نتایج جستجو برای: اخلاق فضیلت معنای زندگی سعادت
تعداد نتایج: 70066 فیلتر نتایج به سال:
مقاله حاضر درصدد تبیین عدالت فردی به عنوان فضیلت نفس و به مثابه برترین فضیلت در اخلاق در مقابل عدالت به عنوان عملی اجتماعی است. بحث عدالت فردی مقدم بر بحث عدالت اجتماعی است، زیرا با تربیت انسان، جامعه نیز بالطبع از افراد تربیت یافته برخوردار شده و در نتیجه، جامعه، ساختار سیاسی سالمی می یابد.جایگاه بحث حاضر، در اخلاق فضیلت مدار است که قائل به ارزش ذاتی فضایل بوده و درباره خصایل و عادات اخلاقی با...
یکی از مفاهیم اساسی در فلسفه و کلام اسلامی مفهوم کمال است. در معنای این واژه نوعی ترقی نهفته است. در یونان باستان مکاتب مختلف آن را در معانی متفاوتی بکار برده اند. ارسطو فضیلت را نوعی کمال دانسته وموجود کامل راواجد فضیلت خاص نوع خود می داند. افلاطون کمال انسان را تفکر در عالم مثل تلقی نموده است. رواقیان سعادت و کمال انسان را در سازگاری با طبیعت می دانستند. این واژه پس از انتقال به فرهنگ اسلا...
دیدگاه اخلاقی افلاطون ریشه در اصول فلسفی وی از جمله: نظریه مُثُل، درک پذیری مُثُل، جاودانگی روح آدمی، ازلی و ابدی بودن نفس، مطلق بودن اخلاق، جنبههای سهگانه نفس و کشف زندگی خوب به وسیله عقل دارد. طبق نظر افلاطون، فضیلت شرط لازم و کافی برای سعادت است. هماهنگی و اعتدال نفس در درجه اول از اعتبار است و فضایل اخلاقی برای رسیدن به سعادت، نتیجه این اعتدالاند. برای کسب فضیلت و وصول به سعادت، معرفت به مُثُ...
در برخی از آثار افلاطون، همچون دفاعیه، کریتون و فایدون، موضوع مرگ ملموستر از زندگی است؛ ولی آنجا که زندگی مطرح است، غایت سعادتمند شدن انسان را در بطن خود دارد؛ سعادتی که آدمی از طریق کسب فضائل بدان نائل میآید. منظور افلاطون از «فضیلت» که به «سعادتمندی انسان» در زندگانی و پس از مرگ منجر میشود، چیست؟ مقاله بخشی از پاسخ این پرسش را در رسالة آلکیبیادس و بخش د...
انسان، علاوه بر کالبد جسمانی خویش که آشکار و قابل رویت است، دارای نفسی است پنهان که همچون وجود جسمانی، مبتلا به امراض و بیماری های گوناگون می شود و نیاز به پزشک معالج دارد. بیماری های روح، همان رذایل اخلاقی است که موجب هلاکت و بدبختی انسان می باشد و درمان و سلامتِ آن، در گرو زدودن این غبارهای نفسانی و آراستگی آن به فضایل است که باعث سعادت و رستگاری اوست. در آغاز تولد، نفس آدمی بسان لوح نانوش...
چکیده: واژ? سعادت مفهومی مهم است که ارسطو آنرا در قالب نظریه ای در فلسفه اخلاق مطرح نموده و برای وصول به آن راه و روشهائی را ارائه کرده که اصلی ترین مولف? آن شکوفا نمودن و بروز کلیه استعدادهای انسان در سایه عقل وپیروی از حیاتی عقلانی توام با فضیلت است فضیلتی که با رعایت حدوسط واعتدال واجتناب از افراط وتفریط حاصل می آید وعمل ناشی از آن ارزشمند واخلاقی شمرده می شود البته لازم است فضایل با تکرا...
فیض در تبیین مفهوم عام فضیلت به این نکته اشاره میکند که هر امر خیری که انسان را در نیل به سعادت اخروی یاری رساند، فضیلت است و هرچه انسان را به هر نحوی از سعادت اخروی دور کند، رذیلت است. از منظر وی بهطورکلی فضایلی که انسان را در نیل به سعادت یاری میرسانند، به چهار دسته تقسیم میشوند: فضایل نفسانی، فضایل بدنی، فضایل اجتماعی، فضایل توفیقی. فضیلت بهمعنای خاص و یا همان فضایل اخلاقی، در حقیقت جزئ...
با توجه به دادههای تاریخی بدون شک حضرت امیرالمومنین)ع( انسانی نبودند که به جهان یک بعدی نگریسته و درنتیجه تنها یک راه را برای خود و دیگران در اخلاق توصیه نمایند، البته اگر چنین میشد کار را برای بسیاری از محققان علوم انسانی و تربیتی راحتتر میکردند اما از آنجایی که جهان ما دو بُعد مادی)این جهانی( و اُخروی)آن جهانی( دارد بدون شک با یک نگاه یک بعدی به سراغ آن رفتن انسان را در جایی از یکی از این دو جه...
0
نوشته های آغازین افلاطون حول محور نوعی معرفت می گردند که متعلَقِآنفضیلت های اخلاقی ا ست. دیدگاهِ معرفت شناختیِ این نوشته ها نظر را با عمل گره می زند؛ چراکه بر اساس آن، معرفت به فضیلتِ اخلاقی، ما را در عمل نیز اخلاقی، و جهل به آن، ما را مبتلا به رذیلت می سازد. اراده نیز از معرفت پیروی می کند؛ به گونه ای که اگر کسی نیکی را بشناسد، خواهان آن خواهد بود؛ ازاین رو، هیچ کس به خواست خود بدی نمی کند. همچنین،...
نمودار تعداد نتایج جستجو در هر سال
با کلیک روی نمودار نتایج را به سال انتشار فیلتر کنید