سید محمد قاری سیدفاطمی
دانشگاه شهید بهشتی
[ 1 ] - دولت ممتنع: خوانش انتقادی نظریۀ امتناع دولت مدرن اسلامی حلّاق
پاسخ به پرسش دولت مدرن و اسلام؛ تعارض یا سازگاری؟ که خود بخش مهمی از مسئلهای فربهتر یعنی نسبت میان مدرنیته و اسلام است، به توصیف حلّاق در نظریه دولت ممتنع ساده است؛ دولت اسلامی، با هر خوانشی که از دولت مدرن ارائه شود، ترکیبی تناقضآلود است. نظریۀ دولت ممتنع با تمام اهمیت، پیچیدگیها و ایراداتش کوششی است ستودنی برای تبیین این پاسخ به ظاهر قابلفهم و ساده. بر نظریۀ دولت ممتنع میتوان نقدهای متعد...
[ 2 ] - بررسی رابطه میان تروریسم و حق حیات در پرتو رویه قضایی بینالمللی
حق حیات، یکی از حقوق بنیادین و اساسی بشر است و به جرأت میتوان گفت هیچ یک از حقوق و آزادیهای بنیادین بشر به اندازه این حق در اسناد بینالمللی حقوق بشری مورد حمایت قرار نداشته است. در سالهای اخیر، مبارزه با تروریسم نیز به یکی از اولویتهای اساسی جامعه بینالمللی مبدل شده است. میتوان گفت هیچ عرصهای از عرصههای حقوق بین-الملل معاصر به اندازه مبارزه با تروریسم با چنین رشد و تحول سریعی مواجه نبود...
[ 3 ] - بررسی رابطه میان تروریسم و حق حیات در پرتو رویه قضایی بینالمللی
حق حیات، یکی از حقوق بنیادین و اساسی بشر است و به جرأت میتوان گفت هیچ یک از حقوق و آزادیهای بنیادین بشر به اندازه این حق در اسناد بینالمللی حقوق بشری مورد حمایت قرار نداشته است. در سالهای اخیر، مبارزه با تروریسم نیز به یکی از اولویتهای اساسی جامعه بینالمللی مبدل شده است. میتوان گفت هیچ عرصهای از عرصههای حقوق بین-الملل معاصر به اندازه مبارزه با تروریسم با چنین رشد و تحول سریعی مواجه نبود...
[ 4 ] - مهاجران محیطزیستی در حقوق بینالملل: از ابهام مفهومی تا فقدان چارچوب حقوقی
مهاجرتهای محیطزیستی ممکن است شکلهای پیچیدهای (اجباری یا اختیاری؛ موقت یا دائم؛ و داخلی یا بینالمللی) به خود بگیرند. دستهبندی مهاجرین بر مبنای انگیزههای آنان، و جداکردن عوامل محیطزیستی از عوامل اقتصادی-اجتماعی، نه امکانپذیر است و نه فایدهای حاصل میکند. لذا رژیم حمایت از مهاجرین محیطزیستی، در وهلهی نخست باید بر مبنای آسیبپذیری و نیازهای مهاجرین طراحی شود. در حال حاضر هیچ سند الزام...
[ 5 ] - شخصیت حقوقی دولت در دوران ساسانی
ساختار اجتماعی ـ سیاسی دوران ساسانی مورد پژوهشهای بسیاری قرار گرفته است. بیشتر آنها این جامعه را بهعنوان نمونهای از جوامع فئودالی یا استبدادی شرقی توصیف کردهاند؛ اما شواهد تاریخی با این دو نظریه بهطور کامل همخوانی ندارند. به نظر میرسد که وجود اشرافیت قدرتمند در کنار دولت مقتدری که به دنبال تمرکز بیشتر قدرت است، این جامعه را نمونه برجستهای از امپراتوریهای بوروکراتیک موردنظر آیزناشتادت...
نویسندگان همکار