ضرورت و یقین ((می اندیشم ))
نویسنده
چکیده مقاله:
فلسفه دکارت با ((می اندیشم پس هستم)) آغاز میشود و با نتایج بلاواسطه و یا با واسطه ای که از آن به دست می آید انسجام می یابد. همین ارتباط ویژه که سراسر ساختار این فلسفه را در برگرفته و سایه خود را بر یکایک مباحث و مسائلی که دکارت مطرح نموده افکنده است ‘ مهم ترین دستمایه متفکرین برای نقد و بررسی فلسفه کارتزین بوده و هست . چنین به نظر می رسد که اساسأ ارزیابی این فلسفه بدون پرداختن به قاعده مورد بحث محال و حداقل بسیار دشوار است . برنارد ویلیامز یکی از همین گروه اندیشمندان است که قاعده((می اندیشم پس هستم )) و ضرورت و یقین نسبت داده شده به آن را مورد نقادی خود قرار داده است . مطالعه ترجمه مقاله ویلیامز که با عنوان (( ضرورت می اندیشم )) به رشته تحریر درآمده و با اندک دخل و تصرفی آن را ملاحظه می نمائید با توجه به نکته سنجیهای نقادانه نویسنده به فهم فلسفه دکارت کمک بسیار خواهد نمود. نویسنده مقاله که به فلسفه های تحلیل زبانی هم تسلط دارد ‘ بحث خود را با پرداختن به این موضوع که اساسأ چه نوع قضایایی از ضرورت و یقین برخوردارند آغاز می کند و بعد مفصلأ بدین نکته می پردازد که آیا((می اندیشم پس هستم )) از این نوع قضایاست ؟ به عقیده ویلیامز پاسخ این سؤال در گروه حل مشکل دیگری است و آن اینکه آیا ((هستم)) نتیجه بدست آمده از قیاسی است که ((می اندیشم )) یکی از مقدمات آن است یا نه ؟ بدیهی است اگر به استنتاجی بودن ((هستم)) قائل باشیم ‘ حتی اگر برای آن ضرورتی هم قائل شویم با ضرورتی که ((هستم )) به صورت بلاواسطه داشته باشد متفاوت خواهد بود . استشهاد نویسنده به عبارات دکارت از مزایای دیگر این مقاله است ‘ اگر چه به عقیده وی دکارت در توضیح موضوع مذکور عبارات متعارضی ارائه نموده است که این امر ناشی از پیچیدگی مسأله است . ویلیامز برخلاف معمول عبارت دکارت را نوعی استدلال ‘ اگر چه متفاوت با اشکال منطقی قیاس ‘ میداند و به همین دلیل به تحلیل روان شناسانه آن می پردازد. تطبیق و بررسی استدلال دکارت با منطق ریاضی نیز از ویژگیهای قابل تأمل مقاله مذکور است . نویسنده بخش قابل توجهی از نوشتار خود را به بحث راجع به ضمیر متکلم وحده ((من)) اختصاص داده و نکاتی بدیع پیرامون نحوه حصول ((می اندیشم)) ارائه می دهد که از بهترین و محققانه ترین قسمتهای مقاله وی محسوب می گردد . تلفیق نتایج این قسمت از بحث با التفات به ماهیت ((اندیشه)) و رابطه آن با انسان ‘ خود موجب دستیابی به قواعد جدیدی می گردد که حائز اهمیت است . آنچه که نویسنده در انتهای همه این تجزیه و تحلیلها مطرح می کند ‘ این است که شیوه دکارت در بدست آوردن((هستم))از((می اندیشم)) تنها بعد از فهم دقیق ماهیت من و آنچه که دکارت حقیقتأ از می اندیشم در نظر داشت میسر است ‘ استثنایی که به عقیده نویسنده نمی تواند غلط باشد.
منابع مشابه
((می اندیشم پس هستم)) تأملی در فلسفه دکارت
تاریخ اندیشه فلسفی در مغرب زمین هر از چندگاه شاهد ظهور اندیشمندی بوده که تا سالها جهان تفکر را تحت تأثیر خود قرار داده است . دکارت نمونه بزرگی از این واقعیت تاریخی است که فلسفه خود را با شک دستوری آغاز نمود و ساختاری فلسفی را بر آن بنیان نهاد. رکن اصلی این طریق تفکر((می اندیشم پس هستم)) بود که دهها سال فلاسفه را به خود مشغول نمود و چه بسیار کتابها که در شرح و تفصیل و در قبول آن به رشته تحریر د...
متن کامل((می اندیشم پس هستم)) تأملی در فلسفه دکارت
تاریخ اندیشه فلسفی در مغرب زمین هر از چندگاه شاهد ظهور اندیشمندی بوده که تا سالها جهان تفکر را تحت تأثیر خود قرار داده است . دکارت نمونه بزرگی از این واقعیت تاریخی است که فلسفه خود را با شک دستوری آغاز نمود و ساختاری فلسفی را بر آن بنیان نهاد. رکن اصلی این طریق تفکر((می اندیشم پس هستم)) بود که دهها سال فلاسفه را به خود مشغول نمود و چه بسیار کتابها که در شرح و تفصیل و در قبول آن به رشته تحریر د...
متن کاملتأملی در فلسفه دکارت با اقتباس از مقاله (( می اندیشم ، پس هستم )) نوشته آیر
آیر‘در این مقاله تلاش دارد تا ماهیت این اصل اساسی دکارت را روشن ساخته و با طرح سؤالاتی که بعضی از آن جنبه روانشناسانه و بعضی دیگر فلسفی و نیز گاهی شناخت شناسانه دارد ‘ زوایای تاریک آن را روشن نماید. شاید کل این مقاله را بتوان در این عبارت خلاصه نمود که ((به راحتی نباید از کنار(( می اندیشم پس هستم )) گذشت ‘ چرا که توفیق و شکست فلسفه دکارت ‘ هر دو در گرو آن است )). اما جالبترین نکته مقاله‘مفتوح ...
متن کاملتأملی در فلسفه دکارت با اقتباس از مقاله (( می اندیشم ، پس هستم )) نوشته آیر
آیر‘در این مقاله تلاش دارد تا ماهیت این اصل اساسی دکارت را روشن ساخته و با طرح سؤالاتی که بعضی از آن جنبه روانشناسانه و بعضی دیگر فلسفی و نیز گاهی شناخت شناسانه دارد ‘ زوایای تاریک آن را روشن نماید. شاید کل این مقاله را بتوان در این عبارت خلاصه نمود که ((به راحتی نباید از کنار(( می اندیشم پس هستم )) گذشت ‘ چرا که توفیق و شکست فلسفه دکارت ‘ هر دو در گرو آن است )). اما جالبترین نکته مقاله‘مفتوح ...
متن کاملمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
ذخیره در منابع من قبلا به منابع من ذحیره شده{@ msg_add @}
عنوان ژورنال
دوره 150 شماره 0
صفحات -
تاریخ انتشار 1999-06-22
با دنبال کردن یک ژورنال هنگامی که شماره جدید این ژورنال منتشر می شود به شما از طریق ایمیل اطلاع داده می شود.
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023