نتایج جستجو برای: سوفسطایی افلاطون هایدگر
تعداد نتایج: 1485 فیلتر نتایج به سال:
رساله حاضر به بحث هایدگر درباره معرفت به عنوان دیدگاهی جدید می پردازد. هایدگر از معرفت به عنوان یکی از وجوه هستی انسان و به تعبیر او دازاین بحث می کند. دازاین تنها از طریق بودن و حضور در جهان است که به معرفت می رسد. این ویژگی از دازاین جدایی ناپذیر است. بودن در جهان یک ویژگی ذاتی و وجودی است که وجود دازاین و جهان را در رابطه با یکدیگر قرار می دهد. این ویژگی ذاتی در جهان بودن، عنصر اساسی اندیشه ...
با رشد نفوذ تکنولوژی و ظهور ﺗﺄثیرهای آن در زندگی انسانی، بررسی نسبت تکنولوژی با معنویت اهمیت پیدا کرده است. هایدگر شاید مهمترین فیلسوفی است که به بررسی این نسبت البته با تصور وجودی از تکنولوژی و نگاه ویژهاش به معنویت اقدام کرده است. در نظر او تفکر معنوی چیزی در مقابل تفکر حسابگرانه و در چارچوب تلقی وجودشناسانه بوده که در تفکر شعری به معنای خاص مدنظر هایدگر ظهور مییابد. این نوع تفکر، ما را به...
این پژوهش برآن است تا با واکاوی مفهوم رخدادِ از آن خودکننده در فلسفهی هایدگر، تفسیری تازه از آن ارائه دهد. برای این منظور سه اثر از هایدگر، که نمایندهی سه رویکرد وی به مفهوم رخداد است، مورد توجه خواهد بود. این آثار عبارتند از «به سوی یک تعریف برای فلسفه» (1919)، «ادای سهمی به فلسفه (درباب رخداد از آنِ خودکننده)» (1936-1938) و «درباب زمان و هستی» (1962). هایدگر در کتاب به سوی یک تعریف برا...
افلاطون در محاورۀ منون مسألۀ معرفت شناختی «امکان تحقیق» یا تعلیم و تعلّم را مطرح میکند که نزد اهل فن به پارادوکس منون یا تحقیق مشهور است. طبق این پارادوکس، ما آدمیان یا چیزی را میشناسیم یا نمیشناسیم؛ لیکن در هر دو صورت، امکان تحقیق و پژوهش منتفی است. افلاطون در محاورۀ نامبرده، معضل را با قول به نظریۀ «معرفت، یادآوری است» میخواهد حلّ کند. ارسطو نیز با پارادوکس منون روبرو بوده و کوشیده است ...
در این مقاله پس از بیان مطالبی مقدماتی دربا رة «نظام اشتراکی»و رابطۀ میان ارسطو و افلاطون (در بند 1)، ابتدا گزارش ارسطو در باب اشتراک خانواده( و دارایی در نظر افلاطون (بند 2) و نقد او از این نظریه را (در بندهای 3 و 4به اختصار نقل می کنیم. سپس این نظری ۀ افلاطون را بدانگونه که در محاور ة( جمهوری او مطر ح شده است (در بند 5) باز می گوییم. و سرانجام (در بند 6بر پای ۀ آنچه لب پیام افلاطون است به دا...
مرگاندیشی در نگاه هایدگر و تأثیر آن بر معنای زندگی ناشی از رابطۀ انسان با هستی و هستی معطوف به مرگ اوست. هایدگر مرگاندیشی را مختص دازاین اصیل دانسته و زندگی اصیل را معنادار میداند. او اندیشۀ مرگ را نیرویی برای گسست از پوچی روزمرگی و معناداری زندگی بهشمار میآورد. در مواجهۀ با نیستی و تکاپو در میدان مرگآگاهی دازاین قادر به کسب بصیرت نسبت به واقعیت جهان، آزادی و اصالت بخشیدن به زندگی خود و ب...
زبان در زمرۀ بحثبرانگیزترین موضوعات فلسفی سدّۀ بیستم است. مارتین هایدگر یکی از فیلسوفان این سدّه است که به زبان و توانش آن اهمیّت ویژهای داده است. مقالۀ حاضر سعی میکند تا جایگاه زبان در فلسفۀ هایدگر را در ارتباط با هستیشناسی تودستی وی بررسی کند. استدلال میشود که این هستیشناسی تأثیر قاطعی بر تلقی هایدگر از زبان داشته است. منظور از هستیشناسی تودستی نحوهای از مواجهۀ عملی با اشیاء درون جهانی ...
معمولا تصور می کنند که آموزه یادآوری افلاطون به معنای فطری گرایی است وک او همه معلومات انحسان را فطری می داند در این مقاله با توضیح این آموزه و بررسی آْرای دیگر افلاطون در باب معرفت شناسی استدلال می شود که آموزه مذکور ملزوما به معنی فطری گرایی نیست و افلاطون نقش بسیار حساس و مهمی بر عهده ادراک حسی و کوشش عقلانی د رکسب معلومات گذاشته است
نوشتار حاضر شرحی مختصر بر محاورة زیبای افلاطون با عنوان فایدون است. مقدمة مقالهنشان میدهد که به اعتقاد افلاطون مرگاندیشی از دغدغههای اصلی فیلسوف است و افلاطون با تصویر سقراط به عنوان فیلسوفی که در دم مرگ شادابتر و شادمانتر از همیشه است، علت این شادابی و شادمانی را اعتقاد به حیات پس از مرگ میداند. حیاتی که برای نیکان به مراتب خوشایندتر از حیات دنیوی است. و بدین سان مسأله این است که آیا فی...
یکی از مباحث مهم در فلسفهی افلاطون، مسألهی بقا و خلود نفس است. افلاطون از طرفداران نظریهی اصالت روح است که در مقابلِ مادیمذهبان و نیز قائلان به شبهپدیدارانگاریِ نفس قرار میگیرد. افلاطون دربارهی بقا و خلود نفس، استدلالهای متعددی اقامه میکند. در آثار متفکران اسلامی نیز دربارهی بقا و جاودانگی نفس، ادلهی گوناگونی ارائه شده است. این نوشتار به منظور مقایسه میان ادلهی افلاطون در اینباره و...
نمودار تعداد نتایج جستجو در هر سال
با کلیک روی نمودار نتایج را به سال انتشار فیلتر کنید