نتایج جستجو برای: علم نفس به بدن

تعداد نتایج: 690245  

Journal: :فصلنامه علمی پژوهشی نقد و نظر (فصلنامه علمی پژوهشی فلسفه و الاهیات) 0
امیر دیوانی امیر دیوانی

0

ژورنال: اندیشه دینی 2014
حسین رستمی جلیلیان

فلاسفه از جمله ارسطو و ابن‌سینا از دیرباز به مسائل مربوط به نفس انسان توجه داشته‌اند. همواره یکی از پرسش‌های اساسی نزد آن‌ها مسأله‌ی بقای نفس در انسان است. تردیدی نیست که ابن‌سینا نفس را مجرد دانسته و به تفصیل بر آن استدلال کرده است. اما تعارض سخنان ارسطو در این مقام، همواره موجب اختلاف ‌نظر شارحان شده است، به طوری که گاهی از صورت بودن نفس برای بدن، بر مادیت نفس و از این‌رو، به‌مثابه‌ی دلیلی بر...

ژورنال: :انسان پژوهی دینی 2013
مریم حسینی الموسوی غلامرضا اعوانی

با توجه به اینکه افلاطون و سهروردی در موضوع ماهیت نفس و چگونگی تعلق آن به بدن دارای اشتراکات نظری هستند، درعین­حال تفاوت های بنیانی در آرا و نیز شیوه آنها وجود دارد. در این مقاله ابتدا به عالم نفس که از دیدگاه هر دو فیلسوف منشأ نفس انسانی است، پرداخته شده، سپس نظرات آن­دو در مورد ماهیت نفس و همچنین نظرات و استدلال آنها در مورد حدوث و قدم روح بیان می­شود. سهروردی معتقد به حدوث نفس انسانی بوده و ...

ژورنال: :فصلنامه علمی پژوهشی آیین حکمت 0
محمد میری استادیار دائرة المعارف مؤسسة آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)

مسئله چگونگی ارتباط نفس مجرد و بدن جسمانی و همچنین مسئله یگانگی یا دوگانگی نفس و بدن از محوری ترین پرسش های مطرح در مبحث رابطه نفس و بدن است. تبیینی که هر فیلسوف از دو مسئله فوق ارائه می دهد مبتنی بر مبانی ای است که آن فیلسوف در نظام فلسفی مورد پذیرش خود به آنها معتقد شده است. نوشتار پیش رو به بررسی برخی از مهم ترین مبانی حکمت متعالیه که نقش اساسی در شکل گیری نظریه صدرالمتألهین در باب رابطه نفس...

بیشتر فیلسوفان مسلمان معتقدند که انسان مرکب از نفس مجرد و بدن است و نفس مجرد حقیقت او را تشکیل می‌دهد. لازمۀ پذیرش تجرد نفس این است که نفس مجرد که با مرگ از بدن جدا می‌شود، اولاً بدون نیاز به بدن می‌تواند به حیات خود ادامه دهد؛ ثانیاً برای بقا به عامل بیرونی نیاز ندارد. در مقابل، آنچه از قرآن برداشت می‌شود این است که انسان فی‌نفسه باقی نیست و با مرگ از میان می‌رود؛ از‌این‌رو ادامه زندگی انسان پس ...

ژورنال: :ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی 2007
مرتضی شجاری

از آنجا که بنا بر حدیثی مشهور خودشناسی راهی برای خداشناسی است، فیلسوفان و عارفان مسلمان همواره به بحث نفس یا روح انسان و رابطة آن با بدن، توجه ویژه ای داشته اند. ابن سینا نفس را جوهری مجرد و قائم به ذات می داند که در بدن انسان و در جسم دیگری منطبع نیست، بلکه مفارق از همه مواد و اجسام است. اما این جوهر مجرد تعلق و اختصاص به بدن انسان ـ مادام که این بدن زنده باشد ـ دارد. از دیدگاه ابن عربی، صفت «...

ژورنال: :نقد و نظر (فصلنامه علمی پژوهشی فلسفه و الاهیات) 2010
مهدی ذاکری

مسئلۀ علیّت ذهنی- دست کم از زمان دکارت - از مهم ترین مسائل فلسفۀ ذهن بوده است. فیلسوفان دکارتی از آن جا که تعامل علّی نفس و بدن را مشکل ساز می دانستند، هر یک به شیوه ای رابطۀ علّی مستقیم میان نفس و بدن را کنار گذاشتند. با این حال، این مسئله با کنار گذاشتن نفس مجرّد دکارتی در دورۀ معاصر نیز حل نشده است و همچنان از مهم ترین مسائل است. اگر مسئلۀ ذهن و بدن را اساسی ترین مسئله در فلسفۀ ذهن معاصر به حساب...

ژورنال: :حکمت معاصر 2014
حسین محمدی عبدالرسول کشفی حسن ابراهیمی

ارتباط نفس و بدن از مباحث مهم فلسفة ذهن است. دربارة این ارتباط دو دیدگاه وجود دارد: یگانه‏انگاری و دوگانه‏انگاری؛ دوگانه‏انگاری دیدگاهی است که انسان را متشکل از دو جنبة بدن مادی و نفس مجرد می‎داند. یگانه‎انگاری که در تقابل با دوگانه‎انگاری است دو شاخه دارد: یگانه‎انگاری مادی‎گرایانه که حقیقت انسان را مادة محض تلقی می‏کند و یگانه‎انگاری ایدئالیستی که حقیقت انسان را نفس محض می‏داند. ملاصدرا و جا...

ژورنال: :حکمت و فلسفه 0
رضا اکبریان هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس طیبه کرمی دانشجوی دانشگاه تربیت مدرس

مسئله ارتباط مجرد و مادی یکی از مسائل مهم در فلسفه است. نفس به دلیل هویت دوگانه ای که دارد، می تواند نقشی واسطه ای را میان عالم عقل و طبیعت را ایفا کند. نقش واسطه گری نفس، در فلسفه افلوطین و ملاصدرا به دو شکل متفاوت ترسیم شده است. از دیدگاه افلوطین، نفس دارای جنبه ای فرودین و جنبه ای عالی است. جنبه عالی نفس متصل به عقل است و هرگز تنزل نمی کند. اما نفس دارای جنبه فروتری نیز هست که با ماده در ارت...

ژورنال: :پژوهش های معرفت شناختی 0
عزیزالله افشار کرمانی استادیار گروه فلسفه و حکمت اسلامی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی

سهروردی بر اساس حضور یا غیبت شیء از فاعل شناخت، علم آدمی را به علم حضوری اشراقی و علم مثالی یا صوری تقسیم می کند. او حضور ذاتی نفس را مبنای علم حضوری و خاطره نفس از عالم محسوسات و مشاهدات را مبنای علم مثالی می داند. به نظر وی ذهن همان جنبه مفهومی نفس است و مفاهیم موجود در ذهن خود دو دسته اند: دسته ای بالذات معلوم و آشکارند و دسته ای بالعرض شناخته می شوند؛ او به ترتیب آنها را معلومات فطری و غیر ...

نمودار تعداد نتایج جستجو در هر سال

با کلیک روی نمودار نتایج را به سال انتشار فیلتر کنید