نام پژوهشگر: محمدرضا نوری
عاطفه مهدوی محمدرضا نوری
دراین تحقیق پارامتر های مرتبط با آبخوان شامل جهت جریان، شیب هیدرولیکی، سرعت حرکت آب زیرزمینی، نقاط تغذیه و تخلیه، ارتباط هیدرولیکی محل تغذیه و آبخوان، کیفیت شیمیایی آب و ظرفیت تغذیه پذیری آبخوان، بررسی گردیده است. سپس عوامل موثر در انتخاب مکان های مناسب برای تغذیه مصنوعی شامل شیب، نفوذپذیری سطحی، ضخامت قسمت غیر اشباع آبرفت، کیفیت شیمیایی آب، کاربری اراضی، واحدهای ژئومرفولوژی و شبکه آبراهه ای، گردآوری و لایه اطلاعاتی مربوط به هر یک تهیه و وارد کامپیوتر شده است. سپس بر اساس دو مدل تلفیقی بولین و فازی، در نرم افزارهای arc view 3.2a و arc gis 9.3، نقشه های اطلاعاتی را کلاسه بندی و وزن دهی کرده و با عملگر and در روش بولین و حاصل ضرب جبری در منطق فازی، عملیات تلفیق شاخصه ها انجام گرفته است. نتایج حاصل از تلفیق بولین بیان می کند که 25/4 درصد از کل حوضه مناسب و در منطق فازی 79/4 درصد از کل حوضه مناسب و 94/17 درصد نیز نسبتا مناسب تشخیص داده شده است. نتایج نشان داد، منطق فازی از لحاظ محاسبه مناطق صد درصد مناسب و بدون ریسک، شبیه منطق بولین عمل می کند و بنابراین روش فازی این مزیت و برتری را نسبت به منطق بولین دارد، که نهایتا دو دسته جواب، به کاربر تحویل می دهد. جهت تعیین میزان تاثیرگذاری عامل کاربری اراضی بر نتیجه کار، این لایه بر روی نقشه های جواب حاصل از هر دو منطق، به صورت جداگانه اعمال شد. در هر دو روش مشاهده شد که درصد تناسب اراضی به یک سوم کاهش پیدا کرد. هم چنین با روی هم گذاری نقشه های نهایی حاصل از تلفیق ها با لایه لندفرم حوضه، مناسب ترین واحدهای ژئومرفولوژی جهت اجرای تغذیه مصنوعی، cllovial fan ها تعیین شدند، که این یافته در هر دو روش تایید شد. در مجموع حدود 30 نقطه با ترتیب اولویت های a ،ab وb و با ذکر ویژگی های اجرایی هر یک، معرفی شد. هم چنین با توجه به شرایط حاکم بر حوضه و خصوصیات ذکر شده، بهترین شیوه اجرای پروژه تغذیه مصنوعی، حوضچه های تغذیه عنوان شده است.
محمد مریدسادات محمدرضا نوری
با توجه به مشکلات کمبود آب، راندمان مصرف آب در کشاورزی به عنوان مهم ترین مصرف کننده آب شیرین، باید تا حد ممکن افزایش یابد. آبیاری قطره ای زیرسطحی در میان روش های آبیاری تحت فشار با دارا بودن بالاترین راندمان بالقوه مورد استقبال کشاورزان قرار گرفته است، که در هنگام طراحی این سامانه می بایست الگوی خیس شدگی نیمرخ خاک مشخص گردد. به این منظور در بازه ی زمانی پاییز1390 تا اواخر بهار سال 1391 با هدف بدست آوردن شکل و ابعاد پیاز رطوبتی خاک در زمان های مختلف و اطلاع از طول و عرض و همچنین عمق خیس-شدگی، مجموعه ی آزمایشات در مزرعه آزمایشی دانشکده کشاورزی دانشگاه شهرکرد، انجام شد. طرح آزمایشی فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی، در دو سطح و سه تکرار می باشد که اثر شیب زمین و نحوه نصب قطره چکان مورد بررسی قرار گرفت. سطوح آزمایشی اولاً شیب های صفر، 15 و 30 درصد زمین و ثانیاً نصب سطحی قطره چکان در عمق صفر و نصب زیرسطحی در عمق 15 سانتی متری تحت زاوایای مختلف (صفر، 45، 90 و 135درجه نسبت به شیب غالب زمین) بوده است. با نصب حسگرهای رطوبتی در راستای شیب و عمود بر شیب غالب زمین سنجش ها در سه صفحه ی مختصاتی (xy، yz و xz) انجام شد. زمان رسیدن پیشانی جبهه رطوبت به حسگرها به وسیله نرم افزار surfer به صورت همزمان رسم و با استفاده از نرم افزار auto cad ابعاد جبهه رطوبتی محاسبه گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری sas انجام شد. نتایج بدست آمده نشان داد که برای سه شیب زمین و پنج حالت نصب قطره چکان هر دو عامل شیب زمین و زاویه نصب قطره چکان و اثر متقابل این دو عامل بر تمامی شاخص های مساحت، محیط، عمق و پهنای بیشینه ی خیس شده در سطح احتمال 1 درصد معنی دار بوده است. همچنین نتایج تجزیه واریانس برای موقعیت رخداد حداکثر پهنا و عمق خیس شده، نشان داد که در صفحه yz و xy ، شیب زمین و زاویه کارگذاری و اثر متقابل آن ها، در سطح 1 درصد معنی دار بوده و در صفحه ی xz با توجه به صفر بودن شیب عرضی تفاوت معنی دار مشاهده نشد. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که تغییر در زاویه نصب قطره چکان می تواند به عنوان یک راهکار مدیریتی آسان و کم هزینه در اصلاح الگوی توزیع رطوبت در خاک و در نتیجه افزایش کارایی مصرف آّب محسوب گردد.
عاطفه ابرازه محمدرضا نوری
در سال های اخیر به دلیل افزایش سطح مزارع و همچنین وزن ماشین آلات کشاورزی، خاکهای زراعی بیشتر در معرض تراکم ناشی از تردد اینگونه ماشین آلات قرار دارند. از طرفی میزان و الگوی توزیع رطوبت عمقی، نقشی اساسی در تراکم پذیری خاکها ایفا می کند. تراکم نامناسب خاک، باعث کاهش مصرف آب، تخریب خواص فیزیکی خاک، کاهش تخلخل و نفوذپذیری آب و کاهش عملکرد محصول میگردد. لذا، تعیین بهترین زمان تردد ماشینآلات کشاورزی که حداقل آسیب را به ساختار و خصوصیات خاک برسانند هدف اصلی این طرح است. به این منظور مجموعه آزمایشاتی در تعیین رطوبت مجاز، جهت ورود ماشین آلات با استفاده از ارزیابی و مقایسه تغییرات جرم مخصوص خاک، درصد تخلخل و هدایت هیدرولیکی اشباع، در آزمایشگاه مکانیک خاک دانشکده کشاورزی دانشگاه شهرکرد انجام شد. در این تحقیق سه بافت (شنی لومی، لوم سیلتی –رسی و رسی سیلتی) مورد ارزیابی قرار گرفت. به منظور تعیین وضعیت توزیع رطوبت عمقی خاک و تغییرات آن با گذر زمان، پس از آبیاری غرقابی، طی 10 روز متوالی اقدام به تهیه مقادیر رطوبتی از اعماق صفر تا 60 سانتی متری شد. در آزمایشگاه مقادیر رطوبت سنجش شده مشابه سازی و استوانه ی آزمایشی از خاک مرطوب پر شد. بعد از اعمال تنش های مورد نظر (بازه ی 50 تا 300 کیلو پاسکال) تغییرات جرم مخصوص، تخلخل و هدایت هیدرولیکی مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد، در تمامی رطوبت ها و در هر سه بافت خاک، اعمال تنش تاثیر مستقیم بر میزان پارامترهای فوق الذکر دارد. با وجودی که در روزهای اولیه میزان تراکم خاک کم می-باشد، ولی در روزهای مذکور به دلیل تخریب ساختمان خاک، تردد مناسب نخواهند بود. صرف نظر از بافت خاک، بزرگی و شدت تنش، تردد هر نوع ماشین آلات در بین روزهای هفتم تا نهمین روز پس از آبیاری، بهترین زمان تردد خواهد بود. اعلام می شود زمان بهینه ی تردد به عنوان یک ابزار مدیریتی و کم هزینه به شمار می آید که علاوه بر کاهش آثار مخرب بر ساختمان خاک از هزینه های مکانیزاسیون نیز می کاهد.
امید اقبالی مهدی اباد حبیب الله بیگی هرچگانی
رشد روزافزون جمعیت و توسعه ی صنعت و کشاورزی موجب استفاده چشمگیر از منابع آب زیرزمینی شده است. هدف از انجام این پژوهش ارزیابی و پهنه بندی خصوصیات آب زیرزمینی، خاک، شاخص کیفیت آب آبیاری (iwq) و ارتباط خصوصیات آب زیرزمینی و خاک بخشی از دشت خان میرزا بود. برای این منظور از 70 حلقه چاه از چاه های موجود در بخشی از دشت خان میرزا به صورت تصادفی و در یک نوبت در تابستان 1391 نمونه برداری شد. از اطراف هر چاه یک نمونه خاک مرکب نیز برداشت شد. موقعیت چاه ها و نقاط برداشت خاک با gps ثبت شد. دمای آب چاه ها در محل چاه ها اندازه گیری شد. مولفه های کیفی موثر بر کیفیت آب شامل؛ ph، ec، کاتیون ها، آنیون ها، tds، tss، کدورت، فلوراید و عناصر کمیاب (آرسنیک، کادمیم، کروم، کبالت، مس، آهن، فلوئور، سرب، بور، لیتیم، منگنز، مولیبدن، نیکل و روی) در نمونه های آب اندازه گیری شدند. خصوصیات خاک شامل؛ ph، ec، cl-، hco3-، cec، sar، esp، نیتروژن کل، فسفر کل و عناصر کمیاب (آرسنیک، کادمیم، کروم، کبالت، مس، آهن، فلوئور، سرب، بور، لیتیم، منگنز، مولیبدن، نیکل و روی) اندازه گیری و محاسبه شدند. شاخص های کیفیت آب آبیاری (iwq)، آلودگی عناصر سنگین (hpi)، کربنات سدیم مانده (rsc)، نفوذپذیری (pi) و درصد سدیم (na%) در آب محاسبه شدند. هدایت الکتریکی آب با میانگین 921/8 میکروزیمنس بر سانتی متر نشان دهنده کیفیت متوسط آب از نظر شوری بود. sar نمونه های آب با میانگین بر نفوذپذیری خاک با توجه به مقدار ec آب اثر منفی ایجاد نمی کرد. غلظتهای بور و سدیم آب پایین تر از حد مجاز آبیاری بودند. غلظت کلراید آب با میانگین 9/177 میلی گرم در لیتر در محدوده کیفیت متوسط برای آبیاری قرار داشت. فلزات سنگین در آب پایین تر از حد مجاز آبیاری و شرب قرار داشتند. 57 درصد نمونه ها دارای غلظت نیترات بالاتر از حد مجاز آب آبیاری بودند که می تواند به دلیل استفاده از کودهای نیتروژنه در کشت بهاره، زمین شناسی دشت، ورود فاضلاب خانگی و پساب کشاورزی به منابع آب زیرزمینی باشد. میانگین های sar و ec نمونه های آب در کلاس c2s1 دیاگرام ویلکوکس قرار گرفتند که برای کشاورزی مناسب اند. مدل مناسب برای واریوگرام بیشتر خصوصیات آب کروی بود. دامنه تاثیر خصوصیات آب بین 518 تا 3330 متر بدست آمد. کریجینگ معمولی برای پهنه بندی خصوصیات آب زیرزمینی و خاک بخشی از دشت خان میرزا استفاده شد. نقشه sar آب با نقشه های ec، pi، na%، cl و na آب مشابه بود. مقادیر این خصوصیات در قسمت جنوبی بخش نمونه برداری دشت بیشتر از قسمت های شمالی و غربی بود. دامنه تاثیر خصوصیات خاک از 1628 تا 8/3267 متر متغیر بود. قسمت جنوبی بخش نمونه برداری شده دشت دارای بیشترین مقدار ec و بی کربنات در محلول خاک بود. نقشه ی ec و sar آب و ec و sar محلول خاک مشابه بود. شاخص iwq با میانگین 38/4 نشانه دهنده کیفیت خوب آب برای آبیاری بود. نقشه شاخص iwq نشان دهنده کیفیت بالای آب زیرزمینی قسمت های شمالی و غربی بخش نمونه برداری شده دشت بود. میانگین hpi آب زیرزمینی 60/14 بود که زیر حد مجاز تعیین شده برای آن (100) است و نشانه ایمنی آب زیرزمینی برای استفاده شرب از نظر فلزات سنگین بود.
داوود محققیان مهدی اسدی آقبلاغی
در این پایان نامه، یک راه حل تحلیلی برای نوسانات آب های زیرزمینی ناشی از جزر و مد در یک سیستم آبخوان ساحلی ناهمگن با طول محدود توسعه داده شد. این سیستم آبخوان شامل یک آبخوان آزاد در بالا یک آبخوان نیمه محصور در پایین و یک لایه نیمه تراوا در بین آنها می باشد، تمام لایه ها به صورت ناهمگن در نظر گرفته شدند. پارامترهای بدون بعد جهت بررسی نتایج معرفی شدند، به عنوان مثال lm=l1/l2 که در آن l1 و l2، به ترتیب نشت در لایه نیمه تراوای سمت چپ و راست می باشند. نتایج نشان داد که دامنه نوسانات در آبخوان آزاد با افزایش نشت افزایش پیدا می کند، اما نوسانات در آبخوان نیمه محصور با افزایش نشت کاهش پیدا می کند. به علاوه، افزایش پارامتر بدون بعد ضریب ذخیره در آبخوان آزاد sm= s11/s12 باعث کاهش نوسانات سطح آب می شود. درصورتی که، نوسانات آب زیرزمینی در آبخوان محصور با تغییر پارامتر بدون بعد ضریب ذخیره sb=s21/s22 تقریباً ثابت می ماند. همچنین، افزایش پارامتر بدون بعد ضریب انتقال در آبخوان های آزاد tm=t11/t12 و نیمه محصور tb=t21/t22 باعث افزایش نوسانات سطح آب شده است. تغییرات سطح آب نسبت به زمان نشان می دهد زمان تأخیر در آبخوان آزاد تغییر قابل توجهی نمی کند و برای آبخوان نیمه محصور نسبت به آبخوان آزاد کمتر می باشد. اختلاف فاز آبخوان آزاد ساحل چپ نسبت به پارامتر sm نشان می دهد با افزایش sm اختلاف فاز نوسانات آبخوان ساحل چپ افزایش می یابد اما برای آبخوان ساحل راست ابتدا باعث افزایش اختلاف فاز و سپس باعث کاهش اختلاف فاز شده است. اختلاف فاز نسبت به پارامتر sb نشان می دهد پارامتر sb تأثیر چندانی بر روی اختلاف فاز آبخوان آزاد و محصور ندارد. همچنین پارامتر اثر بیشتری بر روی آبخوان نیمه محصور داشته است. مقایسه بین حل عددی و حل تحلیلی نشان داد بین این دو اختلاف ناچیزی وجود دارد.
علی مهدوی فر محمدرضا مصدقی
سیستم¬های خاک¬ورزی بایستی علاوه بر افزایش محصولات کشاورزی، موجب حفظ پایدار خاک و استفاده بهینه از انرژی با بیش¬ترین بازده گردند. رطوبت بهینه خاک برای خاک¬ورزی (optθ) رطوبتی است که اگر خاک¬ورزی در آن انجام شود بیش¬ترین مقدار خاک¬دانه¬های کوچک با کم¬ترین آسیب به ساختمان خاک ایجاد می¬شود. مطابق مدل خردشوندگی مویینه¬ای (ccm) (که اساس آن بر اندازه¬گیری مقاومت کششی خاک در رطوبت¬های مختلف است) در خاک¬های ساختمان¬دار کشاورزی، پیوندهای مویینه¬ای بین¬خاک¬دانه¬ای (مقاومت کششی) در optθ ضعیف (منافذ پر از هوا) می¬باشند که به راحتی شکسته می¬شوند تا خاک¬ورزی با مصرف حداقل انرژی بیش¬ترین نسبت خاک¬دانه¬های خرد و نرم¬شده را ایجاد کند. هم¬چنین در مدل دکستر و برد رطوبت بهینه خاک برای خاک¬ورزی در نقطه عطف (θinfl) منحنی مشخصه رطوبتی خاک (swcc) رخ می¬دهد و این رطوبت بین حدود بالایی و پایینی خاک¬ورزی (θutl و θltl) قرار دارد. خاک¬های ورتی¬سول دارای ویژگی¬های فیزیکی و شیمیایی منحصر به فردی می¬باشند که در مکان و زمان تغییر کرده و با مدیریت درست خاک¬ورزی و زمان ورود ماشین¬های کشاورزی به مزرعه می¬توانند برای کشاورزی مناسب باشند. بنا¬براین هدف از این پژوهش تعیین رطوبت بهینه خاک برای خاک¬ورزی بر اساس مدل خرد¬شوندگی¬ مویینه¬ای، ارائه روابطی بین رطوبت بهینه تعیین¬شده با محدوده¬های رطوبتی مرسوم خاک¬ورزی و ویژگی¬های ذاتی خاک است. هم¬چنین در این پژوهش رطوبت بهینه خاک¬ورزی و دامنه کارایی خاک بر اساس مدل دکستر و برد نیز تعیین گشت. در این پژوهش 35 نمونه دست¬نخورده برای اندازه¬گیری swcc و مقاومت کششی به روش غیرمستقیم (برزیلی) و نمونه¬های دست¬خورده برای اندازه¬گیری ویژگی¬های فیزیکی و شیمیایی از خاک¬های ورتی¬سول دشت زرین شهرستان کوهرنگ واقع در استان چهارمحال و بختیاری در تابستان 91 برداشت شدند. رابطه رگرسیونی بین θopt و ویژگی¬های زودیافت خاک با استفاده از رگرسیون گام به گام و روابط بین θopt و حدود تجربی کارایی خاک با استفاده از رگرسیون ساده خطی استخراج شدند. نتایج نشان داد ccm برآورد رضایت¬بخشی از مکانیک فرایند خردشوندگی در خاک¬های کشاورزی مورد بررسی داشت. افت مقاومت پیوندی مویینه¬ای بین¬خاک¬دانه¬ای مربوط به خالی¬شدن منافذ ساختمانی خاک از آب در یک دامنه رطوبتی محدود به خوبی با این مدل پیش¬بینی شد. از میان ویژگی¬های خاک، مقدار ماده آلی، رس و کربنات کلسیم معادل رابطه مثبت و معنی¬دار (p<0.001) و چگالی ظاهری رابطه منفی و معنی¬داری (p<0.001) با optθ داشتند که استفاده از توابع انتقالی استخراج¬شده بین optθ و ویژگی-های زودیافت خاک در شرایطی که ccm قابلیت اجرا ندارد پیشنهاد می¬گردد. هم¬بستگی قوی و معنی¬داری (p<0.001) بین optθ با برخی از حدود تجربی (رایج) کارایی خاک مشاهده شد. روابط 1:1 بین optθ و رطوبت بحرانی پروکتور (θproctor)، 80% حد خمیری (θpl8/0) و 60% مقدار رطوبت در مکش ماتریک 50 هکتوپاسکال (hpa50θ6/0) (تقریباً 1:1) استخراج شدند که به¬کارگیری این حدود به عنوان رطوبت بهینه خاک برای خاک¬ورزی پیشنهاد می¬گردد. مقادیر θinfl در مدل دکستر و برد به طور معنی¬داری (در سطح آماری 1%) بیش از مقادیر θopt در ccm بود. به علت عدم وجود اختلاف آماری معنی¬دار (در سطح آماری 1%) بین θinfl، رطوبت بهینه کرتسچمر (θkretschmer) و 70% مقدار رطوبت در مکش ماتریک 50 هکتوپاسکال (hpa50θ7/0)، حدود رطوبتی مذکور برای خاک¬ورزی مناسب نمی¬باشند. نتیجتاً استفاده از مدل دکستر و برد برای تعیین رطوبت بهینه خاک برای خاک¬ورزی در خاک¬های ورتی¬سول منطقه مورد مطالعه پیشنهاد نمی¬گردد.
فاطمه فریدونی زاده عبدالرحمن محمدخانی
توت فرنگی با نام علمیananassafragaria از خانوادهrosaceaeمی¬باشد. ایران به دلیل شرایط اقلیمی خاص و منحصر به فرد خود می¬تواند به عنوان یکی از تولیدکنند¬گان عمده توت فرنگی مطرح گردد. توت ¬فرنگی گیاهی است حساس به تنش خشکی که در شرایط کمبود رطوبت خاک میزان عملکرد رویشی و زایشی آن کاهش می¬یابد. مطالعه حاضر به منظور بررسی سرعت رشد و عملکرد دو رقم توت ¬فرنگی تحت تنش کم آبیانجام گرفته است. آزمایش به صورت فاکتوریلدر قالب طرح پایه کاملا تصادفی در 4 تکرار انجام گرفت. فاکتورها شامل 2 نوع رقم (آروما و گاویوتا)، 4 سطح آبیاری ( 0، 50%، 65% و 85%ظرفیت زراعی)و 2 دور آبیاری (3 و 5 روز) بودند.اثر سطوح خشکی بر وزن تر و خشک اندام هوایی و ریشه در سطح احتمال 1% معنی¬دار شد و با افزایش سطوح خشکی این شاخص¬ها رو به کاهش نهادند. نوع رقم بر وزن خشک اندام هوایی و وزن تر ریشه در سطح 5% اثر معنی¬داری ایجاد کرد و رقم گاویوتا کاهش بیشتری در این شاخص¬ها داشت.دور آبیاری نیز اثر معنی¬داری بر وزن تر اندام هوایی داشت و دور آبی 5 روز باعث کاهش در وزن تر اندام هوایی گردید.اثر سطوح خشکی بر طول ریشه و تعداد برگ خشک در سطح احتمال 1% معنی-دار گردید و با افزایش خشکی طول ریشه و زیست¬توده کاهش و تعداد برگ خشک افزایش یافت. همچنین در ارقام مختلف نیز در فاکتورهای تعداد برگ سبز (در سطح 1%) و تعداد برگ خشک (در سطح 5%) اختلاف معنی¬دار مشاهده گردید. به صورتی که رقم آروما دارای برگ سبز بیشتر و رقم گاویوتا دارای برگ خشک بیشتری بود. سطوح خشکی بر تعداد گل، تعداد میوهو وزن میوه اثر معنی¬داری در سطح 1% داشت. با افزایش سطوح خشکی تعداد گل و میوه و وزن میوه کاهش یافت.اثرسطوح خشکی و ارقام بر کلروفیل¬ها معنی¬دار بود و خشکی باعث کاهش کلروفیل گردید.اثرسطوح خشکی بر پرولین، اسیدیته و مواد¬جامد¬محلول در سطح 1% معنی¬دار گردید.میزان پرولین تحت تاثیر رقم و خشکی و دور آبیاری قرار گرفت و اختلاف معنی¬دار بین تیمارها مشاهده شد و با افزایش خشکی و دور آبی 5 روز میزان پرولین افزایش یافت.با افزایش سطوح خشکی در هر دو رقم اسیدیته تا سطح 85% کاهش و سپس افزایش یافت.میزان قند تا سطح 85% افزایش و سپس کاهش یافت.به طور کل می¬توان گفت رقم آروما دارای مقاومت بیشتری به خشکی بوده و سطح آبیاری 85% و دور آبی 3 روز برای کشت این رقم مناسب می¬باشد.
محمدرضا زنگنه اینالو بهزاد قربانی
چکیده ندارد.
فروزان رجایی حسین صمدی
چکیده ندارد.
هوشنگ شهبازیان محمدرضا نوری
چکیده ندارد.
محمدرضا نوری محمدباقر کاشانی
در این پایان نامه به مطالعه خمینه های ریمانی ازنقص همگنی یک می پردازیم. (منظور از یک خمینه ریمانی از نقص همگنی یک، خمینه ریمانی است که تحت عمل یک گروه لی -g که g معمولا یک زیر گروه بسته ازگروه ایزومتری های -m است، دارای یک مدار ابر رویه باشد.) و چند شرط کافی بریا تمام ژئودزیک بودن یک مدار تکین ارائه می دهیم. در پایان به عنوان کاربرد، مساله رده بندی خمینه هایی که خمیدگی مثبت دارند و تحت عمل یک گروه لی غیر نیم ساده g (g بطور ایزو متریک روی m عمل می کند.) از نقص همگنی یک می باشند، را مورد بررسی قرار می دهیم.