چالمرز راه حل مسئلة آگاهی را در تفکیک امور پدیداری از امور روانشناختی میداند. او معتقد است عمده راهحلهایی که برای تبیین آگاهی ارائه شدهاند به هوشیاری (که در قلمرو امور روانشناختی جای میگیرد) میپردازند، نه به خودِ آگاهی. چالمرز نخست با استناد به شهود (منظر اولشخص) آگاهی را درمییابد، سپس با رد نگرشهای فیزیکالیستی، از غیرفیزیکی بودن و تحویلناپذیریِ آگاهی دفاع میکند و سرانجام با تفکیک د...