حمیدرضا اردستانی رستمی
عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد دزفول
[ 1 ] - ترکیبِ برشده گوهر،جان و خرد در بیتی از دیباچة شاهنامه
در دیباچة شاهنامه، این بیت: ز نام و نشان و گمان برتر است/ نگارندة برشده گوهر است، نهاده شده که مفسّرانِ شاهنامه از «برشده گوهر» در مصراع دوم، تعبیرهایی چون آسمان، انسان، آفریدگار و جان داشته اند. نوشتار پیشِ رو، با توجّه به این که باید اندیشه و باور فردوسی را در دو حوزة ایرانی و اسلامی سنجید، بر آن است که «برشده گوهر» را با در نظر گرفتنِ دیدگاه اسماعیلیان و همین طور باورهای موجود در فرهنگِ باستانیِ ای...
[ 2 ] - چرا رستم از سوی مادر ضحّاکنژاد است؟
نگارنده در این جستار میکوشد تا پاسخی درخور به این پرسش بیابد که بهراستی چرا نیای مادری رستم را در شـاهنامه، ضحّاک خواندهاند؟ در پاسخ چهار توجیه را میتوان ارائه داد: 1- میدانیم که نیای پدری رستم، گرشاسپ است و او بـهویژه در متنهای پهلوی، از آنجاکه آتش را آزرده است، دوزخی میشود. شاید موبدان عهد ساسانی برای گرفتن انتقام از رستمِ سکاییپارتی (که از نظر تفکّر سیاسی و عقیدتی در تقابل با ساسانیان...
[ 3 ] - سخنگویمردِ شاهنامه و پیشینهی مانویزروانی آن
«سخنگویی» صفتی است که فردوسی در شاهنامه (بهجز مواردی که آن را دربارهی انسانِ زیادهگو بهکار میبرد) به کسانی ناشناخته میدهد و آن را با ویژگیهای نیکِ دیگر چون بیدارمغز، بینادل، روشندل و ... همراه میکند. تصویری که فردوسی از سخنگویمردِ شاهنامه ارائه میدهد، تصویری است از انسانی ناشناخته؛ امّا کامل. وجود مردی مینوگوهر و ناشناخته در ادبیاتِ مانویزروانی پیشینه دارد. میتوان بر آن شد که بارِ معن...
[ 4 ] - ساخت تنزیهی ـ تشبیهی شناخت خداوند در دیباچة شاهنامه
تنزیه و تشبیه، یکی از مباحثی است که پیوسته متکلّمان به آن توجّه داشتهاند. تنزیه، منزّهدانستن خداوند از هر گونه صفت انسانی و تشبیه، نسبتدادن ویژگیهای مردمان به آفریدگار است. فردوسی در مقام تنزیه، به تعبیر نگارنده، یزدان را «خداوندِ نام» میگوید که تنها نامی از آن در میان است و در مرتبة تشبیه، او را «خداوندِ جای» مینامد؛ یعنی همان مقام شکلگیری آفرینش که مظاهر اسماء و صفات خدا در هستی گام مینهد ...
[ 5 ] - بررسی و بازسازی متنی مانوی (MIK III4970) (از جهان مادّه تا بهشت روشنی)
در میان متنهای مانویِ بهدستآمده از تورفان، متنهایی آسیبدیده هست که از آن جز چند واژه بهجا نمانده است. بدیهی است که آسیبدیدگی متنها ما را از دریافتِ محتوای آنها بازمیدارد، امّا میتوان با دقّت در واژههای بهجا مانده و دریافتِ کارکـردِ آنها در متنهای دیگر و سنجش آنها با هم، به مفهومِ احتمالی متن پیبُرد. در این پژوهش، یکی از متنهای آسیبدیده با کد ردهبندی 4970 در موزۀ هنر آسیایی آلمان، بررس...
[ 6 ] - آیا ضحّاک شاهنامه را می توان مادینه پنداشت؟
اگرچه ضحّاک در شاهنامه «نراژدها» خوانده میشود، او را بنا بر گواهیهایی میتوان مؤنث پنداشت که آن عبارت است از: 1- همانگـونه که در کیش مانی، دیوِ بیشرمِ آز جنسیتِ زنانه دارد، ضحّاک نیز که نماد آز در شاهنامه است، ممکن است مادینه باشد. در شاهنامه، ابلیس در برابر خدماتش به ضحّاک، جایی از تن او را میبوسد که محارم اجازۀ بوسیدن دارند. این نشانی است بر جنسیتِ غیر متعارفِ ضحّاک؛ 2- ضحّاک شاهنامه و مُردیانگِ ماد...
[ 7 ] - اشارات اسلامی و سامی در روایات باستانی/ شاهنامه
بخشی از ادبیات فارسی را روایاتی شکل داده که درونمایه آنها متعلّق به ایران باستان است؛ امّا این داستانها از اشارات و عناصرِ اعتقادیِ اسلامی و یـا سامی بـرکنار نمانده و حتّی بـه شاهنامه کـه حماسه ملّی ایرانیان انگاشته می شود راه یافته است؛ چنانکه در آن، اندیشههای گنوسیوار متعلّق به عرفای صدر مسیحیّت در رفتار کسانی چون ایرج و کیخسرو ـ همچون شریر دانستنِ جهان و تنِ آدمی ـ دیده میشود. شاید این باورها ...
[ 8 ] - اسطورههای ایرانی؛ برآیند دگرگونیهای اجتماعی و جغرافیایی
از جمله دیدگاههای مهم درباره اسطوره دیـدگاهِ امیل دورکیم، جامعهشناس فرانسوی، است. دورکیم معتقد است که اسطورهها ازلی نیستند، بلکه تابع عوامل تاریخی و به تبعِ آن، عوامل اجتماعی و جغرافیایی هستند. این دیدگاه درباره اسطورههای ایرانی نیز درست به نظر میرسد؛ از این رو، در این جستار اسطورههای ایرانی از این منظر بررسی شدهاند. بر این اساس، باور به نخست از خاک بودن وجود انسان و آسمان در اسطورههای ...
[ 9 ] - فردوسی، ناصرخسرو و اسماعیلیّه
پژوهندگان شاهنامه پیش از این اغلب به تشیّع فردوسی، از گونۀ زیدی و دوازده امامی و اسماعیلی اشاره کردهاند. نگارنده نیز نظرِ اخیر را بـه حقیقت نزدیکتر میبیند زیرا 1- میانِ اسماعیلیان و دهقانانِ ایراندوست، پیوندهایِ بسیار نزدیک وجود داشته است و اهل تسنّن پیوسته اسماعیلیّه را به داشتن باورهای کهن ایرانی متّهم میکردند؛ 2- فردوسی مانند ناصرخسروِ اسماعیلی و اسماعیلیان، همراهیِ تشبیه و تنزیه را در شناخ...
[ 10 ] - مانیِ شاهنامه زروانیست
یکی از کیشهای باستانی ایران که روزگاری قلمروِ خود را در بیرون از ایران نیز گستراند، کیش مانیست. مانی در پایان حکومت اشکانی، در مردینویِ بابل دیده به جهان گشود و در آنجا مدّعیِ پیامبری شد؛ امّا مطابق با شاهنامه، او نقّاشی است چربدست، که از چین در دورۀ شاپور ذوالاکتاف به ایران آمده است. نه تنها این اطّلاعات شاهنامه دربارۀ مانی نادرست است؛ بلکه آنچه موبدِ مناظرهکننده با او نیز، بِدو نسبت میدهد و فرد...
[ 11 ] - شهرسب، مرداس و ضحاک شکستگیِ شخصیّتِ شهرسب در مرداس و ضحاک
یکی از عوامل تحوّل در اسطورههای ایرانی – آن چنان که مهرداد بهار میگوید- در کنارِ ورودِ عناصرِ بیگانه، ادغام و دگرگونی، عاملِ شکستگی است. در اسطورهها گاهی واقعه یا شخصیّتی به فراموشی سپرده میشود، لیکن آن، در ریختِ پارهها و اجزایِ پراکنده، در موقعیت و مکانی دیگر پدیدار میگردد. شهرسب، وزیرِ طهمورث یکی از این شخصیّتهاست که دچار شکستگی و به دو شکلِ مرداس و ضحاک در زمانی دیگر آشکار میشود. امّا چه دلایلی ...
[ 12 ] - در این کهنهمحراب فردوسی و نقد سیاستهای ساسانی و غزنوی در سایة چرخش شخصیت گشتاسب در شاهنامه
یکی از شخصیتهایی که حضور او در شاهنامه، وقایعی دردناک را میآفریند، گشتاسب است. چهرة این شاه کیانی در شاهنامه، متفاوت از آن چیزی است که در متون دینی اعمّ از اوستا و پهلوی نقش شده است. او در شاهنامه پادشاهی کوتهاندیش، آزورز، پیمانشکن و خودپرست است؛ در حالی که در اوستا و متون پهلوی از تقدس بسیار برخوردار است. شاید در ذهن خوانندة شاهنامه این پرسش پیش آید: مگر نه این که فردوسی، بنابر تأکید بس...
[ 13 ] - حماسۀ ایرانی و کتابِ غولانِ مانوی
در این جستار به بررسیِ پیوند میانِ سنّتِ حماسیِ کهنِ ایرانی و کتابِ غولانِ مانی پرداخته ام: روایتِ حماسی اسطورهای و داستانهایِ پُرآوازۀ گذشته دربارۀ سرچشمۀ جهان و انسان، تا اندازهای در اسطورۀ مانی و مبلّغانِ مانوی گنجانده شده و با سنّتهایِ اسطورهای و در پیوند با کتابِ مقدّس دربارۀ غولان و طوفان برآمیخته است. مانیْ اسطوره هایِ ایرانی را دگرگون کرده است تا با روایتِ خویش از پیدایشِ گیتی همآهنگی یابد. همۀ...
[ 14 ] - گنوسِ (عرفان) اسماعیلی در سخنان ابوالعلاء معرّی و ناصرخسرو قبادیانی
در سدههای نخستین مسیحیّت، آیینی گنوسی (عرفانی) پا میگیرد که در طول قرون متمادی در سراسر چهان پراکنده میشود. این آیین جهانی، در ایران باستان، مانی را و در دورۀ اسلامی، بنابر نظر بسیاری از پژوهشگران، اسماعیلیان را تحت تأثیر خود قرار میدهد. پژوهشِ پیش رو، دو شاعر در ادبیات فارسی و عرب؛ یعنی ناصرخسرو اسماعیلی و ابوالعلاء معرّی را با معیار قرار دادنِ اندیشههای گنوسیشان سنجیده است. در اینکه ناصرخ...
[ 15 ] - زروان در عرفان بررسی مقوله زمان در ادبیات صوفیانه
آیین زروانی از جمله کیشهایی است که در ایران باستان رواج داشته است. گروهی از ایرانیان با تأمل در دو مینویِ اهورامزدا و اهریمن به این باور رسیدند که این دو را باید بُنی باشد و از این روی به ایزد زُروان، به عنوان پدر دو مینو نگریستند. این اندیشه به ایرانِ اسلامی نیز رسید؛ به گونهای که در عبارتِ «الوقتُ سیفٌ قاطعٌ» - که بسیار در زبان متصوفه متداول است – اهمیّتِ وقت (= زمان/ زروان) دیده می شود. در متونِ اهلِ ...
[ 16 ] - لهراسپِ بیگانه، سگزیانِ ایرانی بررسیِ مفهومِ «ایرانیان» در مصراعِ «همه کشور ایرانیان را دِهَم»
نگارنده در جستارِ پیشِ رو میکوشد تا با استفاده از منابعِ دورۀ اسلامی و به روشِ توصیفی ـ تحلیلی، مقصودِ اسفندیار از واژۀ «ایرانیان» را در این مصراع: «همه کشور ایرانیان را دِهَم» که در هَنگامِ گِلهگزاری از گُشتاسپ نزدِ مادرش میگوید، روشن سازد. بسیاری از پِژوهندگانِ شاهنامه این پرسش را مطرح کردهاند که مگر ایران در زمانِ گُشتاسپ در دستِ ایرانیان نبوده است که اسفندیار میخواهد پس از گرفتنِ آن از پدر، آن ...
نویسندگان همکار