نام پژوهشگر: داریوش فرهود
محمد رستمی جلال یونسی
زمینه و هدف: آسیب شنوایی می تواند کیفیت زندگی نوجوانان کم شنوا را تحت تأثیر قرار دهد و به انزوای اجتماعی و افسردگی منجر شود پژوهش حاضر درصدد بررسی اثربخشی آموزش گروهی مهارت های مثبت اندیشی بر افزایش شادکامی کم شنوایان دختر و پسر می باشد. روش بررسی: از نوع تجربی بوده و در آن از طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل استفاده شده است. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان آموزشگاه های کم شنوایان (دخترانه و پسرانه) مقاطع دبیرستان واقع در جنوب تهران در سال تحصیلی 1391-1392 می باشد که از طریق روش نمونه گیری دو مرحله ای، 48 نفر را به عنوان حجم نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه مورد و شاهد 12 نفره هم برای پسران و هم برای دختران، گمارده شدند. گروه های آزمایش به مدت 8 جلسه 45 دقیقه ای و در 2 روز هفته تحت آموزش مهارت های مثبت اندیشی قرار گرفتند. در این تحقیق از پرسشنامه شادکامی آکسفورد استفاده شد. یافته ها: نتایج این پژوهش با استفاده از تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش مهارت های مثبت اندیشی بر افزایش شادکامی کم شنوایان تأثیر معنی داری داشته است (001/0>p) همچنین متوسط نمره شادکامی در دو گروه دختران و پسران تفاوت معنی داری با یکدیگر دارد (001/0>p). نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده می توان گفت که آموزش مهارت های مثبت اندیشی موجب افزایش نمره شادکامی نوجوانان کم شنوا می شود؛ بنابراین می توان روش بکار گرفته شده در پژوهش حاضر را روش مناسبی جهت مداخلات روانی – تربیتی و مشاوره ای و درمانی در نوجوانان کم شنوا قلمداد نمود.
مرجان ظریف یگانه مینا اوحدی
بیماری multiple sclerosis (ms) به عنوان یکی از بیماری های خودایمن و تخریب کننده ی میلین در ماده ی سفید سیستم عصبی مرکزی می باشد. این بیماری به طور عمده در افراد جوان شیوع داشته و منجر به ناتوانی های بسیاری در آنان می گردد. با توجه به بررسی های انجام گرفته، نقش ژن(cav1) caveolin1 در مسیرهای ملکولی سنتز میلین در نمونه های حیوانی مشابه ms به اثبات رسیده است. همچنین این پروتئین در حفظ انسسجام سد خونی مغز نیز موثر است. از آنجایی این ژن در طی تکامل بسیار حفاظت شده است، بنابراین توالی های تنظیمی در اطراف آن نقش بسیار مهمی در تنظیم بیان آن ایفا می کنند. در این مطالعه، میزان هموزایگوسیتی برای ناحیه ی پلی مورف غنی از پورین بالادست ژن cav1 در بیماران مبتلا به ms و افراد سالم تعیین شد. به این منظور، 126 فرد بیمار و 300 فرد سالم برای این ناحیه ی ژنومی مورد بررسی قرار گرفتند. میزان هموزایگوسیتی برای ناحیه ی پلی مورف غنی از پورین بالادست ژن cav1 در بیماران مبتلا به ms به طور معنی داری نسبت به افراد سالم بیشتر بود 0.016=x2= 4.55, or=2.54, ci= 1.42-5.64) ,p). همچنین 8 نوع هاپلوتایپ هموزایگوت در بیماران یافت شد که در افراد سالم وجود نداشت p=0.003, or=6.71, ci= 1.75-25.73 . در این پژوهش برای نخستین بار نشان داده شد که ناحیه ی پلی مورف غنی از پورین بالادست ژن cav1 می تواند به عنوان یک لوکوس ژنومیک جدید، در پاتوفیزیولوژی بیماری ms دخیل باشد. همچنین این ناحیه دارای 3 موتیف با توالی های ggaa(n1) gaaa(n2) ggaa(n3) می باشد. بررسی های گوناگون نشان داده است که توالی های ggaa و gaaaمحل اتصال عوامل رونویسی مهمی همانند ets و irf می باشند (به ترتیب). بنابراین هرگونه تغییر در تعداد و ترکیب چنین موتیف هایی در نهایت می تواند نقش مهمی در بیان ژن مربوط به آن داشته باشد. از سوی دیگر، توالی غنی از پورین بالادست ژن cav1 در بسیاری از گونه ها به صورت حفاظت شده باقی مانده است، که نشان دهنده ی نقش مهم آن در طی تکامل است. بنابراین تاثیر عملکردی و احتمالا نقش تنظیمی این ناحیه بر بیان ژن cav1 در مطالعات آینده باید مورد بررسی قرار گیرد.