نام پژوهشگر: علیرضا سمیعی
آرش موسوی اصغر میرفردی
این پژوهش، تحلیل گفتمانی نظریه ی برخورد تمدن هاست ، که نظریه ی مهمی در گفتمان حاضر در روابط بین الملل محسوب می شود. طبق نظریه ی هانتینگتون، جهان را می توان به تمدن های متمایز تقسیم کرد و ارزش های تمدنی تعیین کننده ی نوع برخورد کشورها با یکدیگر است. با انتخاب تحلیل گفتمان انتقادی به عنوان رویکرد نظری و روش شناختی، متن نظریه ی هانتینگتون با توجه به مفهوم سازی عبارات کلیدی همچون برخورد تمدنی به عنوان دال مرکزی و دال های شناوری مانند بنیادگرایی، مهاجران، کشورهای از درون گسیخته و غیره... به عنوان دال های شناورتجزیه و تحلیل شد. در حالی که هدف از این پژوهش، شناسایی الگوهای گفتمانی خاص، نقد و تبیین وجودشان در متن نظریه است، در خصوص درک ماهیت، شکل و عملکرد گفتمان برخورد تمدن ها نیز بحث می کند. در این نظریه، ایدئولوژی جوهرگرایی و جبرگرایی فرهنگی به سه شکل قرار دارد: اول، مجموعه ای از ارزش های بنیادی وجود دارند که به طور تغییرناپذیری با گذشت زمان نیز حائز اهمیّت باقی می مانند. دوم، بسیاری از افراد با پیشینه ی نژادی مشترک حتی در صورت مهاجرت، به این ارزش ها متوسل شده و در مواقع بحران کشورهای خویشاوند و مهاجران با هم متحد می شوند. سوم، ارزش های فرهنگی تعیین کننده ی طریقه ی تعامل ملت ها هستند، بنابراین برخوردها اجتناب ناپذیر می شوند. پس، همه ی این فرضیات اشتباه هستند. ارزش های فرهنگی ثابت نمی مانند. ارزش های کنونی، انقلابی در مقابل ارزش های پیشین هستند. انسان ها به دلیل کوته بینی فکر می کنند همه ی ارزش ها، دنباله ی ارزش های پیشین هستند. یافته ها نشان می دهد آنچه اهمیّت دارد، رهبران و سیاست هایشان است نه باورهای فرهنگی نهان. اگر ارزش های فرهنگی تعیین کننده ی کنش های رهبران سیاسی تلقی شود، اهمّیت رهبری و قدرت نظارتی ملت ها نادیده و کم اهمیّت انگاشته می شود. واژگان کلیدی: برخورد تمدن ها، تحلیل گفتمان، جوهرگرایی فرهنگی، جبرگرایی فرهنگی،ارزش های فرهنگی
علیرضا سمیعی مسعود پنجه پور
کامپوزیت های زمینه آلومینیومی به دلیل خواصی همچون استحکام ویژه بالا، مقاومت به سایش خوب، ضریب انبساط حرارتی پایین و مقاومت به اکسیداسیون بالا کاربرد زیادی را در صنعت خودروسازی، صنایع نظامی و صنایع هوافضا پیدا کرده اند. یکی از روش های ساخت کامپوزیت های زمینه آلومینیومی، روش ریخته گری گردابی می باشد که در آن فاز تقویت کننده به وسیله گرداب ایجاد شده، توسط همزن به داخل مذاب کشیده و نگه داشته می شود. در این تحقیق برای تولید کامپوزیت آلومینیوم-آلومینای ذره ای به روش ریخته گری گردابی، پودر آلومینا ابتدا توسط آسیاب سیاره ای پرانرژی با پودر آلومینیوم پوشش داده، پودر پوشش داده شده به مذاب آلومینیوم (al-1wt%mg) تزریق شد. این فرایند، سبب افزایش درصد ذرات آلومینا در زمینه کامپوزیت ریختگی آلومینیوم-آلومینا گردید، که علت آن بهبود ترشوندگی ذرات آلومینا با مذاب آلومینیوم بود. بهبود ترشوندگی سبب شد تا درصد ذرات آلومینا در زمینه آلومینیومی کامپوزیت ریختگی به 20% برسد. از طرف دیگر پوشش آلومینیومی می تواند مانع از آگلومره شدن ذرات سرامیکی آلومینا درون مذاب آلومینیوم شود و بدین سان توزیع ذرات آلومینا در زمینه آلومینیومی بهبود یابد. برای ارزیابی درصد، اندازه و توزیع ذرات آلومینا در نمونه های کامپوزیتی ساخته شده از تصاویر میکروسکوپ نوری و الکترونی روبشی استفاده شد. نشان داده شد با افزایش سرعت همزن، نه تنها توزیع ذرات بهبود یافته بلکه اندازه متوسط آن ها به حدود 10 میکرون می رسید. سختی نمونه کامپوزیتی حاوی 20% ذرات تقویت کننده آلومینا نسبت به نمونه آلومینیوم خالص (غیر کامپوزیتی) 52% افزایش یافت و کاهش وزن نمونه ها در تست سایش در نمونه کامپوزیتی حاوی 20% ذره تقویت کننده نسبت به نمونه غیر کامپوزیتی 47% کاهش یافت.
علیرضا سمیعی عوض کوچکی
به منظور مطالعه تاثیر زمانهای مختلف آبیاری تکمیلی بر عملکرد و اجزاء عملکرد گندم دیم در مناطق گرمسیری کشور، آزمایشی در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سال زراعی 73-74 در ایستگاه تحقیقات دیم گچساران (استان کهگیلویه و بویراحمد) به اجرا درآمد. تیمارهای آزمایشی شامل پنج تاریخ آبیاری تکمیلی در بر روی گندم دیم رقم opata و "vee" s، s، tan براساس مراحل فنولوژیکی و دوره های بحرانی رشد و نمو گیاه نسبت به تنش رطوبت شامل: -1 بدون آبیاری تکمیلی (شاهد) -2 یک مرحله آبیاری در زمان کاشت به منظور سبز محصول -3 یک مرحله آبیاری در زمان ظهور خوشه -4 یک مرحله آبیاری بعد از گلدهی در زمان شیری شدن دانه -5 یک مرحله آبیاری در زمان سخت شدن دانه، در نظر گرفته شده بود. نتایج این آزمایش نشان داد که اثر آبیاری تکمیلی بر عملکرد معنی دار بود. اگرچه آبیاری تکمیلی به منظور سبز شدن بموقع گیاه در تیمار دوم (یک مرحله آبیاری در زمان کاشت) سبب رشد کافی در مراحل اولیه و استفاده مناسب از نزولات جوی در زمستان و بهار و نهایتا افزایش عملکرد شده بود، اما در تیمار سوم (یک مرحله آبیاری در زمان ظهور خوشه) از عملکرد بیشتری نسبت به سایر تیمارها برخوردار بود. علاوه بر این تاثیر آبیاری تکمیلی بر عملکرد (تعداد خوشه در واحد سطح، تعداد دانه در خوشه و وزن هزار دانه) از لحاظ آماری معنی دار بود. در تیمار دوم (یک مرحله آبیاری در زمان کاشت) بدلیل سبز بموقع گیاه و افزایش طول دوره رشد و نمو گرچه از تعداد سنبله بیشتری در واحد سطح برخوردار بود، اما آبیاری تکمیلی در تیمار سوم (یک مرحله آبیاری در زمان ظهور خوشه) سبب افزایش تعداد دانه در خوشه و وزن هزار دانه شد. تاثیر آبیاری تکمیلی بر طول خوشه در کلیه تیمارها معنی دار نبود. همچنین تاثیر آبیاری تکمیلی بر روی طول پدانکل در کلیه تیمارها معنی دار نبود. آبیاری تکمیلی در انتهای فصل رشد در تیمار پنجم (یک مرحله آبیاری در زمان سخت شدن دانه) باعث افزایش عملکرد بیولوژیکی در این تیمار بعلت حفظ اندامهای رویشی در آخر دوره رشد، و از طرفی باعث کاهش شاخص برداشت بدلیل عدم انتقال مواد فتوسنتزی به دانه در طول دوره پر شدن دانه شده اما در تیمار سوم (آبیاری تکمیلی در زمان ظهور خوشه) آبیاری تکمیلی شاخص برداشت را افزایش داد، این اختلافات از نظر آماری نیز معنی دار بود. بیشترین ماده خشک تولیدی مربوط به تیمار سوم (یک مرحله آبیاری در زمان ظهور خوشه) بود، همچنین آبیاری تکمیلی بر افزایش ماده خشک در کلیه تیمارهای تحت آبیاری تکمیلی تاثیر مثبت داشت . تاثیر آبیاری تکمیلی بر روی شاخصهای رشد شامل، سرعت رشد محصول (cgr)، شاخص سطح برگ (lai)، میزان جذب خالص (nar) مثبت بود و در بعضی از تیمارها خصوصا تیمارهای دوم (آبیاری در زمان کاشت) و سوم (یک مرحله آبیاری در زمان ظهور خوشه) این تاثیر از لحاظ آماری معنی دار بود.