غلامحسین خدری

استادیار فلسفه، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی

[ 1 ] - بررسی و تحلیل جاودانگی نفس از منظر دو فیلسوف متأله ابن سینا و توماس

جاودانگی نفوس انسانی همواره از مهم‌ترین دغدغه‌های غالب فیلسوفان خداباور بوده است. نظر به اهمیت این اصل، اگر مدعی شویم همة تلاش‌ها و تأملات نفس‌شناسانة فیلسوفان حوزة ادیان ابراهیمی، در اثبات این مسئله و برای تبیین و تثبیت آن به‌کار گرفته شده است، سخن به گزاف نگفته‌ایم. ابن سینا و توماس به عنوان دو تن از بزرگ‌ترین فیلسوفان متأله تلاش گسترده‌ای برای اثبات جاودانگی نفس به‌کار بسته‌اند. در این نوشتا...

[ 2 ] - بررسی و مقایسۀ جایگاه وجودشناسی و معرفت‌شناسی عقل فعال نزد ابن سینا و توماس آکوئینی

عقل فعال بعد از ارسطو جایگاه متفاوتی در اندیشۀ فیلسوفان داشته است. هریک بنابر نیاز و خلأیی در فلسفة خود جایگاه عقل فعال را تعیین می‌کردند. افلاطون کلیات را قائم به ذات، مجرد، و ثابت می‌دانست که در عالم محسوس نبودند. او نیازی به وجود عقل فعال حس نمی‌کرد، اما ارسطو، در مخالفت با استاد خود، کلیات را در امور محسوس قرار داد، از آن‌جا که ارسطو از عقل به‌ صورت مبهم و در مقایسه با حس سخن گفت، برای تبیی...

[ 3 ] - بررسی رویکرد حکمای طبقة بعد از ملاصدرا به مسئلة اصالت وجود (با محوریت آرای حکیم لاهیجی و رجبعلی تبریزی)

قول به اصالت وجود در میان معاصران صدرا، لااقل در میان شاگردان میرداماد، با اقبال چندانی مواجه نشد، اما پس از ملاصدرا شاگردان وی اصالت وجود را پذیرفتند و حتی حکیم لاهیجی، که برخی او را اصالت ماهوی می‌دانند، به اصالت وجود قائل بوده است؛ رجبعلی تبریزی و شاگردانش، که ‌به جریان فرعی اصفهان موسوم شده‌اند، نیز گویا، تحت تأثیر ملاصدرا، البته با تقریری که با اصول حکمت متعالیه سازگار نیست، به عینیت وجود ...

نویسندگان همکار