محمدصادق زاهدی
دانشیار، دانشگاه بین المللی امام خمینی
[ 1 ] - نقد پسین از فرض پیشین جهانشمولی شهود
نقش شهود در فلسفه بسیار گسترده است. این گستردگی نقش و اهمیت ویژه آن به خاطر کاربردی است که برای شهود به عنوان شاهد و گواه در توجیه بسیاری از باورهای مبناییدر نظر گرفته میشود. از آشناترین موارد ایفای چنین نقشی برای شهود میتوان به مثالهایی مثل گتیه در معرفتشناسی، ملت چین در فسلفه ذهن، یا پیوند عضو در فلسفه اخلاق و غیره اشاره کرد. آنچه در این مثالها اهمیت دارد آنست که در تمامی آنها شهودهای عق...
[ 2 ] - ملاحظاتی بر نظریه طبیعت گرایانه دیوید آرمسترانگ درباره کلیات
بر اساس دسته بندی مشهور متافیزیکی، موجودات به دو دستۀ کلی و جزئی تقسیم می شوند. موجودات جزئی اشیاء متباینی هستند که منحصر به فرد و تکرار ناپذیرند. هر یک از ما انسانها یک موجود جزیی محسوب می شویم. با این حال میان موجود های جزیی شباهت هایی وجود دارد که بر اساس این شباهت ها آنها را دسته بندی می کنیم. هر شیء جزیی دارای صفاتی مشترک و نسبت هایی تکرار پذیر با دیگر اشیاء است. این صفات و نسبت های مشترک ...
[ 3 ] - شمولگرایی فراگیر: بررسی نظریة نجات ملاصدرا
در الهیات ادیان، این مسأله که سرانجام آدمی چه خواهد شد و نجات او از دردها و رنجها چگونه ممکن است، همواره از پرسشهای کلیدی بوده است. در مباحث کلامی قدیم و جدید در زمینة نجات اخروی انسان سه دسته نظریۀ عمده یافت میشود که زیر سه عنوان انحصارگرایی، شمولگرایی و کثرتگرایی جای میگیرند. این مقاله در پی پاسخ به این پرسش است که آیا میتوان نظریۀ صدرالدین شیرازی دربارۀ نجات را نیز در یکی از این دسته...
[ 4 ] - تأثیر آرای ابنعربی بر نظریة نجات فراگیر ملاصدرا
نظریة نجات صدرالدین شیرازی را میتوان بدیلی در کنار نظریات سهگانة نجات، یعنی انحصارگرایی، شمولگرایی و کثرتگرایی به شمار آورد. ملاصدرا به نجات همة افراد بشر حتی کسانی که به تعبیر قرآن در دوزخ جاودانه خواهند بود معتقد است. او این نظریه را با تکیه بر اصول حکمت متعالیه، مانند اصالت وجود و تشکیک آن و مساوقت وجود و خیر، ارائه کرده است. این نظریه با شباهت زیاد در آثار ابنعربی مشاهده میشود و خود م...
[ 5 ] - اصول و مبانی انسانشناختی اکهارت در امکان خداگونگی انسان
باتوجه به آنکه الهیات اکهارت را الهیات سلبی دانستهاند که بر ناشناختنی بودن خداوند و تعالی وجودی او از ممکنات تأکید میکند، مسأله خداگونگی انسان از منظر اکهارت امری ناممکن و ناشدنی به نظر میرسد. لذا این سوال مطرح میشود که چگونه اکهارت به خداگونگی انسان معتقد است؟ مبانی و اصول وی در این مسأله چیست؟ خداگونگی انسان از منظر اکهارت بر اصول و مبانی انسانشناختی وی استوار است. این پژوهش به تحقیق د...
[ 6 ] - توزیع عادلانه قدرت و مناصب سیاسی از دیدگاه ارسطو
دغدغه اصلی ارسطو در این بحث، مسأله استحقاق و شایستگی در حکومت و تقسیم مناصب آن است بدین منظور او به بررسی نظامهای سیاسی مختلف پرداخته و ایرادات آن نظامها را از این لحاظ بیان می کند او میگوید در امر حکومت و تقسیم مناصب باید سهم هر کس در حفظ و نگهداری و فراهم آوردن عناصر هستی و سازمان حکومت، معیار قرار گیرد. همچنین او بیان می کند که معیار سنجش درستی و نادرستی این حکومتها فراهم آوردن هر چه بیش...
نویسندگان همکار