حبیب الله عباسی
[ 2 ] - مغلطة تأثیر عاطفی در بازنمایی تاریخ (نگرشی انتقادی بر تاریخنگاری شهابالدّین نسوی در سیرت جلالالدّین و نفثةالمصدور)
اهمیّت و اعتبار حوادث تاریخی را قوّة تشخیص مورّخ تعیین میکند و از آنجا که مورّخ تحت تأثیر امور درونی و مقتضیات زمانة خود میباشد، عینیّترین بازنماییهای تاریخی کموبیش به پیشداوریها و نگرشهای عاطفی مورّخان آلوده است. در این جستار، در پی کندوکاو شیوة تاریخگویی شهابالدّین نسوی در دو اثر تاریخی او هستیم که هر دو شرح حکومت خوارزمشاهیان و ذکر احوال حملة تاتار است. «سیرت جلالالدّین» نسبت به «نفثةالم...
[ 3 ] - شیراز؛ روشنا شهر شعر البیاتی
شیراز؛ روشنا شهر شعر البیاتی* محمد عامری تبار1 دانش آموخته کارشناسی ارشد دانشگاه بیرجند دکتر حبیب الله عباسی استاد دانشگاه خوارزمی لا تبکِ- و العالمُ بحرٌ- فأنا سوف أنادیک/ و أبکی أیها الدرویش فی «شـیـراز»/ سوف أنادیک من المدائن المسبیة- الممنوعة- الفاقدة الذاکرة- المنسیة- المقطوعة الأثداء. البیاتی چکیده انسان پس از دستیابی به پیشرفتهای نوین، از زندگی روستایی دست کشید و در شهرها سکنی گزی...
[ 4 ] - عنوانشناسی تطبیقی نامسرودههای دو مجموعه «زمستان» اخوان و «المجد للأطفال و الزیتون» البیاتی از منظر مکتب رمانتیسم
مهدی اخوانثالث در ادبیات معاصر فارسی و عبدالوهاب البیاتی در ادب معاصر عربی ازجمله شاعرانی هستند که حضور مؤلفههای رمانتیسم در عنوان و متن شعرشان چشمگیر است. این جستار بر عنوانشناسی تطبیقی شعر در دو حوزه زبانی-ادبی فارسی و عربی و تبیین پیوند عنوان (بهمثابه عنصر شاخص پیرامتنی) با عناصر درونمتنی و برونمتنیِ مؤثر بر انتخاب عنوان سرودهها متمرکز است و مؤلفههای رمانتیسم در نامسرودههای نخستین م...
[ 5 ] - نقد درونگروهی و برونگروهی (بهار و اقبال ـ بهار و رفعت)
در این مقاله دو نوع رویکرد نقدی معرفی و سپس نمونههایی از این دو در ادبیات زمان مشروطه انتخاب و بررسی شده است. هدف این مقاله بررسی زمینههای نقدی در دوران مشروطه بود که در تاریخ ایران نقطه عطفی در گذار از سنت به مدرنیته محسوب میشود. رویکرد نخست، نقد درونگروهی، نوعی نقد است که در میان اعضای یک تشکل اتفاق میافتد؛ رویکرد دوم، نقد برونگروهی، نیز نوعی نقد است که در میان اعضای دو گروه متفاوت انجا...
[ 6 ] - شبهقاره، پیشگام فرهنگنویسی فارسی
The literature scholars of the subcontinent were the vanguard and the pioneers in various fields in Persian language, such as rhetoric, biography and especially lexicography. Unlike the Iranian literati, they are the initiator and founder of the theoretical basis of lexicography, rhetoric, biography and even criticism to the extent that the theoretical principle of each of these arts can be ext...
[ 7 ] - گذار محمود تیمور از سنّت به تجدّد
عصر نهضت، روزگار تجدید زندگی عرب بود. تحوّل و دگردیسی در ساختار زندگی سیاسی- اجتماعی عرب، پس از عصر نهضت، دگرگونی در عرصة ادبیّات را نیز در پی داشت. با دگرگونیهای ادبی، داستان در معنای امروز آن به عنوان یک نوع ادبی جدید وارد ادبیّات شد و گونههای مختلفی را آفرید که پیش از آن یا وجود نداشت یا شکلی متفاوت داشت. یکی از گونههای نو آفریدة این نوعِ ادبی، داستان کوتاه بود. محمود تیمور، از پیشگامان داستا...
[ 8 ] - تحلیل رابطه ی «انسان و خدا» در میراث عرفانی ابوالحسن خرقانی با الهام از نظریه ی« من» و «تو»ی مارتین بوبر
رابطه ی «انسان و خدا» در عالی ترین و ناب ترین شکل ممکن در میراث عرفانی ما بازتاب یافته است . اقوال و آثار بزرگان تصوف ، مشحون از عاشقانه ترین و صمیمی ترین گفتگوها میان انسان و خداست. در این میان ، در مقامات های به جا مانده از ابوالحسن خرقانی - که یکی از عرفا و بزرگان نامبردار تصوف محسوب می شود – رابطه ی«انسان و خدا» به زیباترین و ناب ترین شکلی در قالب من وتو کردن ها با خدا تجلی پیدا کرده است . ...
[ 9 ] - از زبان نار تا زبان نور چگونگی تکوین نثر عرفانی
پس از شکلگیری زهد تحت تأثیر علل و اسبابی چند، جریان فربه تصوف به دنبال درآمیختن اکسیر عشق با مس زهد پدید آمد و نثر عرفانی نیز از بطن نثر زاهدانه متولد شد و رشد و نمو یافت.این نثر نیز شاخهای از نثر دینی است که از گونههای پرکاربرد نثر سدههای نخست و دوم هجری در شکلهای مختلف حدیث، تفسیر، خطابه و نامه بوده است.این نوشتار چگونگی شکل گیری و پدید آمدن نثر عرفانی از درون نثر زاهدانه و رشد و نمو آن ...
[ 10 ] - سورة «الرعد» کالنص الخافیفی مجموعة «الرعد» القصصیة لزکریا تامر
لاشکَ أن النصوصِ الأدبیة تؤثر بعضُها فی بعض و أنه لایستقلّ نصٌّ عن نصّ آخر. هذا الحوار و التأثیر المتبادل یؤدی إلی دینامیکیة النصوص الأدبیة. یعدّ زکریا تامر الکاتب السوری من الکتّاب الذین یصوّرون موقف الإنسان المعاصر و أزمة الهویة عنده من خلال تقنیاته الخاصة به. هذا المقال یعتمد المنهج الوصفی- التحلیلی و یدرس مختلف العلاقات التناصیة مع نصوصِ الأدبیةِ و التاریخیّةِ و الدینیّةِ فی مجموعة الرعد القصصیة. و بشکل عا...
[ 11 ] - ساختار ساختارها در اشعار ناصرخسرو با تکیه بر وجه غالب
ساختار ساختارها در دیوان ناصرخسرو بر وجه غالب «خردگرایی» استوار است و تمام مایگانها و ساختارهای کوچک و بزرگ در اشعار ناصرخسرو حول آن سامانمند میشوند یا از طریق تقابل با یکدیگر آن را تقویت میکنند و کارکرد اثبات مدّعای شاعر حول محور یقین (و نه حدس و ظن) میگردد. ساختار اندیشهای دیوان ناصرخسرو (در ساحت سیاسی، مذهبی و ...) بر مبنای تقابل و تضاد با دستگاه حاکمۀ خلفای عباسی و سلجوقیان بنا نهاده شد...
[ 12 ] - Tārīkh-i Jahāngushāy: The Discourse of the Power of Genghiz
The Discourse of the power of Genghiz was formulated in a specific social and political context. Although it was well articulated in the seventh century AH, its roots go back even before its discursive life, that is, to the Seljuk period, especially to the attack of the "Ghoses" to Khorasan and the "Kharazmshahi" period. In this article, we examine the development and dominance of discourse of ...
[ 13 ] - Al-Mutanabbi’s Poetic Presence or Experience-near
Hardly could any poet, like Al-Mutanabbi, draw to himself the constant attention of scholars, literary man and poets. In this article, we try to find the secret of the admiration that Al-Mutanabbi’s poetry has won and see why he is one of the most preferred poets and considered the prophet of Arab poets. Scholars have studied this issue from various perspectives. In this article, however, I wil...
[ 14 ] - The Language of Two Homologous Aesthetic Notions: Sufism and Surrealism
There are hypotheses in the history of human culture and civilization in which we can find undeniable similarities and commonalities among them, despite their vastly different cultural and historical contexts. For example, finding commonalities between the language of two artistic aesthetic hypotheses, Sufism and Surrealism, which are very different from each other in terms of context, time as ...
[ 15 ] - سماع رنگ در غزلیات شمس (کمپوزیسیون رنگ و تأثیر رنگ در ادراک خودآگاه و ناخودآگاه)
در این پژوهش، شیوههای کاربرد رنگ را در غزلیات شمس مولانا بررسی کردهایم؛ شیوههایی که انتقال معانی و مفاهیم ذهنی او را تسریع کردهاند و از نظر شناختی نیز حائز اهمیت هستند. رنگ در غزلیات شمس بسیار تراکم دارد. به همین دلیل، ما از کثرت رنگ به «سماع رنگ» تعبیر کردهایم. منظور از کثرت رنگ، هم تعداد رنگهاست و هم رنگ در انواع نمودهای آن و نیز شیوههای کاربرد رنگها در آن مد نظر است...
نویسندگان همکار