نتایج جستجو برای: 3 دکارت
تعداد نتایج: 1811724 فیلتر نتایج به سال:
برهان مشهور انسان معلق ابنسینا همواره مورد توجه متفکران مغرب زمین ـ از قرون وسطی تاکنون ـ بوده است و بسیاری از فلاسفة غربی با بهرهگیری از این استدلال به طرح ایدههای خویش پرداختهاند. یکی از نمونههای برجستة مشابه استدلال ابنسینا را میتوان در فیلسوف معروف قرن هفده اروپا و بنیانگذار فلسفه جدید ـ رنه دکارت ـ یافت. همین شباهت میان دو اصل کوجیتوی دکارت و انسان معلق ابن سینا دستمایة آثار و ...
ریچارد مککی رورتی نوپراگماتیست معاصر آمریکایی است. وی با نقد مقولات رایج در فلسفه سنتی ازجمله حقیقت، دانش، منطق و فلسفه معرفتشناسی را سوژهای مدرن تلقی میکند که با جعل ذهن، توسط رنه دکارت ظهور یافته است. رورتی تفکیک ذهنبدن را امری بیسابقه میداند که در فلسفه دکارت خلق شده است؛ سپس مینویسد در خلق این مسئله، دکارت را این تصویر بسیار بزرگ و قوی مساعدت کرده است که ذهن انسان همانند آینه بسیار ...
در بحث رابطه عقل و ایمان بهعنوان یکی از مباحث مهم در حوزه الهیات و فلسفه، توماس آکویناس یکى از متکلمان برجسته مسیحى در قرون وسطا بارویکرد عقلگرایى خود، عقل را مستقل از ایمان، بلکه حاکم بر آن مىداند. در عقلگرایی جدید نیز که دکارت مؤسس آن دانسته میشود، چیزی فراتر از عقل وجود ندارد؛ به عبارت دیگر هر آنچه با عقل قابل شناسایی نباشد، در حوزه معرفت قرار نمیگیرد. هرچند دکارت و توماس آشکارا دو رو...
در این نوشتار، ابتدا ضمن تعریف علم حضوری اشاره مختصری به تاریخچه آن در آثار افلاطون و ارسطو کرده و در ادامه به اهمیت این بحث در اندیشه دکارت و نیز مصادیق آن در فلسفه وی میپردازیم. در نهایت نشان میدهیم که علم حضوری در واقع از زیربناییترین مباحث فلسفه دکارت است به گونهای که میتوان ادعا کرد تمام نظام فلسفی او بر آن استوار است.
دکارت، به عنوان یکی از نمایندگان برجستۀ مبناگرایی سنتی، برای دستیابی به یقین، شک عام دستوری را نقطۀ آغاز قرار می دهد و بر اساس آن، در نخستین گام به وجود خود یقین می کند و از این طریق، معرفت به خدا و جهان را تبیین می کند. او در مسیر فکری خود تلاش می کند از اعتبار حواس که احتمال خطا دارند، بکاهد و ارزش بیشتری به شهود ذهنی دهد. دکارت وضوح و تمایز را ملاک حقیقت می داند و مصونیت از هر شک ممکن را معی...
یکی از جریانهای مهم عصر رنسانس، شکاکیت معرفتی حاصل از پیشرفتهای علمی- تجربی و ظهور آرای متعارض در حوزۀ الهیات و به تبع آن، تزلزل خداشناسی بود. دکارت نخستین متفکری است که در پاسخ به این شکاکیت، با امید به کشف حقیقت، حوزۀ فلسفی نوی گشود و اهتمام خود را از میان انبوه مسائل فلسفی، به مسئله خدا و نفس معطوف داشته است. دراین حوزه، مسئله فطرت و خداشناسی فطری، به جهت اشتراک و انط...
چکیده امروزه دکارت بهغلط یک فیلسوف سکولار شناخته میشود. ما در این مقاله برآنیم نشان دهیم که در نظام فلسفی او، خداوند از جایگاه والایی برخوردار است و مبنای آن نظام را تشکیلمیدهد. خداوند در نظام فلسفی دکارت نهتنها مبنای مابعدالطبیعه، بلکه مبنای علم و اخلاق است. در فلسفۀ دکارت، قدرت و علم الهی منشأ هر واقعیتی است؛ منشأ هرآنچه وجود دارد و نیز منشأ شناخت بشری از هرآنچه وجود دارد. خداوند نهتنها...
اسپینوزا، فیلسوف عقلگرای قرن هفدهم، به تبع سلفش دکارت قائل بود که با منطق ارسطویی و قیاس اقترانی صرف نمیتوان در حوزۀ علم و فلسفه به یقین لازم دست یافت. از اینرو ریاضیات و بهطور خاص هندسه را سرمشق تفکر فلسفی خود قرار داد و در کتاب اخلاق، اندیشههای نهایی خود در حوزۀ متافیزیک و انسانشناسی فلسفی را در قالبی اقلیدسی و با روشی ترکیبی و تکاملی نظم بخشید. اسپینوزا همچون دکارت، اما بهصورتی ضمنی،...
بشر از مرگ و زندگی، خوابیدن و خواب دیدن به تصور نفس نائل می شود. پی بردن به حقیقت نفس و اسرار نهفته آن، همچنین دانستن تأثیرات متقابلی که بین نفس و بدن وجود دارد، یکی از مسائلی است که فکر دانشمندان را در تمام اعصار به خود مشغول کرده است. ابن سینا در زمینه نفس و ارتباط آن با بدن مادی کتب و رسائل متعددی دارد. وی انواع نفوس را به دو بخش ارضی و سماوی تقسیم می کند. نفوس ارضی را نیز سه نوع می داند. ...
دکارت، به عنوان یکی از نمایندگان برجستۀ مبناگرایی سنتی، برای دستیابی به یقین، شک عام دستوری را نقطۀ آغاز قرار میدهد و بر اساس آن، در نخستینگام به وجود خود یقین میکند و از این طریق، معرفت به خدا و جهان را تبیین میکند. او در مسیر فکری خود تلاش میکند از اعتبار حواس که احتمال خطا دارند، بکاهد و ارزش بیشتری به شهود ذهنی دهد. دکارت وضوح و تمایز را ملاک حقیقت میداند و مصونیت از هر شک ممکن را معی...
نمودار تعداد نتایج جستجو در هر سال
با کلیک روی نمودار نتایج را به سال انتشار فیلتر کنید