نام پژوهشگر: علیرضا فاضلی

تبیین فلسفی وحی و نبوت در حکمت متعالیه ملاصدرا در مقایسه با توماس آکوئینی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1389
  علیرضا فاضلی   رضا اکبریان

چکیده رساله یِ حاضر به تبیین فلسفی وحی و نبوت –نه رابطه یِ عقل و وحی- در نظام حکمت متعالیه و مقایسه یِ آن با آراء توماس آکوئینی در باب نبوت می پردازد، غرض اصلی بیان چگونگی پیدایش علمی الهی به طریقی غیر متعارف در شخص نبی است. نخست به مبادی تصوری بحث در دو سنت اسلامی و مسیحی پرداخته می شود تا زمینه ای مشترک برای تطبیق از منظری فلسفی یافته شود. پس از آن به تعالیم دینی که به نوعی راهگشای چگونگی توصیف علم نبوی است، اعتنا می شود. برخی زمینه یِ بحث نبوت را نظر یونانیان در باب پیشگویی در رویا دانسته اند؛ به این سبب رویا بینی نزد پیش سقراطیان، افلاطون و ارسطو بررسی شده است تا مشخص شود فیلسوفان اسلامی در این بحث راه ایشان را نپیموده اند. پس از آن فیلسوفانی که پیش قدم بحث نبوت بوده اند، مثل فارابی، ابن سینا و سهروردی مدّنظر قرار گرفته اند، تا سیر بحث و تطور آن آشکار شود. در فصلی جداگانه به مبانی روش شناختی، وجود شناختی و معرفت شناختی مرتبط به بحث نبوت، نزد آکوئینی و صدرالمتألهین پرداخته می شود. در قسمت اصلی بحث به آراء هر دو فیلسوف در خصوص نبوت پرداخته می شود و عناصر و مفاهیم آن بررسی می شود. ابتدا به هستی نبوت که اثبات آن است و براهین ضرورت نبوت در آکوئینی و ملاصدرا پرداخته می شود. پس از آن چیستی نبوت بررسی می گردد سخن توماس در این باب بیشتر سلبی است. و چیستی نبوت نزد ملاصدرا به مبحث کلام الهی پیوند دارد. مسأله یِ ویژه ای که در چیستی نبوت مورد اهتمام قرار گرفته است، دیگرگونی معرفت نبوی و غیر هم سنخی آن با سایر انحاء معرفت بشری است. سپس به نحوه یِ اتصال نبی به منبع وحی و نحوه یِ تلقی حسی، خیالی و عقلی معارف وحیانی پرداخته می شود. توماس در امتداد تمایز بین آموزه قدسی و ادراک تکوینی عقل طبیعی، نبوت الهی و نبوت طبیعی را از هم جدا می کند. این تمایز به طور ویژه بررسی می شود تا معلوم گردد که اطلاق تبیین طبیعی نبوت، بر نظرات فیلسوفان مسلمان روا نیست. در قسمت اصلی، بحث به شکل موضوعی و اغلب مزجی پیش برده شده است تا همه جا امکان مقایسه فراهم باشد. در انتهای سخن به وحی در ساحت زبان پرداخته می شود مسأله ای که امروز مورد چالش بسیار است و سعی می شود با توجه به امکانات حکمت متعالیه وحی بودن الفاظ قرآنی اثبات گردد. واژگان کلیدی: آکوئینی؛ حکمت متعالیه؛ کلام مسیحی؛ ملاصدرا؛ نبوت؛ وحی

بررسی تطبیقی حقوق فطری در فقه امامیه و حقوق طبیعی از دیدگاه توماس آکویناس
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یاسوج - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  نجمه زکی خانی   علیرضا فاضلی

در این رساله قصد بر این است که در نگاهی وسیع و مفصل، نقش و جایگاه حقوق فطری را در فقه شیعه بررسی کنیم و برخی از وجوه را مشخص سازیم. این بررسی در عین حال، متکی بر این فرضیه است که با ملازمه عقل و شرع در آموزه فقه شیعه، می تواند الگوی متفاوتی از تجربه مسیحیت به وجود آورد که افقی تازه را در عرصه هویت دینی نمایان سازد. بنابراین آراء فقهیان شیعه در این رساله نماینگر گزارش ساده تاریخی نیست بلکه مقصود ارائه تصویری دقیق در زمینه حقوق فطری است که در پی آن است ادعای گروهی که مدعی اند فقیهان شیعه به حقوق فطری چندان توجهی نداشته اند، مورد نقد قرار دهد. به طور کلی فقهای شیعه و توماس آکویناس در نظریه حقوق فطری و طبیعی خود از آموزه های دینی و احکام عقلی بهره می-گیرند که در این پایان نامه به بررسی حقوق فطری و حقوق طبیعی در این دو نگرش با ارائه شواهد و نمونه-هایی از آن ها می پردازیم. لذا با توجه به مبانی فقهای شیعه و توماس آکوئینی می توان گفت که حقوق فطری و حقوق طبیعی موهبت الهی هستند و خداوند معطی این حقوق است.

بررسی انتقادهای ملاصدرا بر متکلمان در الهیات بالمعنی الاخص
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یاسوج - دانشکده علوم انسانی 1393
  نرگس رجبی هکانی   ابراهیم مهرابی

از مسائل مورد بحث در فلسفه و کلام اسلامی، شناخت ذات و صفات خداوند است. برای پی بردن به این شناخت، مکاتب و دیدگاه¬های مختلفی به وجود آمده¬اند. از جمله مکاتبی که در این موضوع صاحب¬نظر می¬باشد، مکتب ملاصدرای شیرازی است که مکتبی جامع از فلسفه، کلام و عرفان است، همچنین از گروه متکلمان مکاتب اشاعره، معتزله و امامیه می¬باشد. در این تحقیق با روش تحلیل اسنادی به بررسی اقوال متکلمان صاحب نظر در این موضوع و انتقادهای ملاصدرا بر برخی از این عقاید ¬پرداخته و دلایل وی را در این انتقادات ذکر کرده¬ایم و در نهایت به بررسی روایی و ناروایی ایرادات وی در هر انتقاد پرداخته¬ایم؛ در این بررسی¬ها مشاهده شد که انتقادات ملاصدرا بر استدلال¬های متکلمین وارد بوده، و در اکثر این براهین ایراد در مبنا و روش وجود داشته است، زیرا با اعتقادات خود موجب ایجاد نقص و نارسایی در فهم درست از صفات خداوند می¬شدند. ملاصدرا فیلسوف، متکلم و عارفی است که سخنانش را بی دلیل بیان نکرده است. وی نه تنها به متکلمین بلکه در مواردی فلاسفه را نیز مورد طعن قرار داده و آنان را مذمت کرده است. در این پژوهش مشاهده شد که روش و مسلک ایشان بر حق بوده و در مواردی که استدلال دیگران مبنی بر بروز نقصی در واجب¬تعالی می¬شد ایشان وارد عمل شده و از این براهین رفع نقص کرده و اگر جایی برای این عمل وجود نداشت، آن براهین را رد می¬کردند. در این رساله قصد بر این است که در نگاهی وسیع و مفصل، جلد ششم اسفار را که کتاب جامعی از نظرات و عقاید ملاصدرا می¬باشد مورد بررسی قرار داده؛ چرایی و چگونگی انتقادات موجود در این جلد از کتاب را بر متکلمین بررسی کنیم. این بررسی در عین حال، متکی بر این فرضیه می¬باشد که با توجه به مبنای اصالت وجود در فلسفه ملاصدرا و اصالت ماهیت در عقاید متکلمین این دو در عقاید خود کاملاً متضاد هستند؛ چرا که متکلمین با این اعتقاد از پاسخ به شبهات بازمانده¬اند و دست به حلّ آن مسائل با روش¬های غیر معقول زده¬اند که موجب بروز اشکالاتی شده است. دلایل ملاصدرا در این انتقادات محکم و بدون خدشه هستند، چرا که ملاصدرا در استدلال¬های خود متعصبانه برخورد نکرده و سعی در کشف حقیقت از هر مسیری، چه فلسفه و چه کلام یا عرفان یا قرآن داشته است و به همین دلیل نیز در این راه موفق بوده است.

بررسی فهم سید جلال الدین آشتیانی از سوره توحید (مبانی، روشها و رویکردها) و تطبیق آن با حکمای متأخر شیعی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یاسوج - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1393
  محمدحسن حاجی ناجی   علیرضا فاضلی

ممکن نیست که قرآن به عنوان کتاب جامع معارف، از توحید که ریشه معارف به شمار می آید، سخنی نگفته باشد. بنا بر روایات، حد نهایی توحید را بایستی در آیات سوره توحید و آیات آغازین سوره حدید جستجو کرد. لذا این سوره همواره، از آغاز نزول تاکنون، موضوعی برای اندیشه ی اندیشه وران اسلامی بوده است؛ از اهل لغت و ادبیات تا متکلمین و حکما و عرفا. جامع الکلم بودن کلام الهی، موجب گردیده است که همگان، از بیابانگرد عامی تا اهل کشف و شهود، از خوان گسترده معرفت قرآنی، بی بهره نباشند. اما ظرفیت متفاوت وجودی هر یک سبب شده است که بین سطح فهم متعمقان با مرتبه درک سطحی نگران، فاصله ای ژرف پدید آید. مرحوم سید جلال الدین آشتیانی نیز به عنوان یک حکیم متأله کوشیده است تا با مبانی قرآنی، برهانی و عرفانی خود به تفسیر این سوره بپردازد. در قسمت اول این پژوهش تلاش شده است که مبانی قرانی وی، از بین ده ها اثر او استخراج شود؛ هم چنین مبانی فلسفی و عرفانی مورد استفاده ی وی در تفسیر این سوره نشان داده می شود. در قسمت دوم پژوهش نیز مقایسه ای بین تفسیر سوره توحید مرحوم آشتیانی با دیگر حکمای شیعی معاصر هم چون امام خمینی، بانو امین اصفهانی، سلطان محمد گنابادی، علامه طباطبایی و شاگردان برجسته ایشان (آیت الله جوادی آملی، آیت الله حسن زاده آملی، علامه طهرانی و شهید مطهری) انجام یافته است که تفاوت جدی جز در روش بیان مطالب، بین این تفاسیر مشاهده نگردید.

خاستگاههای ناتورالیسم در فلسفه پراگماتیسم
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یاسوج - دانشکده ادبیات 1393
  زینب مظفری نیا   علی حسینی

فلسفه پراگماتیسم یا اصالت عمل بر کاربرد و سود مادی پدیده ها تأکید میکند. فلسفه ناتورالیسم یا اصالت طبیعت نیز اصل و اساس همه چیز را طبیعت میداند. حال با توجه به تعاریف فوق که از این دو مکتب بیان داشتیم، به خاستگاههای فلسفه ناتورالیسم در فلسفه پراگماتیسم و رابطه این دو فلسفه با هم می پردازیم

کارکرد و جایگاه هنر (زیبایی شناسی) در نظام فلسفی شوپنهاور
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یاسوج - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1394
  سیده فریبا دیده وری   علی حسینی

رازهایی در هستی وجود دارد که تا زمانی که در بند مفاهیم فلسفی و دلایل منطقی هستیم نمی توانیم به سر و حقیقت نهفته در آن پی ببریم و تنها با حقیقت هنری است که آن راز نقاب برمی اندازد. هرگاه به یاری نشانه های زبانی و مفهوم سازی های فلسفی و علمی نتوانیم واقعیت، رویداد یا تجربه ای انسانی را بیان کنیم و به دیگری منتقل کنیم به هنر پناه می بریم، چرا که هنر مسیری را می گشاید که با پای چوبین خردورزی و منطق استدلالی نمی توان از آن گذشت. هنر از رازهایی باخبر است که فلسفه در بالاترین لحظه های تاریخی اش فقط توانسته به وجود آنها اعتراف کند؛ و این مسندی است که «فیلسوف بدبین»، آرتور شوپنهاور، هنر را بر آن می نشاند.