این مقاله در صدد بیان این موضوع است که مهمترین مقومات فلسفه عملی ارسطو در تحلیل اگزیستنسیال هیدگر صبغه هستیشناختی مییابد. انحاء نسبت آدمی در قبال موجودات Verhaltenweisen آنگونه که در کتاب ششم از اخلاق نیکوماخوس ارسطو مطرح شده، در خوانش نوین هستی و زمان هیدگر تبدیل به انحاء وجودی آدمی Seinsweise میگردد. آنچه برای هیدگر بسیار اهمیت دارد، احیای قوه انتولوژیکِ نهفته در تعینات سهگانه ارسطویی است...