نتایج جستجو برای: واجب الوجود بالذات
تعداد نتایج: 1610 فیلتر نتایج به سال:
همواره تفسیر و فهم معانی حروف مقطعه قرآن از مهمترین مسائل تفسیری به شمار رفته است. ابنسینا به عنوان یک فیلسوف مسلمان در تفسیر آیات از روش فلسفی و مبانی حکمت خود که بیشتر جنبه نوافلاطونی دارد، بهره میگیرد. او در رساله النیروزیه که به تفسیر حروف مقطعه اختصاص دارد، ابتدا به بیان مبانی حکمت خود مانند نظریه صدور و پیدایش نظریه صدور و پیدایش موجودات از واجب الوجود، میپردازد و سپس سعی میکند تا...
ابن رشد برهان سینوی بر اثبات واجب الوجود را نمی پذیرد و آن را جدلی می داند. در چرایی این عدم پذیرش، نویسندگان بر دلایلی تکیه کرده اند، بعضی بر این باورند که ابن رشد نتوانست به نحوه عروض وجود بر ماهیت، آن گونه که ابن سینا معتقد بود، برسد. هم چنین وی نتوانست امکان ماهوی را دریابد و امکان ذاتی را از امکان استعدادی تمییز دهد؛ از این جهت، در فهم برهان ابن سینا عاجز ماند و این عجز باعث شد که برهان سی...
معرفت انسان به واجب الوجود و توجه به محدودیت های این معرفت، از موضوعاتی است که ابن سینا در فلسفه خود به آن توجه ویژه ای داشته است. از نظر بوعلی با آن که انسان دچار محدودیت های معرفتی بسیاری است، اما باب معرفت الهی به کلی مسدود نمی باشد. از نظر او انسان توانایی نیل به ذات و حقیقت موجودات را ندارد و آن ها را از طریق لوازم و خواص آن ها می شناسد. در باب حق تعالی نیز شناخت از طریق همین لوازم که اوصا...
در این نوشتار با ارائه تحلیلی از اعتبارات وجود، برای رسیدن به درکی صحیح از واجب الوجود، معلوم می شود از این اعتبارات، تنهالابشرط مقسمی شایسته اطلاق بر ذات حق است. برای درک معنایی که علامه طباطبایی از واجب تعالی دارند و به لحاظ اهمیت تقریر ایشان از برهان صدیقین، با بررسی در مبانی هستی شناسیتقریر علامه، معلوم می شود ایشان وحدت شخصی وجود را نظری برتر می داند که همان معنای وجود لابشرط مقسمی است. چن...
عقل فعال به عنوان مرتبه ای از نفس انسان ، برای اولین بار در آثار ارسطو مطرح شد. عقل فعال در بین شارحین مشایی ارسطو مانند کندی و ابن رشد و توماس آکویناس همان جایگاه ارسطویی را داشت. اسکندر افرودیسی از آن به عنوان موجود مجرد تام ، مستقل از انسان( محرک نامتحرک ارسطویی) نام برد. برجسته ترین نظریه مشایی در مورد عقل فعال در فلسفه ابن سینا و فارابی به عنوان آخرین عقل از سلسله عقول طولیه، ممکن الوجود، ...
قاعده «بسیط الحقیقه کل الاشیاء و لیس بشیءٍ منها» ثابت می کند که واجب الوجود از آنجایی که بسیط الحقیقه است، واجد کمالات و جهات وجودی تمام اشیا و فاقد حدود، تعینات و نقایص آنهاست. این قاعده نخستین بار توسط صدرالمتألهین شیرازی به صورت برهانی بیان شده است. مقاله حاضر، نخست به توضیح و تبیین و تحلیل منطقی این قاعده می پردازد و در باره حدود موضوع و محمول و نوع حمل در آن به بحث می نشیند و پس از تحلیل من...
مسأله اصلی این مقاله تقریر ابنسینا از برهانِ صدّیقین است. برای تبیین این مسأله می توان پرسید سرآغاز طرح برهان صدیقین به کدام یک از حکمای اسلامی باز می گردد؟ تقریر ابن سینا به عنوان یکی از حکمای اسلامی، بلکه به عنوان رئیس حکمای اسلامی چیست و چه فرقی با دیگر تقریرها دارد. چه اشکال ها و ایرادهایی بر تقریر او مطرح شده یا ممکن است مطرح شود؟ آیا می توان از تقریر ابن سینا در مقابل اشکال های مذکور دفاع ...
آیت الله جوادی آملی از جمله اندیشمندان مسلمانی است که هیچ یک از تقریرهای برهان وجودی فیلسوفان غربی و مسلمان را نمی پذیرد و آن ها را نوعی مغالطه می داند؛ وی همانند منتقدان غربی این برهان، معتقد است که از هیچ مفهومی، حتی مفهوم خدا یا واجب الوجود، نمی توان وجود خارجی آن را نتیجه گرفت. وی این انتقاد را با مفاهیم فلسفۀ اسلامی توضیح می دهد و اشکال اصلی این برهان را در خلط حمل اولی ذاتی و شایع صناعی م...
ابن رشد را عقیده بر آن است که ابن سینا در برهان وجوب و امکان تحت تاثیر متکلمین بوده و بر مشرب آنان مشی کرده و برهانی اقناعی آورده است بخصوص که از مفهوم واجب الوجوب بالغیر که معنای محصلی ندارد در تقریر این برهان استفاده کرده است نویسند مقاله ضمن تقریر استدلال های این دو فیلسوف چنین نتیجه گرفته که تقریر ابن رشد نه تنها مبتنی بر وجوب و امکان نیست بلکه به بیان متکلمین در برهان حدوث نزدیک می شود ز...
نمودار تعداد نتایج جستجو در هر سال
با کلیک روی نمودار نتایج را به سال انتشار فیلتر کنید