نتایج جستجو برای: فلسفۀ اخلاق ارسطو

تعداد نتایج: 11396  

پایان نامه :دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1392

هدف اصلی این پژوهش ارزیابی رعایت اصول اخلاق حرفه¬ای در خبرهای خبرگزاریهای رسمی ایران میباشد. روش پژوهش تحلیل محتواست و جامعه آماری آن کلیه خبرگزاریهای رسمی کشور که در 6 ماهه اول سال 92 در حال فعالیت هستند که از میان آنها 10خبرگزاری آریا، ایرنا، ایلنا، ایسنا، ایکنا، برنا، خبر آنلاین، فارس، مهر و موج انتخاب شدند و به عنوان گروه نمونه تحقیق مورد بررسی قرار گرفتند. در این تحقیق 6 اصل: انصاف و بیطرف...

زمینه: در زمینۀ رابطۀ احتمالی میان اخلاق و سیاست چهار دیدگاه در میان صاحبنظران وجود دارد: نظریۀ جدایی اخلاق از سیاست، نظریۀ تبعیت اخلاق از سیاست، نظریۀ دو­سطحی اخلاق و سیاست و نظریۀ یگانگی اخلاق و سیاست. نماد بارز دیدگاه اول، ماکیاولی است. این دیدگاه، ورود اخلاق به عرصۀ سیاسی را ممنوع و خطرناک می­داند و آن را عامل ناکامی سیاست قلمداد می­نماید. دیدگاه دوم در کل مطرود و نامعتبر است و طرفدار چندان...

رضا نجف‌زاده

چکیده اسپینوزا برجسته‌‌ترین فیلسوف عصر روشن‌گریِ رادیکال است، به ‌‌طوری که روشنگری رادیکال را هم‌‌سنگ «اسپینوزیسم» خوانده‌اند. فلسفۀ سیاسی اسپینوزا در امتداد سنت بزرگ جمهوری‌‌خواهی فلورانس و ونیز و در چهارچوب رئالیسم سیاسی مدرن تحلیل می‌شود. اساس این جمهوری‌‌خواهی یا رئالیسم سیاسی دریافتی از مدینه یا جمهوری است که بر تحلیل و ارزیابی مناسبات نیروها استوار است. به‌‌عبارتی، محور اصلی رئالیسم سیاسی ...

ژورنال: :حکمت معاصر 2012
غلامحسین خدری مستانه کاکایی

عقل فعال بعد از ارسطو جایگاه متفاوتی در اندیشۀ فیلسوفان داشته است. هریک بنابر نیاز و خلأیی در فلسفة خود جایگاه عقل فعال را تعیین می کردند. افلاطون کلیات را قائم به ذات، مجرد، و ثابت می دانست که در عالم محسوس نبودند. او نیازی به وجود عقل فعال حس نمی کرد، اما ارسطو، در مخالفت با استاد خود، کلیات را در امور محسوس قرار داد، از آن جا که ارسطو از عقل به صورت مبهم و در مقایسه با حس سخن گفت، برای تبیین...

ژورنال: تأملات فلسفی 2019

فیلسوفانی مانند ارسطو و ابن‌سینا اندیشه‌ورزی را بالاترین فعالیت سعادت برای آدمی می‌دانستند. پرسش این است رابطه اندیشه و تأمل نظری با عمل چگونه است؟ بر اساس دیدگاه ایندو اندیشمند رابطه نظر و عمل در چه زمینه‌هایی مطرح می‌شود؟ آیا ابن سینا صرفا شارح ارسطو است یا آراء او را بسط نیز داده است؟ اگر بسط داده آیا در همه جوانب بسط داده یا در جوانبی آنرا مغفول گذاشته است؟ «نسبت علی» نظر و عمل در ارسطو و ا...

ژورنال: :پژوهش های علم و دین 2012
شیرزاد پیک حرفه

چکیده نظریۀ اقتصادی کلاسیک بیشتر تمایل داشت ادم اسمیت را اقتصاددانی بداند که نیم نگاهی به فلسفۀ اخلاق داشت، نه یک فیلسوف اخلاق جدی با دغدغه های سترگ اخلاقی. به همین دلیل، ثروت ملل ادم اسمیت غالباً اثری کاملاً جدا از اثر اخلاقی او ـ‎نظریه ای دربارۀ عواطف اخلاقی‎ـ دانسته شد و بیش از آن قدر دید. این در حالی است که اسمیت اقتصاد و اخلاق را مکمل هم و این دو اثر را مرتبط به هم می دانست. او پیش از آنکه د...

محوریت «موجود» درفلسفۀ ارسطو و بتبع آن درفلسفۀ فارابی، به «وجود» در حکمت متعالیۀ ملاصدرا تحول یافت. بر همین اساس، مسئلۀ اصلی این پژوهش، تبیین تطور موضوع فلسفه از «موجود» به «وجود» است. در مرحلۀ بعد بررسی عوامل این تطور، مورد توجه است. ماحصل این مطالعۀ مقایسه­ای، آن است که هرچند فارابی با انتخاب «موجود بما هو موجود» به عنوان موضوع فلسفه، توانست از تنوع نظرات شارحان ارسطو (درمورد مواضع چهارگانه ا...

ژورنال: سیاست 2016

پرسش از نسبت دو مفهوم «حق» به‌معنای درستی و «خیر» به‌معنای غیرارزشی آن و تقدم و تأخر یا اولویت هر یک نسبت به دیگری از مسائل مهم حوزۀ هنجارهاست که نخست در قلمرو نظری فلسفۀ اخلاق، بخش شایان توجهی از مباحث اندیشمندان را به خود اختصاص داده است. ازآنجا که مباحث بنیادین فلسفۀ اخلاق در خصوص هنجارها منحصر به حوزۀ اخلاق فردی نیست و پاسخ به پرسش‌های آن ساحت اندیشۀ سیاسی را نیز به‌عنوان بخش دیگری از حکمت ...

ژورنال: حکمت و فلسفه 2019

بحث کمال در اندیشه ارسطو و ابن سینا جایگاه‌های متفاوتی دارد. هم ارسطو و هم ابن سینا کمال را به کمال اول و کمال ثانی تقسیم کرده‌اند. ایندو چه تفاوتی باهم دارند و هریک این مفاهیم را به چه معانی بکار برده‌اند و حوزۀ استفاده از آن‌ها کجاست؟ آیا ابن سینا از ارسطو متأثر شده یا از او فراتر رفته است؟ ارسطو برای بحث از کمال از دو واژه «انرگیا و انتلخیا» بحث کرده است و در جایگاه‌های متفاوتی در مابعدالطبی...

ژورنال: اخلاق پژوهی 2020
انشاء الله رحمتی محسن جوادی, نغمه پروان,

احیای دوبارۀ اخلاق فضیلت در سدۀ پیشین سرآغازی برای بحث‌های فلسفی جدیدی در حوزۀ دوستی قلمداد می‌شود. مکاتب نو ارسطویی که تعریف ارسطو از سعادت را مفهومی کم‌مایه تلقی می‌کنند‌‌، با احیا و نیز جرح و تعدیل مفاهیم ارسطویی و مکاتب پساارسطویی دوران باستان «دوستی» و «دغدغۀ دیگری» را به‌مثابۀ مؤلفه‌های جدایی‌ناپذیر از سعادت‌مندی آدمی به تعریف سعادت وارد کرده‌اند. افزون بر آن‌‌، چون مکاتب ارسطویی باستانی ...

نمودار تعداد نتایج جستجو در هر سال

با کلیک روی نمودار نتایج را به سال انتشار فیلتر کنید