این مطالعه در پی بررسی موقعیّت متنی راوی در رمان طبل حلبی گونترگراس است. توجّه پژوهش حاضر بر روابط درونی اظهارات دگرزبانه (heteroglot) بدانگونه که در کلام راوی اوّل شخص و غیر قابل باور داستان، اوسکار ماتزراس، نمود یافته و در پرتو مفاهیم باختینی کارنواله و چندآوایی (polyphony) می باشد. بر مبنای گریزپایی و بیقیدی عمل داستان پردازیِ راوی، جهان کارنواله و شادمانه خلق میگردد؛ جهانی که در آن اظهارات عدید...