آیه های طبیعت به روایت سهراب
نویسنده
چکیده مقاله:
باید از او بسیار گفت و بارها و بارها نوشت، چرا که در روزگار حیاتش همه به خود مشغول بودند و قدرش را نمی دانستند. اگرچه او از بازترین پنجره با مردم زمانش سخن میگفت، اما حرفی از جنس زمان نمیشنید و زبانش را نمیشناختند. از اینرو پیام او در مسیر کجفهمی افتاد و اغلب تحریف شد. بعدها بود که دانستیم از نامهربانیها، شیشۀ نازک تنهاییاش ترک برمیداشت و دلگیر از انسانهای دور و برش که کمترین وزش همدردی میان خود و آنها احساس نمیکرد؛ بیشتر و بیشتر در تنهاییاش فرو میرفت و چه تنهایی بی در و پیکری. سهراب پر از نور و دار و درخت بود. پر از راه، پل، رود، موج، اما درون تنهایی داشت. میگفت که در تنهایی بزرگش سایه نارونی تا ابدیت جاری است. او که در لختترین موسم بی چهچهه سال تشنه زمزمه بود برمیخاست، رنگ برمیداشت تا بر تنهایی خود نقشه مرغی بکشد. اینک اما زمان دیگری است و زمانه دیگر گونهای. این روزها همه جا صحبت از این است که به رغم جنگها، فقر، بیکاری و آلودگی محیط زیست و صدها علامت دیگر، که جهل آدمی در روزگار ما را گواهی میدهد، از دیگر سو، نور حقیقت فروزانتر از همیشه از پسِ ابرهای تیرۀ نادانی بر دل آدمیان بیشماری میتابد و نوید میدهد که شعور و آگاهی جمعی به گُل نشسته و آن رازی که عرفا از آن سخن میگفتند، سر رفته است. این عارف بزرگ از وسعت تشکیل برگها میگفت. از یک ارتباط گمشدۀ پاک. سپهری برای رسالتش نه تنها از واژه ها مدد میگرفت، بلکه از رنگها در نقاشیاش نیز بهره میجست و به یک جابهجایی در سطح شعور و آگاهی آدمی دل بسته بود.
منابع مشابه
بررسی تحلیلی روایت نقّالی «رستم و سهراب» به روایت ماصَرمیان
داستان رستم و سهراب یکی از بخشهای گیرای شاهنامهی فردوسی است که از همان آغاز، به دلیل ماهیت تراژیک در میان عامهی مردم نیز رواج یافتهاست. گیرایی این روایت سبب شدهاست نقالان بیش از هر بخش دیگری از شاهنامه به این داستان روی بیاورند و گاه نیز به مقتضای حال و مقام، دگرگونیهایی در اصل این روایت ایجاد کنند. هر چند پیش از این مرحوم انجوی شیرازی در اثر گرانسنگ «فردوسی و مردم» بخشهایی از ای...
متن کاملجایگاه طبیعت در اشعار سهراب سپهری
سپهری هر چه در کشف و شهود خود پیش می رود، طبیعت برای وی عظیم تر و بزرگتر می گردد چنانچه منظومه های پایانی وی پر است از تصویر های تازه، گرایش، ستایش، احترام و پر شدن از طبیعت.اما در شعرهای دوره اول، طبیعت بکلی غایب است. شاعری که بعدها می گوید " صدای پر بلدرچین را،رنگ های شکم هوبره را، اثر پای بز کوهی" را می شناسد و خوب می داند "ریواس کجا می روید، کبک کی می خواند، باز کی می میرد" در سراسر مجمو...
متن کاملتحلیل منطق واسازانه روایت رستم و سهراب
در هر روایت، نوعی منطق واسازانه وجود دارد که از طریق تقابل اجزای ساختاری روایت یعنی رخدادها و طرح شکل میگیرد. تکیه بر هر کدام از این اجزا، خوانشی متفاوت به وجود میآورد. روایت رستم و سهراب به دلیل نوع تراژیک خود، باید به فاجعه منتهی شود. این ویژگی، رویدادها را به سمت طرحی خاص جهت میدهد و در نتیجه اینگونه برداشت میشود که رویدادها بر اساس نیت نویسنده و نوع تراژدی چیده شدهاند و هیچ گریزی ا...
متن کاملاعتبارسنجی روایت موسوم به آیه رجم
نوشتار حاضر می کوشد اعتبار روایات موسوم به «آیة رجم» را بررسی نماید. این روایات مدّعی اند آیه ای در قرآن مبنی بر حکم سنگسار پیرمرد و پیرزن وجود داشته است: «إذَا زَنَی الشَیخُ والشَیخَةُ فَارجِمُوهُما...». امّا بعدها این آیه از قرآن حذف شد. وجود این روایات، باعث طرح نظریة «نسخ تلاوت» در قرآن گردیده است که از سوی اکثر قریب به اتفاق علمای اهل سنّت و بخشی از علمای امامیه پذیرفته شده است. در مقابل، گروهی از علمای ...
متن کاملروایت نقالان از داستان رستم و سهراب
هنر نقالی یکی از شاخههای مهم ادبیات عامه، بازتابدهنده تجربههای بازسازیشده از حماسههای ملی و پهلوانی است. نقالان میکوشند با سادهترین تعابیر و بازسازی جذابترین وقایع، اجزای مختلف داستانها را متناسب با ذهنیت مخاطبان بهنوعی تغییر دهند یا تکمیل کنند. بهاینترتیب بر هسته اصلی داستان، شاخ و برگهای درهمپیچیدهای تنیده میشود. در این تحقیق ضمن مروری کوتاه بر پیشینۀ سنت نقالی، سازوکار روا...
متن کاملمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
ذخیره در منابع من قبلا به منابع من ذحیره شده{@ msg_add @}
عنوان ژورنال
دوره 1 شماره 3
صفحات 12- 13
تاریخ انتشار 2010-01-01
با دنبال کردن یک ژورنال هنگامی که شماره جدید این ژورنال منتشر می شود به شما از طریق ایمیل اطلاع داده می شود.
کلمات کلیدی
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023