محمدرضا قائمی نیک
دانشجوی دکتری جامعه شناسی، دانشگاه تهران
[ 1 ] - تمایز میان ذات و واقعیت دین رفع: یک ابهام در روش پدیدارشناسی دین
پدیدارشناسیِ دین، بویژه در قرن بیستم، به عنوان روش یا رهیافتی در دین پژوهی، همچون یک روشِ تکمیلی برای تاریخ ادیان بهکار گرفته شد تا در ورای پدیدارهای متکثر تاریخی ادیان، «ذات»ی واحد را صورت بندی و کشف نماید. از سوی دیگر، به اقتضای پایندی به «مبانی» روشی که عمدتاً از پدیدارشناسی ادموند هوسرل متأثر بوده است، «واقعیت» دین را نوعی واقعیت بینالاذهانی قلمداد میکند که شباهت این واقعیت، با «واقعیت» ...
[ 2 ] - عصر تصویر بی حجابی و بی حجابی اجباری بررسی وضعیت تصویر بی حجابی در دورۀ پهلوی دوم
دربارۀ مواجهۀ جامعۀ ایران با پدیدۀ حجاب (بهخصوص حجاب زنانه)، دو دیدگاه بهظاهر متفاوت وجود دارد؛ اول مقاومت مردم در برابر بیحجابی اجباری (کشف حجاب) در دورۀ رضاخان پهلوی و دوم مطابق با برخی از دیدگاهها، واکنش به حجاب اجباری یا قانون حجاب در دورۀ جمهوری اسلامی. در دورۀ اول، در ذیل سیاستهای «تجدد آمرانۀ» غربی، بیحجابی و در دورۀ دوم حجاب امری تحمیلی محسوب میشود. بین این دو دوره، حکومت 37 سالۀ...
[ 3 ] - تکوین علم مدنی فارابی از منظر روششناسی بنیادین
ابونصر فارابی، بهعنوان موسس فلسفۀ اسلامی، در مواجهۀ با علوم یونانی، از جمله فلسفۀ سیاسی، سعی کرده است با تکیه بر آموزههای اسلامی، علوم یونانی را بازخوانی و متحول کند. محصول این بازخوانی و تحول، طرحِ علومی متناسب با فرهنگ اسلامی از جمله علم مدنی است. این مقاله تلاش میکند این فرایند بازخوانی و تحول را با استفاده از روششناسی بنیادین توضیح دهد. روششناسی بنیادین، در سه بخش، چگونگی «شکلگیری نظری...
نویسندگان همکار