مسعود فیاضی
پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی
[ 1 ] - رابطۀ علوم انسانی و هرمنوتیک روششناختی
بررسی چگونگی رابطه و دادوستد علمی هر علم با علوم مرتبط و همپایة خود از مسائل فلسفههای مضاف به آن علم است؛ ازاینرو بررسی رابطۀ میان علوم انسانی و هرمنوتیک روششناختی از وظایف فلسفۀ علوم انسانی است. برای نسبتسنجی میان هرمنوتیک روششناختی و علوم انسانی باید به بررسی دیدگاههای هرمنوتیستهای روششناختیای که دراینباره بحث کردهاند، پرداخت؛ ازاینرو نظریات دیلتای برای فهم این نسبت مهم است؛ زیرا...
[ 2 ] - معناشناسی شلایرماخر و مبانی اندیشهای آن
چکیده دغدغه اصلی هرمنوتیک روششناختی که همانند هرمنوتیک روشی معتقد به معناداری متن و تعین قطعی آن صرف نظر از خواننده است و از زمان شلایرماخر به بعد و توسط او این رویکرد را پیدا کرده و بر خلاف هرمنوتیک روشی که تنها هویتی فنی داشت، دارای هویت دانشی نیز است، یافتن نظام قواعد استنباط معناست. گرانیگاه اصلی این نظام، تلقی آن از چیستی معناست که این تلقی نیز تا حد بسیاری منبعث از مبانی زیبایی...
[ 3 ] - بررسی تطبیقی مبانی الاهیاتی هرمنوتیک روشی و اصول فقه
در هرمنوتیک دو رویکرد روشی و فلسفی شایع است که اصلیترین تفاوت آنها در پیشفرض اساسی معناداری متن فی حد ذاته و صرف نظر از خواننده است. در بین این دو رویکرد آنکه با دانش اصول فقه قرابت داشته، در این پیشفرض بنیادین مشترک است، هرمنوتیک روشی است. بهطورطبیعی بررسی تطبیقی این دو دانش ثمرات معرفتی درخوری برای هر دو خواهد داشت؛ اما پیش زمینه اصلی این بررسی و مقدم بر آن، بررسی تطبیقی دستگاههای فکری آ...
[ 4 ] - کارکردگرایی در موضوعات عرفیِ احکام شرعی
چکیده مواردی که در قانونگذاری و در دلیل شرعی موضوع حکم قرار میگیرند، یا مخترع شارع یا عرفیاند. موضوعات عرفی که از عرف عام یا خاص پدید آمدهاند و شارع از آنها اصطلاح خاصی اراده نکرده است نیز به «عرفی مستنبط» و «عرفی ساده» تقسیم میشوند. مدعای مقاله این است که در موضوعات عرفی ساده به طور مطلق و در موضوعات عرفی مستنبط بسته به لسان دلیل، به طور قطع یا با احتمال عقلایی قابل توجه، «کارکردشان در من...
[ 5 ] - تهافتهای گادامر در مواجهه با روشهای علوم تفسیری در شناخت مراد مؤلف
* مسعود فیاضی چکیده بنیانهای فلسفی گادامر به عنوان معمار اصلی هرمنوتیک فلسفی برگرفته از اندیشههای فلسفی هایدگر است و تلقی او از مفاهیم کلیدیای همچون هستی، حقیقت، فهم، معنا، انسان و... همه بر این اساس است. گادامر ابتدا در تأسیس هرمنوتیک فلسفی، در پی ساماندهی به روشی جدید در علوم انسانی بر مبنای فلسفة هایدگر در مقابل روش دیلتای در علوم انسانی بود؛ ازاین...
[ 6 ] - نسبیگرایی در هرمنوتیک فلسفی گادامر
یکی از ادعاهای اصلی هرمنوتیک فلسفی گادامر، نسبیگرا نبودن آن است. اما این هرمنوتیک در سه ساحت به نسبیگرایی دچار خواهد بود. اولین ساحت، مربوط به حقیقت و واقعیت بوده که به دلیل تعریف پدیدارشناختی گادامر از حقیقت، این هرمنوتیک گرفتار نسبیگرایی در واقعیت است. دومین و سومین ساحت، به معنا و فهم مربوطند که به اینترتیب هرمنوتیک فلسفی او گرفتار نسبیگرایی معناشناختی و نسبیگرایی فهمشناختی هم هست. گا...
نویسندگان همکار