موانع حمایت از والدین کودکان مبتلا به فلج مغزی : یک مطالعه کیفی

مقدمه: والدین کودکان مبتلا به فلج مغزی در معرض پیچیدگی‌های مراقبتی کودک خود قرار داشته و جهت کاهش مشکلات مراقبتی نیاز به حمایت دارند، اما تأمین نیازهای مراقبتی آنان همیشه به حد کافی و متناسب با نیازشان صورت نمی‌گیرد. بنابراین مطالعه حاضر به منظور کشف موانع حمایت از والدین این کودکان انجام شد. روش‌: این مطالعه کیفی به روش تحلیل محتوا در سال 91-1390 صورت گرفت. مشارکت کنندگان بر اساس نمونه‌گیری مبتنی بر هدف انتخاب شدند و نمونه‌گیری تا رسیدن به اشباع داده‌ها ادامه یافت. بدین ترتیب 31 نفر متشکل از والدین کودکان مبتلا به فلج مغزی مراجعه کننده به مراکز توان‌بخشی شهر تهران و کارشناسان در این پژوهش شرکت کردند. داده‌ها از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته با هر یک از مشارکت کنندگان و مستندات جمع‌آوری شد و به روش استقرایی (Induction method) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته‌ها: یافته‌های حاصل از تحلیل داده‌ها سه طبقه اصلی متشکل از موانع سازمانی (کمبود هماهنگی و ارتباطات سازمانی و کمبود قوانین حمایتی با پشتوانه اجرایی)، موانع حرفه‌ای (ضعف در کار تیمی و کمبود صلاحیت حرفه‌ای کارکنان) و موانع خانوادگی را آشکار نمود. نتیجه‎گیری: تصمیم ‌گیرندگان و مدیران خدمات سلامتی با درک نیازهای والدین، تکمیل قوانین حمایت از والدین، برقراری هماهنگی میان سازمان‌های حمایتی و برنامه‌ریزی جهت مراقبت جامع همراه با بسته‌های خدمات حمایتی، می‌توانند به رفع مشکلات والدین حین مراقبت از کودک مبتلا به فلج مغزی کمک نمایند.