نام پژوهشگر: طیبه قربانی
طیبه قربانی کیانوش چقامیرزا
ایران دارای غنی ترین ذخایر ژنتیکی انار در جهان می باشد. استان کرمانشاه، واقع در غرب ایران، حاوی ذخایر ژنتیکی ارزشمندی از گیاه انار است که بررسی تنوع این مجموعه اهمیت بالایی دارد. در این تحقیق به منظور بررسی تنوع ژنتیکی انارهای غرب ایران، تعداد 44 ژنوتیپ انار از 6 منطقه در استان کرمانشاه جمع آوری شدند. در سطح مورفولوژیک، ژنوتیپ ها از نظر 48 صفت مربوط به ویژگی های درختی، برگ، گل و میوه مورد بررسی قرار گرفتند. تجزیه خوشه ای با استفاده از روش ward، بر اساس صفات مورفولوژیک، ژنوتیپ ها را به چهار گروه مجزا تقسیم نمود. بر اساس تجزیه به مولفه های اصلی، ژنوتیپ ها به پنج گروه تقسیم شدند و سه مولفه اول 02/35 درصد از تغییرات را توجیه نمودند. جهت ارزیابی تنوع ژنتیکی ژنوتیپ های انار مورد مطالعه با استفاده از روش های مولکولی از دو نشانگر rapd و issr استفاده گردید. توسط 20 آغازگر rapd در مجموع 183 باند تولید شد که از بین آنها تعداد 94 باند چند شکلی نشان دادند و درصد چند شکلی متوسط 37/51 بود. اندازه باندها بین 300 تا 3500 جفت باز متغیر بود. تعداد باندها در هر آغازگر از 5 تا 12 باند متفاوت بود. تجزیه خوشه ای بر اساس نشانگر rapd با استفاده از ضریب تشابه جاکارد، ژنوتیپ ها را به هفت گروه مجزا تقسیم نمود که در اغلب موارد با گروه بندی مورفولوژیکی انطباق داشت. ضریب کوفنتیک 996/0 بود. تجزیه به محورهای اصلی بر اساس نشانگر rapd، ژنوتیپ ها را به پنج گروه تقسیم کرد و سه مولفه اول 51/73 درصد از تغییرات را توجیه نمودند. تعداد 20 آغازگر issr نیز مورد استفاده قرار گرفت که 17 تا از آن ها چندشکلی نشان دادند. در مجموع 114 باند توسط این سیستم نشانگری issr تولید شد که از بین آنها تعداد 43 باند چند شکل بودند و درصد چند شکلی متوسط 71/37 بود. اندازه باندها بین 300 تا 2200 جفت باز در نوسان بود. تعداد باندها در هر آغازگر از 3 تا 11 باند متفاوت بود. تجزیه خوشه ای بر اساس نشانگر issr، ژنوتیپ ها را به هفت گروه مجزا تقسیم کرد که تا حدودی با گروه بندی های قبلی انطباق داشت. ضریب کوفنتیک 992/0 بود. تجزیه به محورهای اصلی بر اساس نشانگر issr، ژنوتیپ ها را به پنج گروه تقسیم کرد و سه مولفه اول 00/86 درصد از تغییرات را توجیه نمودند. آزمون منتل برای تشخیص همبستگی بین ماتریس های تشابه 44 ژنوتیپ حاصل از نشانگرهای مختلف مولکولی و مورفولوژیکی به کار گرفته شد که بر اساس آن، ماتریس های ضریب تشابه جاکارد حاصل از نشانگرهای rapd با issr، نشانگر rapd با داده های مورفولوژیک و نشانگر issr با داده های مورفولوژیک، همبستگی معنی داری نشان دادند. بررسی تنوع ژنتیکی ژنوتیپ های انار با استفاده از نشانگر های rapd و issr وضعیت ژنتیکی آن ها را مشخص کرد. بطوری که ژنوتیپ های متفاوت را در گروه های جداگانه قرار داد. در این آزمایش همچنین مشاهده شد که ژنوتیپ های یک منطقه در گروه های مختلفی جای گرفتند که ناشی از تفاوت ژنوتیپ های درون هر منطقه است. نتایج حاصل از این تحقیق حاکی از این بود که استان کرمانشاه دارای ذخایر غنی و تنوع بالای ژنتیکی گیاه انار است که می توان با بررسی های بیشتر به ثبت این ژنوتیپ ها در کلکسیون انار اقدام نمود. چند شکلی قابل قبول بین ژنوتیپ های انار در این تحقیق مورد توجه است که می تواند به نوعی تایید کننده نظر دانشمندانی باشد که ایران را خاستگاه و موطن اصلی انار می دانند.
طیبه قربانی سراله گالشی
چکیده به منظور بررسی تأثیر تنش خشکی بر رشد و تحمل به خشکی گیاه نخود رقم آزاد آزمایشی در گلخانه دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، در قالب طرح کاملاً تصادفی با 6 تکرار انجام گرفت. سطوح مختلف تنش خشکی شامل تیمار شاهد 01/0- مگاپاسکال (شاهد) و تیمارهای 3/0-، 6/0- و 9/0- مگاپاسکال (به ترتیب تیمارهای ملایم، متوسط و شدید خشکی) بود. جهت بررسی رشد تحت تنش خشکی 4 مرحله نمونه برداری در 50، 75، 100 و 150 روز بعد از کاشت انجام گرفت. در هر مرحله نمونه برداری با افزایش شدت تنش خشکی وزن خشک اندام های هوایی، حجم و وزن خشک ریشه، تعداد شاخه های جانبی، ارتفاع و تعداد گره روی ساقه اصلی، تعداد و سطح برگ، نسبت سطح برگ و سطح ویژه برگ و کارایی فلورسانس کلروفیل (fv/fm) با افزایش شدت خشکی کاهش یافت. در 75 روز بعد از کاشت کاهش در میزان تعرق میزان گیاهان تحت تنش خشکی مشاهده شد. رنگدانه های فتوسنتزی، پرولین و قندهای محلول در 100 و 150 روز بعد از کاشت اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که میزان کلروفیل a، b، کارتنوئید و کلروفیل کل در پاسخ به تنش خشکی کاهش یافت. کاهش جزئی در میزان کلروفیل با گذشت زمان مشاهده شد و غلظت کلروفیل در 150 روز بعد از کاشت بیشتر کاهش یافت. میزان پرولین و قندهای محلول در پاسخ به خشکی در 100 و 150 روز بعد از کاشت به میزان قابل توجهی افزایش یافت که به نظر می رسد به دلیل نقش آن ها در تنظیم اسمزی و افزایش تحمل به خشکی نخود باشد. غلظت عناصر سدیم و پتاسیم، محتوای آب نسبی، تراکم روزنه در واحد سطح و میزان پروتئین های محلول در زمان گلدهی (150 روز بعد از کاشت) اندازه گیری شد. بین تیمارهای مختلف رطوبتی تفاوت معنی داری در غلظت سدیم و پتاسیم مشاهده نشد. میزان پروتئین های محلول در پاسخ به تنش خشکی کاهش یافت. در تیمار شدید خشکی نسبت به تیمار متوسط خشکی مقداری افزایش در میزان پروتئین های محلول مشاهده شد که از نظر آماری معنی دار نبود. کاهش معنی داری در محتوی آب نسبی تحت تنش خشکی مشاهده شد. تعداد روزنه ها در پاسخ به خشکی افزایش و با افزایش شدت خشکی در تیمار شدید رطوبتی مقداری کاهش یافت. با توجه به نتایج می توان گفت گیاه نخود با کاهش سطح و افزایش ضخامت برگ و افزایش تجمع پرولین، قندهای محلول و تعداد روزنه در مقابل خشکی مقاومت می کند. کاهش پروتئین های محلول می تواند به علت تجزیه پروتئین ها یا کاهش پروتئین سازی تحت تنش خشکی باشد. با توجه به نتایج، افزایش میزان پرولین و قندهای محلول و کاهش پروتئین های محلول می تواند نوعی شاخص مقاومت به خشکی در گیاه نخود باشد اما غلظت سدیم و پتاسیم نمی تواند شاخص مناسبی جهت تعیین مقاومت به خشکی این گیاه به کار رود.
طیبه قربانی گلنار شجاعی باغینی
این پژوهش با هدف کلی شناسایی مولفه های هوش معنوی در بین کارکنان ادارات تعاون کار و رفاه اجتماعی استان سمنان که در سال 1392 مشغول به خدمت بوده اند ، مورد مطالعه قرار می گیرد ، حجم نمونه با استفاده از فرمول مورگان به تعداد 103 نفر گزینش گردیده اند و ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه استاندارد لیندا هیلدبرانت با مقیاس 5 درجه ای لیکرت است که پایایی آن بر اساس روش آلفای کرونباخ بدست آمد . روش تحقیق در این مطالعه توصیفی از نوع پیمایشی و تجزیه و تحلیل داده ها نیز با استفاده از روش های پژوهش از آمار توصیفی شامل (جداول فراوانی ، ترسیم نمودار ، شاخصهای مرکزی وشاخصهای پراکندگی ) و آمار استنباطی شامل ( آزمونهای تی تست یک نمونه ای ، دو نمونه ای و چند نمونه ای) و از آزمون کالماگروف – اسمیرنوف یک بعدی به منظور بررسی نرمالیتی توزیع مولفه ها در جامعه و برای اولویت بندی مؤلفه های هوش معنوی از نظر میانگین رتبه ، از آزمون فریدمن استفاده شده است . نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد عواملی که در هوش معنوی کارکنان سهم دارد به ترتیب اولویت عبارتند از : 1- تولید معنی شخصی 2- تفکر انتقادی وجودی 3- توسعه حالت آگاهی 4- آگاهی