نتایج جستجو برای: بازگشت علم حصولی به علم حضوری
تعداد نتایج: 689222 فیلتر نتایج به سال:
از نظرملاصدرا، مسئله مطابقت و عدم مطابقت، در علم حصولی مطرح است؛ زیرا علم حصولی صورتی از شیء در ذهن است، و صورت ذهنی باید با واقع مطابقت داشته باشد.وی بر این باور است کهماهیت واسطه بین عین و ذهن است که در هر دو مرتبه وجودی عیناً تکرار شده است. البته اشکالاتی بر نظریه ماهوی ملاصدرا وارد آمده که در نهایت حاکی از آن است که این نظریه نتوانسته به نحو متقن مطابقت ذهن و عین را اثبات کند. از طرف دیگر با...
یکی از نظریه های توجیه معرفت که از دیرینهای بلند برخوردار است، مبناگرایی حداکثری است. بیشتر فیلسوفان سنتی، از افلاطون و ارسطو در یونان تا فیلسوفان مسلمان و عقل گرایان و تجربه گرایان کلاسیک دوران جدید و شماری از فیلسوفان معاصر، آن را پذیرفتهاند. ملاصدرا نیز در معرفت شناسی دیدگاهی مبناگرایانه دارد. البته نباید این نکته را فراموش کرد که مبناگرایی در معرفت شناسی غربی بر اساس تمرکز بر علم حصولی ت...
یکی از مسائل مطرح در مبحث شناخت خداوند، وجود دیدگاههای مختلف و بهعبارت دیگر تکثر مراتب در این زمینه است. چرایی این تکثر با وجود وحدت و بساطت باریتعالی و همسانی ظاهری فاعلهای شناسا در وجود، پرسشی خواهد بود که نیازمند تحلیل و بررسی است. ملاصدرا بر اساس سه مبنای عینالربط بودن معلول به علت، وجودانگاری علم و حرکت اشتدادی و مبدئیت نفس در ادراک نتیجه گرفته است که همۀ موجودات از جمله نفس در همۀ مر...
از آنجا که در بعد معرفتشناختی، محوریت با ذهن و فاعل شناسا است و قوام علم حصولی نیز به صورت ذهنی و شیء خارجی است، بر این اساس، بررسی معرفتشناسانهی علم حصولی در سه بخش رابطهی ذهن با صورت ذهنی و شیء خارجی به شکل توأمان، رابطهی ذهن با صورت ذهنی و نسبت ذهن با شیء خارجی انجام میشود. با توجه به تقسیم اجمالی علم حصولی به دو نظریهی شبح و عینیت ماهوی، تقسیم سهگانهی بالا در مورد هر یک از این دو...
چکیده معرفتشناسی فارابی مکتبی است یقینگرا؛ بدینمعناکه معرفت غیریقینی را معرفت حقیقی تلقی نمیکند. یقین اجمالاً بر دو قسم است: یقین روانشناختی و یقین معرفتشناختی. یقین روانشناختی عمدتاً از سنخ اقناع است و از نظرگاه منطقی و فلسفی یقین به شمار نمیرود؛ اما یقین معرفتشناختی یقینی است که از نظرگاه منطقی و فلسفی یقین به شمار میرود و در تفکر منطقی و فلسفی فارابی به دو قسم است: خاص و عام. یقین خ...
مسئله معرفت نفس و ملازمه آن با معرفت خداوند، از ابتدای شکلگیری اسلام و اندیشه اسلامی، به تأثر از روایات صحیحه معصومان در میان مسلمانان مطرح شد. در این میان، فیلسوفان مسلمان تحت تأثیر آموزههای اسلام، در تبیین این مسئله بسیار کوشیدند و آن را به عنوان یکی از مسائل حکمت اسلامی مطرح کردند. حکمای مسلمان، این مسئله را از دو منظرِ معرفت حضوری نفس و شناخت حصولی آن محل بحث و کنکاش قرار دادند. د...
چکیده ندارد.
ابن سینا ظاهراً با ایجاد شرایطی ذهنی و تجربه نا پذیر در قالب ایده انسان معلّق، در پی اثبات سه مسئله برمی آید؛ وجود نفس، تجرد نفس و حضوری بودن علم به خود. با این حال، این ایده و دامنه معرفت بخشی آن، همواره مورد اختلاف فیلسوفان بوده است. به نظر میرسد یکی از بزرگترین عواملی که سبب سرگردانی در تحلیل این ایده شده است، نگاه به این ایده از دریچه منطق ارسطویی است. بهترین قالب برای تحلیل این ایده، تلقّی ...
آنچه در این مقاله مطرح است، مقایسه نظریه خواجه نصیرالدین طوسی و شهابالدین یحیی سهروردی در مسأله علم خداوند به ماسوی، و بررسی تأثیری است که شیخ اشراق در این مسأله بر نصیرالدین طوسی، به عنوان حکیمی مشائی، گذاشته و به عقیده نگارنده باعث شده است که این حکیم مشائی در این بحث، نه در طراز یک متکلّم، و نه در چهره یک فیلسوف مشّائی، بلکه در قامت «حکیمی اشراقی» ظاهر شود و برخلاف نظر فیلسوفان مشّائی، صریحاً ق...
از نظرملاصدرا، مسئلة مطابقت و عدم مطابقت، در علم حصولی مطرح است؛ زیرا علم حصولی صورتی از شیء در ذهن است، و صورت ذهنی باید با واقع مطابقت داشته باشد.وی بر این باور است کهماهیت واسطة بین عین و ذهن است که در هر دو مرتبة وجودی عیناً تکرار شده است. البته اشکالاتی بر نظریة ماهوی ملاصدرا وارد آمده که در نهایت حاکی از آن است که این نظریه نتوانسته به نحو متقن مطابقت ذهن و عین را اثبات کند. از طرف دیگر با...
نمودار تعداد نتایج جستجو در هر سال
با کلیک روی نمودار نتایج را به سال انتشار فیلتر کنید