ندا نبی زاده اردبیلی
دانشجوی دکترای زبان وادبیّات فارسی دانشگاه محقّق اردبیلی
[ 1 ] - بررسی داستان گیله مرد با تکیه بر عوامل نمایشی شدن داستان
صحنۀ نمایشی، به عنوان زیرمجموعة عنصر تداوم، در بررسی زمانروایی یک اثر، بررسی میشود. در صحنة نمایشی، سخن بر سر این است که چگونه نویسنده در گزارش داستان، واسطهگری ابزارروایی را از میان برمیدارد بهگونهای که حوادث داستانی در برابر دیدگان مخاطب به نمایش درمیآید و او حائلی میان خود و وقایع احساس نمیکند و خود را درگیر وقایع و ناظر مستقیم حوادث میبیند. از آنجا که داستان «گیلهمرد» همواره به ع...
[ 2 ] - ردپایی از اگزیستانسیالیسم ادبی در داستان «انتری که لوطیش مرده بود» اثر صادق چوبک
اگرچه عمدتا داستان های چوبک مهر ناتورالیستی بر پیشانی دارد و اغلب، داستانهای او را ناتورالیستی میدانند ولی تاثیرپذیری برخی از آثار او از دیگر مکاتب ادبی هم قابل تامل و شایسته بررسی است. داستان کوتاه «انتری که لوطیش مرده بود» به زعم ما اثری کاملا اگزیستانسیالیستی است که مطابق با آراء وجودگرایان نوشته شده است و چوبک در آن کوشیده است دیدگاه خود را در مورد وانهادگی، بی هدفی، پوچی و بیچارگی انسان ...
[ 3 ] - کاربست عنصر زمان در آفرینش داستان «گیلهمرد»
روایتشناسی، رویکردی نوین در مطالعه متون مختلف از جمله ادبیات داستانی است؛ که در پی کشف قواعد و امکانات حاکم بر گفتار روایی (متن) است. یکی از مولفههایی که در تحلیل یک روایت مورد بررسی قرار میگیرد عنصر زمان است؛ که اولین بار ژرار ژنت فرانسوی به طور جدی به آن پرداخته و ظهور آن را در متن در سه سطح نظم، تداوم و بسامد بررسی کرده است. از آنجا که در داستان گیلهمرد بهرهگیری از این عنصر در پروردن دا...
نویسندگان همکار