مریم شریفنسب
استادیار پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
[ 1 ] - واکاوی چند کهنالگو در آثار ابوتراب خسروی
کهنالگوها (به زعم یونگ) عناصرِ ساختاریِ اسطورهسازی هستند که همواره در روانِ ناهشیار بشر وجود دارند و زمینهای برای نشاندادنِ واکنشهای مشابه به محرکهای معیّناند. حضور کهنالگو در هر متن ادبی، بهنوعی سبب دسترسپذیرشدنِ پندارههای ازلی به شیوهای هنرمندانه میشود. ابوتراب خسروی از نویسندگانی است که در آثارش توجه زیادی به اساطیر و کهنالگوها دارد و تکرار مضامین اسطورهای در داستانهایش از ویژگیه...
[ 2 ] - تحلیل الگوهای ساختاری نمایشنامههای حمید امجد
حمید امجد یکی از نمایشنامهنویسان معاصر و صاحبسبک است. او از ١٣٦٥ تاکنون با نوشتن نمایشنامه و به صحنهبردن نمایشها، حضوری مستمر و ارزشمند در این عرصه داشته است. در این مقاله، پس از مقدمهای کوتاه و معرفی اجمالی حمید امجد، به اختصار به مفهوم ساختار و ساختارگرایی و سپس تحلیل بخشی از آثار امجد (نمایشنامههای دهههای هفتاد و هشتاد) با تکیه بر ساختار روایت آنها میپردازیم. هر نمایشنامه جداگان...
[ 3 ] - شیوههای خلق فراداستان و کارکردهای آن در داستانهای کوتاه فارسی دهههای 70 و 80
تکنیکهای داستاننویسی جدید در غرب، در ادبیات داستانی امروز ایران نیز تأثیر چشمگیری داشته است. نمودهای تکنیکهای مدرن را میتوان در داستانهای کوتاه منتشر شده در چند سال اخیر یافت. یکی از این نمودها تکنیک فراداستان است. فراداستان، تکنیکی است که در آن راوی در میانة داستان، به فرایند داستاننویسی و نوشتن و به داستانبودنِ داستان اشاره میکند. راوی با این تکنیک، بین داستان و مخاطب فاصله ایجاد می...
نویسندگان همکار