نتایج جستجو برای: علم حضوری
تعداد نتایج: 23665 فیلتر نتایج به سال:
علم در حکمت متعالیه امری وجودی و دارای مراتب است. علم واجب به ذات خود، و علم او به موجودات، قبل از ایجاد و بعد از ایجاد آن ها، از نوع علم حضوری تفصیلی است ؛ با این تفاوت که علم او به ذات و به موجودات قبل از ایجاد ذاتی است ، اما علم او به اشیا بعد از ایجاد، فعلی است. صدرالمتالهین علم واجب به ذات خود را با ارایه سه برهان که در راس آن ها برهان صدیقین قرار دارد، ثابت می کند، که بر اساس آن، خداوند ب...
قدمت نظریة اتحاد عاقل و معقول به یونان باز می گردد و در آثار ارسطو و شاگردانش و نیز نو افلاطونیان به روشنی از آن یاد شده است، اما صدرالمتألهین این بحث را به کمال شکوفایی خود رساند؛ وی در اثبات اتحاد عاقل و معقول از دو برهان مدد می گیرد: در یکی از تحلیل وجود معلوم و در دیگری از طریق تحلیل وجود عالم سعی می کند مطلوب خویش را اثبات کند، که اولی به برهان تضایف و دومی به برهان نور و ظلمت نام گذاری شد...
پژوهش حاضر به تبیین دیدگاه های فلوطین و ملاصدرا در مورد اتحاد عقل، عاقل و معقول می پردازد که از مباحث معرفت شناسی است، زیرا درصدد تبیین ماهیت علم است. پس از بیان کلیات، در فصل دوم، دیدگاه فلوطین بیان می شود. به نظر وی عقل، عاقل و معقول در عقل کلی و حقیقی متحدند و وحدت عقل به این معناست که با موضوعش یکی است؛ پس عقل که ذاتی عاقل دارد، عاقل صرف نیست، بلکه هم عاقل است و هم معقول. در فصل سوم دیدگا...
علامه طباطبایی علم را به حضور امری مجرد برای امری مجرد تعریف میکند، امر مجرد اول در علم حضوری همان وجود معلوم است و در علم حصولی صورت یا ماهیت معلوم است و امر مجرد دوم همان نفس عالم است. برای اثبات مجرد بودن دو امر مذکور ادلهای از طرف جناب علامه و دیگر فلاسفه معاصر اسلامی بیان شده است که به نظر میرسد اولین قدم در هستیشناسی علم بیان همین ادله تجرد نفس و صور ادراکی است. از دیگر اصولی که میتو...
با توجه به این که نفس، در کلام شیخ اشراق، واجد دو جه علوی و سفلی ست، ضرورتاً، واجد دوگونه فعل است: فعلی که با عنوان «تدبیر جسم» شناخته می شود و فعلی که متضمن معرفت و سیر و سلوک عرفانی است؛ اما از آن حیث که نفس، به عالم نور تعلق دارد و از جنس نور است، بنا به تعریف نور، نخست «آشکار بر خود» است و دوم «آشکار کننده ی غیر خود». بنابراین، شیخ اشراق، در اثبات تجرد نفس، نخست از «ادراک مستمر نفس» یا «خودآ...
نقش بیمثال وحی در هدایت انسان موجب شده تا دغدغه فهم آن در زمره مهمترین دغدغههای صاحبان اندیشه ادیان توحیدی قرار گیرد. سرشت وحی و مراتب آن چنان پیوندی با دیگر مختصات مسئله نبوت ایجاد میکند که با عمقبخشی به این معرفت میتوان ویژگیها و کارویژههای دیگر نبوت را نیز نتیجه گرفت. ازآنجاکه وحی به شکل علم حضوری نیز در نفس نبی ظهور مییابد، با تحلیل ویژگیهای هستیشناختی علم حضوری چون وجودی بودن، تش...
با توجه به اینکه نفس، در کلام شیخ اشراق، واجد دو جه علوی و سفلیست، ضرورتاً، واجد دوگونه فعل است: فعلی که با عنوان «تدبیر جسم» شناخته میشود و فعلی که متضمن معرفت و سیر و سلوک عرفانی است؛ اما از آن حیث که نفس، به عالم نور تعلق دارد و از جنس نور است، بنا به تعریف نور، نخست «آشکار بر خود» است و دوم «آشکار کنندهی غیر خود». بنابراین، شیخ اشراق، در اثبات تجرد نفس، نخست از «ادراک مستمر نفس» یا «خودآ...
نظریه ی ارجاع علم حصولی به علم حضوری ریشه در دیدگاه فیلسوفانی همچون ملاصدرا دارد و در آثار متفکران متاخر همچون مصباح یزدی پرورانده شده است. هدف این مقاله وضوح بخشی معرفت شناسانه به این دیدگاه با ابتناء به آثار ملاصدراست. این منظور با طرح چهار پرسش و پاسخ به آن ها انجام خواهد شد. این چهار پرسش متمرکز به چهار ویژگی اساسی اولیات و پیدا کردن ریشه ی آن ها (سه ویژگی از این چهار ویژگی) در متن علوم حضو...
در این نوشتار، ابتدا ضمن تعریف علم حضوری اشاره مختصری به تاریخچه آن در آثار افلاطون و ارسطو کرده و در ادامه به اهمیت این بحث در اندیشه دکارت و نیز مصادیق آن در فلسفه وی میپردازیم. در نهایت نشان میدهیم که علم حضوری در واقع از زیربناییترین مباحث فلسفه دکارت است به گونهای که میتوان ادعا کرد تمام نظام فلسفی او بر آن استوار است.
در فلسفة ملاصدرا نه مفهوم وجودِ مشایی و نه نور ماهویِ اشراقی، بلکه حقیقت وجود، مبنای تمام مسائل فلسفی است. لذا با این نگاه، ملاصدرا با تفکیک بین مبدأئیت مفهومی و مبدأئیت مصداقی وجود، بر جایگاه هستی بخشی و معرفت بخشی حقیقت وجود تأکید می کند. بنابراین این سؤال مطرح میشود که حقیقت وجود به عنوان مبدأ التحقق و مبدأ المعرفه، چگونه شناخته میشود؟ با کاوش در آثار ملاصدرا به این نتیجه رسیدیم که ملاصدرا ب...
نمودار تعداد نتایج جستجو در هر سال
با کلیک روی نمودار نتایج را به سال انتشار فیلتر کنید