اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیکی بر بهبود علایم بیماران مبتلا به افسرده خویی
نویسندگان
چکیده مقاله:
زمینه و هدف: اختلال افسرده خویی اختلال مزمن و مقاوم به درمان است که با خلق افسرده در اغلب روزها و ساعات مشخص میشود. رفتاردرمانی دیالکتیکی نوعی رویکرد درمانی موج سوم است که به عنوان یک روش موثر در درمان اختلال افسردگی اساسی به کار میرود. از آنجا که اختلال افسرده خویی نیز اختلالی مشابه افسردگی اساسی و با مدت طولانیتر و شدت کمتر میباشد به نظر میرسد که درمان دیالکتیکی در درمان افسردهخویی همچون افسردگی اساسی موثر باشد. در نتیجه پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیکی در بهبود علایم بیماران مبتلا به اختلال افسردهخویی انجام شد. روش کار: این پژوهش از نوع آزمایشی بوده و با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل اجرا شد. جامعه آماری شامل کلیه زنان و مردان 20 تا 50 ساله ای بود که در سال 1391 ساکن شهرستان کرج بوده به کلینیکها و مراکز درمانی مراجعه کرده و مبتلا به اختلال افسرده خویی بودند. روش نمونهگیری به صورت در دسترس بود و از افراد واجد شرایط 50 نفر به صورت تصادفی در دو گروه آزمون و گروه کنترل قرارگرفتند که در پایان پژوهش اندازه هریک از گروهها به دلیل افت نمونه به 20 نفرکاهش یافت. گروه آزمایش هفته ای یک بار به مدت دوازده جلسه تحت درمان قرار گرفتند. برای جمعآوری دادهها از مقیاس عزت نفس روزنبرگ، پرسشنامه افسردگی بک، و مقیاس افسردگی و اضطراب و استرس (DASS) استفاده شد. دادههای پژوهش با تحلیل واریانس و چندمتغیره درspss-16 تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین میانگین نمره افسردگی کهF آن برابر 377/3 بوده و نمره کل که F آن مساوی با 915/3 بود در دو گروه تفاوت معنیداری وجود داشت (05/0>p). بنابراین یافتههای مطالعه حاضر حاکی از آن است که رفتاردرمانی دیالکتیکی موجب بهبود افسردگی میشود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده مبنی بر اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیکی در درمان اختلالات مزمن و مقاوم به درمان مانند اختلال افسردهخویی، این روش درمانی در بهبود نشانهها وعلائم اختلال افسردهخویی موثراست و میتوان در کنار درمان دارویی و دیگر درمانهای شناختی مطرح شده برای درمان افسرده خویی از آن به عنوان یک روش درمانی مفید و مکمل استفاده نمود.
منابع مشابه
مقایسه اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیکی با رفتاردرمانی شناختی، بر افسردگی بیماران زن مبتلا به مولتیپلاسکلروزیس
زمینه و هدف: افسردگی، دومین اختلال رایج روانشناختی است که در رأس فهرست بیماریهای روانی قرار گرفته و با عود و بهبود علائم بیماریهای مزمن جسمی رابطه مستقیمی دارد. پژوهش حاضر با هدف، اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیکی و رفتاردرمانی شناختی بر افسردگی بیماران زن مبتلا مولتیپلاسکلروزیس انجام شد. روش بررسی: این پژوهش نیمهتجربی با دو گروه آزمایش و کنترل، در بیماران مبتلا به مولتیپلاسکلروزیس مراجعهکنن...
متن کاملاثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیکی به شیوه گروهی در بهبود افسردگی بیماران مبتلا به سرطان
زمینه و هدف: متناسب با سبب شناسی افسردگی در بین بیماران مبتلا به سرطان، شیوه های درمانی مختلفی شناخته شده است که یکی از آنها رفتاردرمانی دیالکتیکی است. این مطالعه با هدف بررسی اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیکی به شیوه گروهی بر بهبود افسردگی بیماران مبتلا به سرطان انجام شد. روش بررسی: در این مطالعه نیمه تجربی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل از بین بیماران سرطانی مراجعهکننده به مراکز شیمی...
متن کاملاثربخشی آموزش گروهی رفتاردرمانی دیالکتیکی (DBT) بر بهبود کیفیت زندگی و کاهش تکانشوری بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی نوع یک
هدف این مطالعه تعیین اثربخشی آموزش گروهی رفتاردرمانی دیالکتیکی (DBT) بر بهبود کیفیت زندگی و کاهش تکانشوری بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی نوع یک بود. این پژوهش به شیوهی شبه آزمایشی و با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل اجرا شد. جامعهی آماری این پژوهش را کلیه مردان مبتلا به اختلال دو قطبی نوع یک مراجعهکننده به مطبهای روانپزشکان و بخش روانپزشکی بیمارستان امام رضا شهر خرمآباد در سال 13...
متن کاملاثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیکی بر افسردگی
Background and purpose: Dialectical behavior therapy (DBT) is a new approach that is used in treatment of complicated mental health disorders. This study aimed at assessing the efficacy of DBT on depression. Materials and methods: This quasi-experimental study included an experimental group (DBT) and a control group. The study population included all mothers having children with mental disorde...
متن کاملمقایسه اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیکی با رفتاردرمانی شناختی، بر افسردگی بیماران زن مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس
زمینه و هدف: افسردگی، دومین اختلال رایج روان شناختی است که در رأس فهرست بیماری های روانی قرار گرفته و با عود و بهبود علائم بیماری های مزمن جسمی رابطه مستقیمی دارد. پژوهش حاضر با هدف، اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیکی و رفتاردرمانی شناختی بر افسردگی بیماران زن مبتلا مولتیپل اسکلروزیس انجام شد. روش بررسی: این پژوهش نیمه تجربی با دو گروه آزمایش و کنترل، در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس مراجعه کنن...
متن کاملمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
ذخیره در منابع من قبلا به منابع من ذحیره شده{@ msg_add @}
عنوان ژورنال
دوره 17 شماره 4
صفحات 329- 339
تاریخ انتشار 2015-12
با دنبال کردن یک ژورنال هنگامی که شماره جدید این ژورنال منتشر می شود به شما از طریق ایمیل اطلاع داده می شود.
کلمات کلیدی برای این مقاله ارائه نشده است
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023