نام پژوهشگر: اکبر زوار
اکبر زوار ابوالفضل شکوری
یکی از عوامل اصلی و اثرگذار در فرایند تحولات تاریخی و اجتماعی و پیدایش جنبش ها و انقلاب ها نقش رهبران است و بدون تردید پیروزی یا شکست انقلاب ها نیز تا حدود زیادی با چگونگی اندیشه و عمل رهبران ارتباط مستقیم دارد . انقلاب مشروطه نیز مانند انقلاب های دیگر از این قاعده مستثنی نمی باشد. رهبری هر انقلاب را می توان با در نظر گرفتن سه گونه کارکرد مورد تجزیه و تحلیل قرار داد: الف- رهبری ایدئولوژیک: در این کارکرد رهبری؛ طراحی و نظریه پردازی اندیشه انقلاب را بر عهده دارد . ب- رهبری بسیج گر: در این حوزه رهبران با سخنرانی، نطق، مقاله نویسی و روشنگری در میان توده های مردم، باعث بیداری و بسیج عمومی مردم گردیده و به آنها وحدت و همدلی می بخشند. ج- رهبری نظامی: در این بخش کار ویژه رهبر ایجاد یک تشکل نظامی و مسلح از علاقه مندان و توده مردم، جهت مبارزه با حاکمیت مستقر و بدست گرفتن قدرت و سرکوب مخالفان است که در انقلاب مشروطیت نیز با ایجاد نهادهای مردمی مانند انجمن های ایالتی زمینه گزینش افراد علاقه مند و واجد شرایط جهت تشکیل یک سازمان نظامی مردمی برای مجاهدان مشروطه فراهم آمد و در رأس این مجاهدین، ستّارخان قرار داشت. او آزادی خواه، استبداد ستیز ، ضد استعمار و پایبند به باورهای دینی بود که بعد از به توپ بستن مجلس توسط محمدعلی شاه در روز دوم تیرماه 1287 رهبری انقلاب را در تبریز به دست گرفت و در محله امیرخیز با هفده تن از مجاهدین تحت امر خود با یک عمل انقلابی؛ مردم را برای مبارزه تشویق کرد و با برداشتن پرچم های سفید که بر سر در منازل یا مغازه های خود نصب کرده بودند شور و حیات تازه ای در کالبد نیمه جان نهضت مشروطیت دمید و با فداکاری و جانبازی های خود و با جذب نیروهای داوطلب مردمی و بسیج مجاهدین و با سازماندهی و آموزش مهارتهای نظامی مجاهدین جو اختناق را شکست و با رهبری کاریزماتیک، نظامی و سیاسی خود در مدت یازده ماه جنگها را رهبری و هدایت نمود و آهنگ فتح تهران را به صدا درآورد تا اینکه در نابودی استبداد صغیر و سقوط محمدعلی شاه نقش برجسته ای را از خود به یادگار بگذارد بنابراین ستّارخان و دیگر یاران مجاهد، مانند باقرخان و حسین خان باغبان و دیگران در رهبری نظامی و سیاسی انقلاب مشروطه، نقش اول را داشتند.