نام پژوهشگر: احسان فهندژسعدی
احسان فهندژسعدی سید ابوالقاسم مرتضوی
شکر در ایران یکی از محصولات اساسی است که به لحاظ سهم ان در تولید محصولات کشاورزی و نقش ان در تامین کالری مورد نیاز خانوار همواره مورد حمایت دولت بوده است. میزان وابستگی گروه های کم درامد به انرژی دریافتی از قند و شکر، به مراتب بیشتر از گروه های پردرامد است. در چند سال اخیر به علت واردات بی رویه، با مازاد عرضه شکر روبرو بوده ایم، که این باعث تعطیلی کارخانجات چغندرقندی تولید شکر شده است. که پیامدهایی منفی، داشته است. نیاز کشور به شکر تا سال 1390 در انبارهای کارخانه ها وجود دارد. در واقع انبارهای کارخانه ها مملو از شکر هستند و بازاری برای فروش ان وجود ندارد. اهداف اصلی این تحقیق بررسی، تحلیل و ارائه راه حل ها و پیشنهاداتی برای مشکلات مربوط به بازار شکر ایران می باشند. فرضیات تحقیق عبارتند از وجود رابطه، مثبت بین قیمت داخلی شکر با مقادیر عرضه داخلی و واردات آن و منفی با مقدار تقاضای داخلی ان، در توابع مربوطه. از داده های سری های زمانی سالیانه، محدود به سال های 1385- 1355 استفاده شده است. توابع به شکل خطی لگاریتمی و با استفاده از روش ardl براورد شده اند. نتایج نشان دادند که فرضیات مربوط به توابع عرضه، واردات و تقاضا به ترتیب در کوتاه مدت رد نمی شود. و در بلندمدت، قابل ازمون شدن نمی باشد. در کوتاه مدت رد می شود. و در بلندمدت رد نمی شود. در کوتاه مدت رد نمی شود. و در بلندمدت رد می شود. شاخص قیمت خرده فروشی شکر در کوتاه مدت دارای اثر منفی و در بلندمدت بی اثر بر مقدار تقاضای داخلی شکر می باشد. کالای شکر در کوتاه مدت و بلندمدت یک کالای ضروری می باشد. سال های بحرانی (متغیر مجازی) (سال های انقلاب و جنگ) در کوتاه مدت و بلندمدت دارای اثر منفی بر مقدار تقاضای داخلی شکر می باشد. وابستگی تقریبا شدید تولید در دو سال پیاپی در کوتاه مدت برقرار می باشد. قیمت خرید شکر توسط دولت از کارخانجات در کوتاه مدت دارای اثر مثبت بر مقدار تولید داخلی شکر می باشد. کل سطح زیرکشت چغندرقند و نیشکر در کوتاه مدت دارای اثر مثبت بر مقدار تولید داخلی شکر می باشد. سال های بحرانی در کوتاه مدت بی اثر بر مقدار تولید داخلی شکر می باشد. .بین متغیرهای تابع عرضه (متغیر مستقل و متغیرهای وابسته) در بلندمدت رابطه ای وجود ندارد. مقدار واردات سرانه شکر با سه وقفه در کوتاه مدت دارای اثر منفی بر مقدار واردات سرانه شکر می باشد. نسبت قیمت جهانی شکر به قیمت خرید شکر توسط دولت از کارخانجات در کوتاه مدت و بلندمدت دارای اثر منفی بر مقدار واردات سرانه شکر می باشد. تولید ناخالص داخلی سرانه در کوتاه مدت دارای اثر منفی و در بلندمدت بی اثر بر مقدار واردات سرانه شکر می باشد. تولید داخلی سرانه شکر در کوتاه مدت و بلندمدت بی اثر بر مقدار واردات سرانه شکر می باشد. سال های بحرانی (متغیرمجازی) در کوتاه مدت دارای اثر مثبت و در بلندمدت بی اثر بر مقدار واردات سرانه شکر می باشد در پایان پیشنهاد شده است که به زیرساخت های تولید و جهت دهی مناسب مصرف محصول شکر به طور علمی توجه و پژوهش هایی کاربردی در مورد جنبه های مختلف اقتصادی ان، مثل حمل و نقل، انبارداری، اصلاح و بهترسازی ساختار بازار انجام شود. به عنوان راه حل در صورت امکان، با قرار دادن واردات بر مبنای تولید داخلی، و یا با فرض ثابت ماندن قیمت جهانی شکر، با تنظیم کردن قیمت خرید شکر توسط دولت از کارخانجات، مقدار واردات لازم را انجام داد، تا تعادل در بازار داخلی شکر برقرار شود.