بررسی عوامل مساعدکننده افسردگی پس از زایمان در زنان مراجعه‌کننده به مراکز بهداشتی منتخب شهر ارومیه در سال 1394

پیش‌زمینه و هدف: افسردگی پس از زایمان به‌عنوان یک مشکل بهداشت عمومی باعلت ناشناخته می‌باشد، در مطالعات متعدد عواملی مختلفی به‌عنوان ریسک فاکتور افسردگی پس از زایمان گزارش شده‌اند، مطالعه حاضر باهدف تعیین عوامل مساعدکننده افسردگی بعد از زایمان در زنان مراجعه‌کننده به مراکز بهداشتی شهر ارومیه صورت گرفت. مواد و روش‏ها: در این مطالعه توصیفی- مقطعی ۱۷۵ نفر از زنان زایمان کرده واجد معیارهای ورود به مطالعه، به‌صورت نمونه‌گیری خوشه‌ای در مراکز بهداشتی منتخب دانشگاه علوم ‏پزشکی ارومیه با تکمیل پرسشنامه حاوی اطلاعات دموگرافیک و پرسشنامه افسردگی بک وارد مطالعه شدند، داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار SPSS ویرایش ۱۷ و آزمون‌های آماری توصیفی و آزمون کای دو و فیشر و رگرسیون لجستیک مورد آنالیز قرار گرفت. یافته‏ها: یافته‌های این مطالعه نشان داد که میانگین و انحراف معیار سن افراد موردبررسی ۱۱/۶±۷۸/۲۷ سال بود. ۹/۵۰ درصد موارد جنسیت نوزاد پسر بود، ۵۲ درصد موارد نوع زایمان عمل سزارین بود و ۲/۶۳ درصد دارای بارداری خواسته بودند و ۲/۱۸ درصد افسردگی خفیف، ۶/۱۶ درصد افسردگی متوسط، ۶/۱۲ درصد افسردگی شدید داشتند. بین افسردگی و وضعیت اقتصادی، نوع زایمان، ناخواسته بودن بارداری، سابقه افسردگی در بارداری و مشکلات با خانواده همسر تفاوت آماری معنی‌داری وجود داشت (۰۵/۰>p)، بر اساس نتایج رگرسیون لجستیک متغیرهای تأثیرگذار بر افسردگی پس از زایمان شامل سابقه افسردگی در بارداری (۵۴/۲OR=)، وجود مشکلات خانوادگی با خانواده (۳۲/۹OR=) و وضعیت اقتصادی (۳۹/۰OR=) بود. نتیجه‌گیری: در جامعه این مطالعه فراوانی افسردگی پس از زایمان بالا بود و این زنگ هشدار تهدیدی کننده سلامت مادران جامعه این مطالعه می‌باشد، ازآنجاکه بسیاری از عوامل مستعد کننده این اختلال با مداخلات مناسب قابل‌پیشگیری می‌باشد، لذا توصیه می‌شود با تشخیص زودرس عوامل خطر، از پیامدهای بعدی افسردگی پس از زایمان جلوگیری شود.