانی شیء حادث موجب نیازمندی آن به علت شناخته میشود. ادعای متکلم...
الاهیدانان مسلمان توصیف جامعی از وجود کثرت در ادلّه اثبات خدا و راه های خداشناسی عقلی در سنّت اندیشه اسلامی به دست داده اند. آنان از تبیین این کثرت و شناخت و بازگفت علّت آن نیز غافل نبوده اند و تبیین هایی پیش نهاده اند که می توان آنها را در چهار دسته گنجاند: 1. تکثّر راه ها معلول تکثّر استعدادهای رهروان است؛ 2. تکثّر راه ها معلول تکثّر سامانه های معرفتی رهروان است؛ 3. تکثّر راه ها معلول تکثّر مفاهیم من...
اکثر کسانی که در حوزه فلسفه و همینطور دین کار می کنند، به خوبی می دانند که کانت عقل نظری را ناتوان از شناخت خدا اعلام می کند و معتقد است ما اگر بخواهیم وجود متعلق این مفهوم عقلی را ثابت کنیم، باید از طریق دیگری غیر از عقل نظری مبادرت به انجام چنین کار کنیم. اما فهم اینکه کانت چرا عقل نظری را ناتوان از شناخت خدا اعلام می کند و سپس در جستجوی آن است که از طریق دیگری غیر از عقل نظری وجود آن را ثابت...
دغدغة اصلی سارتر به خصوص در کتاب هستی و نیستی رابطة میان فاعل شناسا و متعلق شناساست. ازاین رو در ابتدا وجود را به دو دسته تقسیم می کند: وجود در خود (being in itself) و وجود برای خود (being for itself). در وجود برای خود، وجود بر ماهیت مقدم است، درحالی که در وجود درخود، وجود و ماهیت بر یکدیگر منطبق اند. وجود ِدر خود به احوالِ اشیا و وجود برای خود به احوالِ انسان اختصاص دارد. در همین زمینه، سارتر به ...
ارسطو در مواردی موضوع فلسفه اولی را موجود نامتحرّک یا خدا دانسته و در موارد متعدّد دیگر موضوع آن را موجود بما هو موجود شمرده است. آیا این دو موضع، دو باور ارسطوئی اصیل بوده و با هم قابل جمع اند یا باید دو موضع متناقض تلقّی گردند که ارسطو از اوّلی به دومی عدول کرده است؟ ثمره فرض عدول به موضع دوم این است که خدا را نمی توان «وجود» خواند و، در نتیجه، مابعدالطبیعه و الاهیّات دو دانش مستقل می شوند؛ درحالی...
درباره مبدأ آغازین فعل و خلقت الهی دو دیدگاه (ازلیت فعل الهی و خلقت جهان و انکار ازلیت و قول به حدوث فعل الهی) مطرح است. نویسنده در این مجال نخست با تمسک به علتتامهبودن ذات الوهی برای فعل خویش و بطلان فرضیه رقیب (حدوث جهان بعد از عدم) با استناد به دو محذور عقلی آن (نامعقولیت قول به حدوث فاعلیت خدا و لزوم تعطیلی فیض الهی) به تبیین و اثبات فرضیه خود (ازلیت جهان) میپردازد. آنگاه در اثبات و تأی...
صدرا فیلسوفی است که به اصول و مبانی شیعه، اعتقاد راسخ دارد و در مواضع متعددی به تبیین و توجیه آنها می پردازد. عقیده به وجود ولی و امام، به عنوان حجّت دائم خدا در روی زمین، از جمله اینهاست. از نظر او امامت و ولایت ـ برخلاف نبوّت ـ برای همیشه جاری است و سیاست، تابع شریعت الهی است. صدرا برای اثبات حجت دائم خدا و به تبع آن، تبیین حق حاکمیت وی، به قاعدة «امکان اشرف» تمسک می جوید. صدرا در این جا از نگ...
نمودار تعداد نتایج جستجو در هر سال
با کلیک روی نمودار نتایج را به سال انتشار فیلتر کنید