هدایت علوی تبار
استادیار فلسفه دانشگاه علامهطباطبایی
[ 1 ] - الحادِ اصلموضوعی سارتر
ژان پل سارتر یکی از فیلسوفان ملحد قرن بیستم است. او با دلایل فلسفی به موضع الحادی خود نرسید بلکه دلایل روانشناختی و جامعهشناختی باعث شد تا در دوازده سالگی الحاد را، به تعبیر خودش، «شهود» کند. بنابراین الحاد سارتر در اصل غیرفلسفی و غیراستدلالی است و در فلسفه او به عنوان یک نتیجه یا نقطه پایان مطرح نمیشود بلکه نقش یک اصلموضوع یا نقطۀ شروع را ایفا میکند. در این مقاله برای اثبات این جنبه از ال...
[ 2 ] - طلوع «ابرانسان» در سپهر اندیشه نیچه
«ابرانسان» یکی از بنیادیترین آموزههای فلسفی نیچه است که موضوعیتی اساسی در فلسفهورزی او دارد. نیچه در مقام متفکری ژرف و آگاه به زمانه، معناباختگی زندگی را در عصر و جامعهای که در آن میزید نیک دریافته است و بر آن می-شود تا بهسان طبیبی دلسوز و دردآگاه، بشر روزگار خویش را از بحران پیش رو که آن را «نیستانگاری» نام نهاده است، گذر دهد و افقی روشن و مطلوب در برابر دیدگان او بگشاید. طرح درخشانی که...
[ 3 ] - اینهمانی شخصی میان فرد اخروی و فرد دنیوی از دیدگاه جان هیک
مسئلۀ «اینهمانی شخصی» از مسائلی است که هم در حیات دنیوی کاربرد دارد و هم در حیات اخروی. زیرا بر اساس مفهوم اینهمانی شخصی و معیارهای آن از یکسو مشخص میشود که آیا فردی که اکنون، برای مثال، هفتاد سال دارد همان فردی است که پنجاه سال پیش بیست سال داشت، و از سوی دیگر معلوم میشود که فرد اخروی همان فرد دنیوی است یا نه. متفکران معیارهای گوناگونی برای اینهمانی شخصی ارائه دادهاند که یکی از مهمترین...
[ 4 ] - رویکرد تحلیلی به مفهوم بداء در اسلام
معنای عقلانی و تحلیلی بداء به عنوان یکی از مهمترین آموزههای شیعۀ امامیه (اثنیعشری) نه تنها بدعتآمیز نیست بلکه با عقل و شرع سازگار است. اهل تسنن در آثار روایی و الهیاتی خود، بداء را بدعت به شمار آورده و آنرا مردود دانستهاند. در مقابل، امامیه بر این باورند که اگر معنای حقیقی این اصطلاح روشن شود (که هدف این نوشتار هم همین است) آنگاه همه مسلمانان منجمله اهل تسنن نیز آنرا خواهند پذیرفت. این مق...
[ 5 ] - مرلو – پونتی و تناقض مسیحیت
از نظر مرلو- پونتی ما در متون مسیحی و عملکرد مسیحیت در طول تاریخ با نوعی تناقض مواجهیم؛ مسیحیت گاهی به آرمانهای بشری خدمت کرده است و گاهی خیانت. این تناقض در نمود بیرونی مسیحیت، ریشه در ذات درونی آن دارد یعنی اعتقاد به یک خدای درونی (خدای پدر) و یک خدای بیرونی (خدای پسر). ایمان به خدای پدر به معنای تسلیم در برابر ارادهی او و راضی شدن به وضع موجود است. انسانی که دارای چنین ایمانی است عالم را ج...
[ 6 ] - رد واجب الوجود در فلسفهی سارتر (یک بررسی انتقادی)
سارتر وجود را کاملاً غیرضروری میداند و معتقد است که هیچ موجودی از هیچ ضرورتی برخوردار نیست. بنابراین خدا، که در تفکر دینی موجودی ضروری و واجب دانسته میشود، نمیتواند وجود داشته باشد. او دو استدلال در رد وجود خدا، بهعنوان واجب الوجود، مطرح میکند. در استدلال اول ضرورت علّی وجود خدا و در استدلال دوم ضرورت منطقی وجود او را رد میکند. در این مقاله به شرح این دو استدلال و نقد آنها پرداخته میشود.
نویسندگان همکار