حسن رهبر
دانشجوی دکتری فلسفه و کلام اسلامی دانشگاه ایلام
[ 1 ] - نقد روششناختی جایگاه دین در مقام داوری در روششناسی فلسفه ملاصدرا
یکی از دیدگاههای مهم طرفداران روششناسی فلسفه ملاصدرا بر تفکیک مقام داوری از مقام گردآوری مبتنی است. این گروه استفاده ملاصدرا از دین را تنها در مقام گردآوری میدانند و از اینرو، آن را خلاف روش فلسفی نمیدانند. مدعای تحقیق پیشروی این است که جایگاه برجستهای که ملاصدرا برای دین قائل است، به اخذ دیدگاه دائرة المعارفی در باب دین در آرای وی انجامیده است. افزون بر این، اخذ این دیدگاه سبب شده است و...
[ 2 ] - بررسی و مقایسهی نظریهی صدق و توجیه معرفت و جایگاه خدا در آن در نظام معرفتشناختی فیلسوفان صدرایی و دکارتی
فیلسوفان حکمت متعالیه از میان نظریههای صدق، به مطابقت معتقدند. آنان گزارهای را صادق میشمارند که با عالم واقع، اعم از ذهن و عین، و به عبارتی با نفس الامر مطابق باشد. در میان فیلسوفان دکارتی، تنها اسپینوزا از نظریهی مطابقت دفاع میکند و سایر دکارتیان ملاک صدق را وضوح و تمایز میدانند. در باب توجیه معرفت، معرفتشناسان نظریههای توجیه را در دو قالب درونگرایی و برونگرایی تقسیم میکنند. فیلسوفا...
[ 3 ] - تجربۀ زیسته و علم حضوری، دو رویکرد در نظام معرفتی دیلتای و ملاصدرا
تجربۀ زیسته و علم حضوری دو مفهوم بنیادی در نظامهای فکری دیلتای و ملاصدرا هستند. این دو متفکر با تأکید بر بیواسطگی و خطاناپذیری علم حضوری و تجربۀ زیسته، سعی کردهاند کل بنای معرفت بشر را بر این دو مبتنی کنند. بهعلاوه، هم دیلتای و هم ملاصدرا، ادراک و فهمی را که بدین شیوه حاصل میشود، نه پذیرش صرفِ واقعیات بیرونی یا عملی منفعلانه، بلکه عملی فعالانه قلمداد میکنند. نکتۀ دیگر این است که دیلتای قلم...
[ 4 ] - معیار صدق و توجیه معرفت در نظام معرفتی صدرایی و اشراقی
معرفتشناسان معرفت را به «باور صادق موجّه» تعریف میکنند. در تاریخ اندیشههای فلسفی همواره دربارة معیار صدق و توجیه معرفت بهمنزلۀ دو شرط اساسی و مهم در تعریف معرفت نظریهپردازیهایی وجود داشته است. فیلسوفان حکمت متعالیه و حکمت اشراق نیز از این قاعده مستثنی نبودهاند. اگرچه هر دو مکتب معیار صدق را مطابقت و معیار توجیه معرفت را مبناگرایی میدانند، اما در این میان اختلافنظرهای مهمی نیز میان دو مک...
[ 5 ] - منطق قیاسی به مثابه پارادایم نظریه شناخت در نظام فلسفی ملاصدرا و دکارت
غایت اصلی در مباحث معرفت شناختی از منظر فیلسوفان رسیدن به شناخت یقینی و حقیقی است. از این منظر، فیلسوفان مختلف با دیدگاه ها و مبانی فکری متفاوت، همواره تلاش کرده اند مبنا و چهارچوبی را برای حصول نتیجه مورد نظر پی ریزی کنند. ملاصدرا و دکارت نیز از زمره تلاش گران این عرصه هستند. ملاصدرا و دکارت هر دو قیاس را محور نظریه معرفت شناسی خود قرار داده اند و امکان حصول به معرفت یقینی را از این راه امکان ...
نویسندگان همکار