لاادریبودن عرفا در مقام ذات
نویسنده
چکیده مقاله:
تقریر متداول و مرسوم از سخنان عرفا در خصوص مقام ذات حق تعالی، لابشرط مقسمی بودن آن است. اما در این مقاله با الهام از تقسیمبندی عمیق و جدیدی که مرحوم غروی اصفهانی از صرف حقیقت، ماهیت، و هویت ارائه داده است اعتبار دیگری که در آن نه لحاظ با غیر، که مفاد لابشرط مقسمی است درنظر گرفته میشود و نه عدم لحاظ با غیر را اثبات کرده و این اعتبار را مناسبترین لحاظ برای ذات غیبی حق دانسته و به دنبال آن، اعتبار لابشرط مقسمی را مربوط به ذات حق در مقام ظهور و بروز در مجالی اسمائی و اعیانی و تجلی و تنزل و تعین در مواطن و مطالع کونی و خلقی میدانیم. این در حالی است که اعتبار مورد نظر ما، مربوط به لحاظ غیب الغیوب و ابطن کل الباطن و غیب مغیب و عنقای مغرب و کنز مخفی دانستن ذات حق است که بر طبق آن با فرایند ظهور و تجلی، تباین ذاتی داشته و هیچگونه حضور و نزولی در محاضر ربوبی و حضرات وجودی نداشته، بلکه همچنان با وجود تعینات تفصیلی و تجلیات نامتناهی، در کمون صرف و بطون محض، مستقر و مستغرق بوده و جامع و شامل و هاضم ظهور اسم الظاهر مقید و بطون اسم الباطن مقید که از اسمای الهی هستند است. در ادامه شواهدی از عبارات عرفا در کتب عرفانی که به طرز بسیار لطیفی به اعتبار مورد نظر ما، اشارهای داشتهاند را ذکر کرده، در بخش نهایی، که مهمترین بخش مقاله است، به لوازم دیدگاه مختار پرداخته شده و در پی آن، تمامی لوازم اعتبار لابشرط مقسمی ذات حق را ابطال و انکار کرده و مقابل آنها را در مورد اعتبار مزبور، اثبات کردیم؛ لوازمی چون تحقق اجتماع و ارتفاع نقیضین در مرتبة غیب ذات، انکار تحقق اسما و صفات چه با حیثیت تقییدی اجمالی اندماجی و چه با حیثیت تقییدی تفصیلی شأنی، تباین ذاتی داشتن با ظهور و تجلی در مرائی و مجالی، غیب مغیب و عنقای مغرب و کنز مخفیماندن ذات، سلب اسناد وجود اطلاقی و عدم اطلاقی، مجهول مطلق ازل و ابد بودن ذات حق و مقام مسکوت عنها.
منابع مشابه
لاادری بودن عرفا در مقام ذات
تقریر متداول و مرسوم از سخنان عرفا در خصوص مقام ذات حق تعالی، لابشرط مقسمی بودن آن است. اما در این مقاله با الهام از تقسیم بندی عمیق و جدیدی که مرحوم غروی اصفهانی از صرف حقیقت، ماهیت، و هویت ارائه داده است اعتبار دیگری که در آن نه لحاظ با غیر، که مفاد لابشرط مقسمی است درنظر گرفته می شود و نه عدم لحاظ با غیر را اثبات کرده و این اعتبار را مناسب ترین لحاظ برای ذات غیبی حق دانسته و به دنبال آن، اعت...
متن کامل”مقام ذات“ در بیان عبدالرّزاق کاشانی
چکیده: «مَقامِ ذات» یا «هُویّتِ مطلقه» مهمترین بخشِ عرفانِ نظریِ اسلامی است. چراکه تمامِ مراتب، تعیّنات و حَضَراتِ بعدی از آن ناشی شده و هر شرح و بیانی راجع به هُوّیتِ مطلقه تمامیِ لوازمِ برآمده از آن را مستقیماً و بهنحوگستردهای تحتِ تأثیر قرارمیدهد. هُویّتِ مطلقه، که معلوم و مشهودِ احدی نیست و موردِ توجّهِ اکیدِ ابنعربی قراردارد، توسّطِ صدرالدین قُونَوی، برترین شاگردِ او، تحتِ عناوینی مانند «حیثیّتِ اطلاقیِ ذاتی»، «وح...
متن کاملاحد افلوطینی و مقام ذات عرفانی
شناخت هستی همواره مورد توجهاندیشمندان اسلامی و غیر اسلامی بوده است. برای رسیدن به چنین شناختی از روشهای متعددی بهره بردهاند. افلوطین یکی از متفکران مطرح در تاریخ فلسفه، همانند عارفان مسلمان تبیین منسجم و منطقیای از هستی و مراتب آن ارائه میدهد. افلوطین بر آن است که عالم معقول از سه اقنوم یا سه اصل تشکیل شده است.اقانیم عبارتند از: احد، عقل و نفس. عارفان مسلمان نیز برای نظام هستی چینش خاصی را...
متن کاملداوری در داوری ملاصدرا میان عرفا و حکما در مسئله ذات حق
تبیین هستی شناسانه مرتبه حق از مسائل بنیادین مکاتب فکری دینی ازجمله عرفا و فلاسفه است. با پیدایش عرفان نظری عرفا در مقام تحویل شهود به معرفت حصولی برآمده و با پذیرش و تبیین اعتبارات وجود، ذات حق را، مرتبه لابشرط مقسمی معرفی کردهاند. حکما حقتعالی را وجود بشرط لا میدانند، و این مسئله از نقاط مورد اختلاف حکما و عرفا به شمار میآید. در این میان ملاصدرا و عدهای بهتبع او سعی کردهاند با تفسیر وج...
متن کاملداوری در داوری ملاصدرا میان عرفا و حکما در مسئله ذات حق
تبیین هستی شناسانه مرتبه حق از مسائل بنیادین مکاتب فکری دینی ازجمله عرفا و فلاسفه است. با پیدایش عرفان نظری عرفا در مقام تحویل شهود به معرفت حصولی برآمده و با پذیرش و تبیین اعتبارات وجود، ذات حق را، مرتبه لابشرط مقسمی معرفی کرده اند. حکما حق تعالی را وجود بشرط لا می دانند، و این مسئله از نقاط مورد اختلاف حکما و عرفا به شمار می آید. در این میان ملاصدرا و عده ای به تبع او سعی کرده اند با تفسیر وج...
متن کاملبررسی تطبیقی تعبیرپذیری احد نزد افلوطین و مقام ذات نزد ابن عربی
تأکید بر تعالی و تنزیه خدا و محدودیتهای معرفتی و زبانی نوع خاصی از الهیات به نام الهیات سلبی را شکل داده است؛ الهیاتی که در آن حدود و اوصاف امکانی از خدا سلب گشته و زبان سلب، تنها زبانِ درخور ساحت ربوبی است. برخی صاحبنظران، افلوطین، ابن میمون، قاضی سعید قمی، ملارجب علی تبریزی و ابن عربی را از طرفداران الهیات سلبی معرفی کردهاند. در این جستار به آرای دو متفکر، یعنی افلوطین و ابن عربی در باب احد...
متن کاملمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
ذخیره در منابع من قبلا به منابع من ذحیره شده{@ msg_add @}
عنوان ژورنال
دوره 4 شماره 4
صفحات 21- 51
تاریخ انتشار 2014-03-11
با دنبال کردن یک ژورنال هنگامی که شماره جدید این ژورنال منتشر می شود به شما از طریق ایمیل اطلاع داده می شود.
کلمات کلیدی
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023