شروین مقیمی زنجانی
استادیار پژوهشکده نظریهپردازی سیاسی و روابط بینالملل پژوهشگاه علوم انسانی
[ 1 ] - تامس هابز و بنیادگذاری انگارة جدید شهروندی
فهمانگاره شهروندی مدرن عمدتاً با تکیه بر رهیافتهای تاریخی-اجتماعی و بعضاً حقوقی صورت میگیرد و در این میان سهم رهیافت فلسفی به مقولهی شهروندی در معنای جدید آن، چندان پررنگ نیست. در این مقاله از منظر بحث در فلسفه سیاسیِ مدرن، خاستگاههای اساسیِ تلقیِ مدرنیستی از مقولهی شهروندی را با تمرکز بر آراء تامس هابز بررسی میکنیم. بهزعم نگارنده فلسفه سیاسی هابز واجد دلالتها و تضمنات بنیادینی برای انگا...
[ 2 ] - اولویت اخلاق وظیفهگرا بر اخلاق فضیلتمحور در عرصه رسانه
دو جریان اصلی حاکم بر حوزه فلسفه اخلاق عبارتاند از: اخلاق فضیلت (virtue ethics) و اخلاق وظیفهگرا (deontological ethics). دریافت فضیلتمحور از اخلاق دریافتی است که اغلب دانشوران حوزه فلسفه اخلاق آن را بارزترین ویژگی تفکر اخلاقی کلاسیک قلمداد میکنند. درواقع فلسفه اخلاق مورد نظر افلاطون و ارسطو و به تبعِ آنها فیلسوفان اسلامی و مسیحی، فلسفه اخلاقی بود که میبایست به فضیلتمندشدن آدمی میانجامید....
[ 3 ] - امام اسماعیلی ناصرخسرو و شاهی آرمانی در ایران باستان
در این مقاله کوشش میشود تا با طرح مقایسهای میان خصوصیات و ویژگیهای امام در حکمت الهی اسماعیلی، آنگونه که ناصرخسرو روایتگر آن است، و ویژگیهای شا...
[ 4 ] - وجوه سیاسی امامشناسی ناصرخسرو
در این مقاله برآنیم تا با تشریح مبانی نوافلاطونی امامشناسی ناصرخسرو قبادیانی، حکیم برجسته اسماعیلی سده پنجم هجری و مقایسه آن با برخی مفروضهای بنیادین اندیشه یونانی که در فلسفه فلوطین در مقام بنیادگذار فلسفه نوافلاطونی بازتاب یافته است، به یک نتیجهگیری در حوزه اندیشه سیاسی دست یازیم؛ بنابراین منظر اصلی ما در این بررسی، منظری سیاسی است نه فلسفی ـ کلامی. به این اعتبار تلاش ما توضیح امامشناسی ن...
[ 5 ] - تأملی در رساله حقوق اساسی محمدعلی فروغی از منظر بحث درباره کاربردی کردن علم سیاست در ایران
ضرورت تاسیس مدرسهی علوم سیاسی به مانند دیگر مدارس جدید در ایران، به مثابهی ضرورتی متجددانه مطرح شد و این ضرورت متجددانه بود که همواره به ضرورت «کاربردی»بودن علم سیاست دانشگاهی موضوعیت داده است. نگاهی به فهرست نخستین برنامههای درسی مدرسهی علوم سیاسی و بررسی آثار نخستین متجددان ایرانی، آشکار میسازد که شکست علم سیاست در بدلشدن به رشتهای «کاربردی»، در واقع با شکست پروژهی تجدد در ایران که خ...
[ 6 ] - ژان ژاک روسو و بسط ایده شهروندی مدرن
جریان غالب در تفسیر فلسفة سیاسی روسو، جریانی است که میکوشد فهم روسو را به فهم «تمایز جوهری» او از هابز و لاک منوط کند. بدینترتیب فهم ایدة شهروندی مدرن که با فلسفة سیاسی روسو وارد مرحلهای اساسی شد نیز اغلب بر همین منوال، یعنی با تأکید بر «تمایز جوهری» میان ایدة شهروندی نزد هابز و روسو به انجام میرسد. اما پیچیدگی و چندلایگیِ فلسفة سیاسی روسو نباید موجب شود که از پیوند محکم و اساسی آن با ط...
نویسندگان همکار