نام پژوهشگر: سروش فتحی
سروش فتحی حمید رضا قاسم زاده
یکی از حساس ترین بخش های سیستم های زراعی، انتقال محصول می باشد که هزینه های آن فاکتوری مهم در تشخیص یک فصل اقتصادی موفق برای تولید کنندگان محصولات زراعی محسوب می شود. نظر به میزان بالای تولید ماده خشک محصولات دانه ای در کشاورزی که می توان به مقدار ماده خشک گندم 9/3420، جو 65/2254، ذرت دانه 93/6614 و لوبیا 27/1668 در هکتار اشاره نمود، موضوع انتقال و جابجایی این مواد از اهمیت بسیار برخوردار است. برای نیل به این هدف دستگاه نقاله نیوماتیک برای انتقال محصولات دانه ای طراحی و ساخته شد. توان مورد نیاز این دستگاه از یک الکتروموتور تامین شد. برای آن که نقاله نیوماتیک محدوده وسیع تری از محصولات را شامل گردد، نقاله نیوماتیک برای دانه لوبیا که نسبت به بیشتر محصولات چگال تر می باشد طراحی گردید. به دلیل این که محدودیت کنترل محیطی لازم نمی باشد سیستم انتقال مدار باز انتخاب گردید، که این سیستم دارای هزینه کمتری بود و عملکرد آن ساده تر می باشد. به منظور اطمینان کامل از انتقال مواد در فاز رقیق نسبت جرمی در فاصله 15 -0 باید باشد که در این تحقیق معادل 7 در نظر گرفته شد. میزان فاصله نازل مکشی با توده دانه ها، در انتقال دانه ها تاثیر زیادی داشت. بازده انتقال با افزایش فاصله نازل مکشی از توده مواد افزایش یافت. میزان زانوها در لوله های انتقال تاثیر فراوان بر بازده انتقال محصولات داشت. با افزایش زانوها افت فشار افزایش، سرعت هوا کاهش و در نتیجه بازده انتقال کاهش یافت. فاصله ورودی دمنده و خروجی فوقانی هاپر مستقیما بر میزان زانوهای لوله بین دمنده و هاپر تاثیر داشت. با چسباندن ورودی دمنده به خروجی هاپر میزان افت دانه-های بازگشتی تا 12 درصد کاهش یافت.
اعظم شیرین بیان سروش فتحی
شکاف نسلی پدیده ای است که عموماً به واسطه تغییرات اجتماعی و اقتصادی (نوسازی) شکل می گیرد پژوهش حاضر سعی در شناخت دقیق این پدیده و جنبه های مختلف آن دارد . این کار عموماً با بررسی و مقایسه نظام ارزشی دو یا چند نسل صورت می گیرد . در این پژوهش پس از تعریف مسئله ، اهمیت و اهداف پژوهش ، به شرحِ پژوهش های انجام شده و نظریه هایی در مورد شکاف نسلی و سپس با ارائه فرضیه های برآمده از اهداف و چارچوب نظری پژوهش پرداخته شد ؛ در بخش چارچوب نظری پژوهش از نظریه پردازانی چون « گیدنز ، بوردیو، مرتن، رایزمن، رایت و لاسول، سگالین ، رابرتسون ، کاستلز ، رفیع پور ، اینگلهارت، زیمل» استفاده گردیده است. پژوهش حاضر ، با شیوه اسنادی و پیمایشی انجام شده است . تکنیک جمع آوری داد ه های این پژوهش ، پرسشنامه ساخت یافته است که پس از بررسی اعتبار و پایایی آن ، مورد استفاده قرار گرفت. جامعه آماری شامل 46466 نفر جمعیت شهر گرمسار که به روش خوشه ای چند مرحله ای – تصادفی نمونه گیری شده اند. و جمعیت نمونه برابر 430 نفر محاسبه شده است . پرسشنامه ها بین دو گروه والدین و فرزندان به شکل مساوی بین رده های سنی 15 تا 69 سال توزیع شدند که از والدین در مورد شکاف نسلی بین فرزندان و آنها و از فرزندان در مورد شکاف نسلی بین والدین و آنها سوأل به عمل آمده است. در این پژوهش 8 فرضیه تدوین گردیده است . فرضیه ها با توجه به متغیرهای پژوهش و با استفاده از شاخص های آماری آزمون t ، کندال تای بی و آزمون کای اسکوئر دو متغیره و تحلیل رگرسیون چند متغیره مورد آزمون و تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از پژوهش نشان داده است که بین دو نسل ( والدین و فرزندان ) در زمینه ارزشهای مادی(اقتصادی)/ غیر مادی ( سیاسی، اجتماعی، فرهنگی) ، سرمایه اجتماعی، سبک زندگی، میزان استفاده از فنآوری اطلاعات و ارتباطات، تجددگرایی ، بیگانگی اجتماعی و فاصله اجتماعی تفاوت معنادار وجود دارد ؛ ولی در زمینه ارزشهای دینی و سنتی تفاوت معناداری وجود ندارد ؛ اما از بین ویژگی های فردی تحصیلات و سن تفاوت معناداری وجود دارد. از میان متغیرهای مستقل ، میزان پایبندی به ارزشهای سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی در بین والدین بیشتر از فرزندان می باشد. میزان پایبندی به ارزشهای مادی در بین فرزندان بیشتر از والدین می باشد. در این میان ارزشهای غیرمادی بیشترین تأثیر را بر شکاف نسلی دارند. کلید واژه: خانواده ،شکاف نسلی، سبک زندگی، سرمایه اجتماعی، میزان استفاده از فنآوری اطلاعات و ارتباطات، تجددگرایی ، بیگانگی اجتماعی ، فاصله اجتماعی.
الهه پهلوان سروش فتحی
چـکیـد ه خشونت استفاده عمدی از نیرو یا قدرت فیزیکی ، تمایل به تهدید نسبت به خود و سایر افراد جامعه می باشد که می تواند موجب آسیبهای همراه جراحت ، مرگ ، صدمه روحی ، نقصان در رشدو تکامل با رنج و محرومیتهای دیگر باشد. در این پژوهش پس از تعریف مسئله ، اهمیت و اهداف پژوهش ، به شرح پژوهش های انجام شده و نظریه هایی در مورد خشونت و سپس با ارائه فرضیه های برآمده از اهداف و چارچوب نظری پژوهش از نظریه پردازانی چون ولف گانگ و فرراکیوت ، دوباش و دوباش ، ویلیام گود ، گلز ، بلادوولف ، برهم ، گلس ، هومنز ، بلاو ، مارتین ، کریستین دلفی ، شالامیت فایرستون ، سیلویا و والبی و آلبرت باندورا و .... استفاده گردیده است . پژوهش حاضر ، با شیوه اسنادی و پیمایشی انجام شده است . تکنیک جمع آوری داده های این پژوهش ، پرسشنامه ساخت یافته است که پس از بررسی اعتبار و پایائی آن ، مورد استفاده قرار گرفت. جامعه آماری شامل 154000 نفر جمعیت شهر سمنان که به روش ساده - تصادفی نمونه گیری شده اند. و جمعیت نمونه برابر 300 نفر محاسبه شده است . پرسشنامه ها بین زنان رده های سنی بالای 15 سال توزیع شدند که در این پژوهش 7 فرضیه تدوین گردیده است. فرضیه ها با توجه به متغیرهای خی دو ، کندال تای بی ، کای اسکوئر دو متغیره ، ضریب همبستگی برای همبستگی بین دو متغیر رتبه ای ، رگرسیون چند متغیره مورد آزمون و تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از پژوهش نشان داده است که بین متغیرهای منابع قدرت و ایدئولوژی مردسالاری و یادگیری خشونت توسط مردان در خانواده و سنت گرایی زنان و محل سکونت و نقش زنان در پایگاه اقتصادی و اجتماعی رابطه معناداری وجود دارد.
فاطمه بایوج لاهوتی سروش فتحی
در مجموع می توان گفت که در اواخر دهه 1970 و اوایل دهه 1980 علائق نوینی در مورد کیفیت زندگی به وجود آمد و این موضوع در ارتباط با کارکنان شامل مجموع تلاش های بهبود سازمانی و اثربخشی سازمان به عنوان بخشی از کیفیت زندگی مطرح گردید.امروزه در تازه ترین مطالعاتی که درزمینه کیفیت زندگی انجام شده است این مفهوم به عنوان موضوعی که دارای بار اخلاقی است مطرح می شود.تعهد نسبت به کیفیت زندگی کارکنان به عنوان یکی از ارزش های اساسی و محوری رفتار سازمانی قلمداد شده و یکی از عوامل اساسی در هرگونه تعهدی نسبت به رعایت اصول اخلاقی در محیط کار و مسئولیت اجتماعی سازمان ها در زمینه عملکرد، کیفیت زندگی کاری محسوب می گردد. یکی از مواردی که در بحث کیفیت زندگی نقش تعیین کننده ای دارد، محیط کار می باشد محیط کار و درآمد حاصل از آن در تامین سلامت روانی و اقتصادی فرد و خانواده او موثر است. در این راستا باید افزود که قرن حاضر شاهد تغییرات زیادی در مورد دیدگاه انسان نسبت به زندگی خویش بوده است در این دوره تنها حفظ زندگی به شکل معمول مطلوب نبوده است، بلکه ارتقاء کیفیت زندگی در زمینه های متنوع تلاش اساسی جوامع تلقی می شود. داشتن یک زندگی مطلوب همیشه آرمان بشر بوده و هست. در آغاز این آرمان به بهبود وضعیت عینی و مادی افراد از قبیل میزان درآمد، تحصیلات، سلامتی جسمی و مسکن شهری بود ولی در حال حاضر به متغیرهای کیفی و ذهنی توجـه بیشتری مـی شود . در برنامه های مـدرن توسعه جوامـع ( توسعه انسانی) بهبود و کیفیت زندگی به عنوان هدف توسعه مطرح گردیده و در این راستا شاخص های مربوطه نیز تغییراتی کیفی یافتند و نیازهای رفاهی از مسائلی عینی چون خوراک ، پوشاک ، بهداشت و مسکن فراتر رفته وابعادجدیدتری همچون تامین اجتماعی، ارتقاء جنبه های کیفی زندگی، حفظ محیط زیست، داشتن استقلال عمل، رضایت مندی هدفداری در زندگی ، رشد شخصی ، دگرخواهی ، همبستگی ملی و فراهم آوردن شرایط لازم برای مشارکت مردم در سطح مختلف فرایند توسعه را در برگرفته است .در مجموع باید خاطرنشان ساخت که کیفیت زندگی در سطح فردی به نوع نگاه فرد به زندگی بستگی دارد. این فرد است که باید احساس کند که با توجه به تلاشهایش، زندگی او در حال بهبود است.زندگی هر فرد فرصتی است تکرار نشدنی و منحصر به فرد. از این رو با توجه به منابع موجود ( غفاری و امیدی،1388 و مختاری،1389) می توان کیفیت زندگی را در دو بعد عینی (جهان واقعی) وذهنی (جهان متصور) طبقه بندی کرد، ابعاد عینی شامل مواردی چون شغل مناسب، درآمد، مسکن، آموزش ، دسترسی به فرصتها و پرورش قابلیتها، سلامتی بهداشت - درمان ،امنیت و محیط زیست می باشد و اما احساس رشد و پیشرفت، احساس عقب نماندن از زمانه، نگاه فرد به زندگی، احساس امنیت و از همه مهمتر عشق از جمله ابعاد ذهنی این کیفیت زندگی است. تئوریهای مختلفی در رابطه باکیفیت زندگی درسازمان ومحیط کارارائه شد که از جمله این نظریات ، تئوری مازلو و نظریه انگیزشی هرزبرگ بودند ، اما با گسترده شدن ابعاد کیفیت زندگی به خصوص در سطح خرد ، نیاز به نظریات جدیدتر احساس شد .از جمله تئوری بازنگری شده مازلو و ارتباط آن با کیفیت زندگی ، اما باز هم تئوری های قدیم ، نمی توانستند ابعاد و مولفه های مختلف مفهوم کیفیت زندگی را اندازه بگیرند . مدل کیفیت زندگی لی و زان را می توان از همین نوع نظریه ها دانست . برخی از دیدگاهها نیز به عوامل محیطی توجهی نشان ندادندویاآن رادرحاشیه و به صورت متغیری واسطه ای بیان کرده اند.مدل فرانس و تئوری کیفیت زندگی جهانی ازاین گونه اند. بنابراین ، به جرات می توان گفت که هیج تئوری و مدلی تاکنون نتوانسته کیفیت زندگی رابه صورت خرد و کمی شده بیان کند.اماامیداست که دیدگاههای جدیدوفرانوگرا ، با تاکید بر تفاوت هاوپست شمردن امور جهانشمول، استحکام بیشتریت به دیدگاه نسبی گرایانه و خردتر درمورد کیفیت زندگی افراد ببخشد .
فرشید قنبری سروش فتحی
پدیده خودکشی، یک معضل اجتماعی است که از سالیان دور، مورد توجه بسیاری از اندیشمندان و جامعه شناسان بوده است. نظریه ی امیل دورکیم در مورد خودکشی حکایت از آن دارد که این پدیده از دورانهای گذشته، یکی از مشکلات دست و پاگیر جامعه ی انسانی بوده است که با شکل گیری نظامهای اجتماعی جدید؛ خصوصاً شهرنشینی، صنعتی شدن، تحولات اقتصادی و ... هر روز بر شدت آن افزوده می شود، تا جایی که خودکشی در برخی از کشورها یکی از عوامل مرگ و میر غیر طبیعی بوده است و سالانه تعداد کثیری از متوفیان را افراد (خودکش) تشکیل می دهند. خودکشی یکی از ابعاد تاسف باری است که دارای ابعاد شناخته شده ی اجتماعی، روانی و فرهنگی می باشد. این پدیده ی غیر عادی در تمام جوامع؛ اعم از ابتدایی و پیشرفته، وجود داشته است و توجه بسیاری از محققین را به خود جلب کرده است. این پدیده به حدی گسترش یافته که سازمان بهداشت جهانی، روز 10 سپتامبر را روز پیشگیری از خودکشی نامیده است. آمارهایی که از سوی سازمان بهداشت جهانی و سازمان های بهداشتی کشورها منتشر شده است تا حد زیادی نگرانی نسبت به این موضوع را افزایش داده است. این آمارها نشان می دهند که در هر سال حدود یک میلیون انسان خودکشی می کنند. میانگین آمار خودکشی در جهان، 16نفر به ازای هر صد هزار نفر است و به طور متوسط در هر 40 ثانیه، یک نفر خودکشی می کند. این گزارش پیش بینی می کند که در سال 2020 این تعداد به 5/1 میلیون نفر در سال برسد. در حال حاضر، خودکشی یکی از عوامل اصلی مرگ در بین افراد 15 تا 44 سال است. کارشناسان سازمان بهزیستی کشور رتبه بندی جهانی ایران را در خودکشی 58 اعلام کرده اند و سه استان ایلام، کرمانشاه و همدان دارای بالاترین آمار خودکشی بوده اند. که اغلب این آمارها حاکی از آن است که این پدیده بیشتر در بین زنان به صورت یک مسئله اجتماعی درامده است که البته خود این فرایند تحت تأثیر عوامل بی شماری، از جمله عوامل خانوادگی، بیماریهای روانی و ... بوده است. هدف ما در این پژوهش آن است که به بررسی علل و عوامل اجتماعی موثر بر اقدام به خودکشی زنان شهرستان ایلام طی سالهای1390-1387 بپردازیم.
صادق جورابلو سروش فتحی
تغییر الگوی مصرف مواد مخدر از سنتی به مواد صنعتی و شیمیایی واستفاده از قرصهای روان گردان، تهدیدی جدی است که جوامع امروز را با بحران مواجه کرده است.در سالهای اخیر گسترش اعتیاد و شیوع انواع مواد مخدر در کشور به مرحله یی بحرانی وحاد رسیده و طبقات مختلف جامعه را گرفتارکرده است و ترجیح می دهند به جای استفاده از مواد مخدر سنتی مانند تریاک، موادشیمیایی وصنعتی ماننداکستازی مصرف کنند هدف از این پژوهش بررسی علل تغییر الگوی مصرف مخدر از مواد سنتی به صنعتی در شهر گرمسار در سال 1392می باشد. از دو روش،اسنادی، پیمایشی ضمن استفاده از تکنیک های فیش برداری، پرسشنامه پرداخته است. در روش پیمایشی با استفاده از پرسشنامه و با بهره گیری از نمونه گیری قضاوتی تعداد 81 نفراز جوانان معتاد به موادمخدر صنعتی که واجد شرایط شرکت در این پژوهش بودند، به عنوان نمونه انتخاب شدند که بر اساس همین تعداد پرسشنامه توزیع و مجددا جمع آوری شدند ، داده های کمی براساس آمارهای توصیفی و استنباطی وبا استفاده از نرم افزارspss تجزیه و تحلیل شدند. این تحقیق داری پنج فرضیه اصلی بوده که هر پنج فرضیه مورد تایید قرار گرفتند و فرضیات تحقیق عبارتند از بین عوامل ساختاری،عوامل فردی،عوامل اجنماعی،عوامل اقتصادی و نگرش به گرایش به مواد مخدر صنعتی رابطه وجود دارد.که دراین راستا راهکارهای کاربردی و پژوهشی ارائه گردیده است.
حجت اله کرمانی سروش فتحی
هدف این تحقیق بررسی جامعه شناختی نشاط اجتماعی دربین شهروندان سمنان است. روش تحقیق اسنادی و پیمایشی و روش گردآوری آن اطلاعات کتابخانه ای و میدانی با استفاده از فیش برداری و پرسشنامه است جامعه آماری این تحقیق شامل افراد 15 تا 65 سال ساکن شهر سمنان است و حجم نمونه تحقیق 386 نفر می باشد که در دو سطح توصیفی و تحلیلی انجام شده و برای تحلیل عوامل مرتبط با نشاط اجتماعی از آزمون های ناپارامتریu مان وایتنی، ضریب همبستگی و رگرسیون چندگانه استفاده شده است. یافته ها بیانگر متوسط بودن نشاط اجتماعی در بین پاسخگویان است به این معنی که 3/58 درصد، نشاط اجتماعی متوسطی دارند. همچنین میزان نشاط اجتماعی مردان از زنان اندکی بیشتر بوده و میزان نشاط اجتماعی مجردین از متاهلین نیز اندکی بیشتر می باشد. نتایج بدست آمده نشان داد بین دو متغیر میزان تحصیلات و نشاط اجتماعی رابطه وجود دارد افراد با تحصیلات بالا از نشاط اجتماعی بالایی نسبت به سایر سطوح تحصیلی برخوردارند و افراد با میزان درآمد بالا نیز با نشاط تر هستند همچنین بین متغیرهای ارضای نیازهای عاطفی، امید به آینده، مقبولیت اجتماعی، پایبندی به اعتقادات دینی، همبستگی اجتماعی، فضای مناسب اخلاق عمومی و نشاط اجتماعی رابطه مستقیم و مثبت وجود دارد به عبارت دیگر هر اندازه میزان متغیرهای مذکور بیشتر شود نشاط اجتماعی افزایش می یابد. بین متغیرهای احساس عدالت اجتماعی و امنیت اجتماعی و نشاط اجتماعی رابطه معناداری وجود ندارد. و بین متغیرهای احساس محرومیت و بیگانگی اجتماعی و نشاط اجتماعی رابطه معکوس و منفی وجود دارد به عبارت دیگر هر اندازه میزان متغیرهای مذکور در فرد بیشتر شوند نشاط اجتماعی کاهش می یابد. نتایج رگرسیون چند متغیره نشان می دهد میزان همبستگی بین متغیرها در سطح نسبتاً بالاست؛ 7/34 درصد از تغییرات متغیر وابسته نشاط اجتماعی توسط متغیرهای مستقل پوشش داده می شود و این یعنی متغیرهای مستقل قادر به پیش بینی تغییرات متغیر وابسته می باشند؛ از بین همه متغیرهای مستقلی که وارد معادله رگرسیون شده اند، متغیرهای امید به آینده، احساس محرومیت و ارضای نیازهای عاطفی از سطح معنی داری کمتر از05/0 برخوردارند و این بدان معناست که این سه متغیر بیشتر از مابقی متغیرها با افزایش یا کاهش خود می توانند میزان نشاط اجتماعی شهروندان سمنانی را افزایش دهند.
جواد صفری سروش فتحی
در جهان پیشرفته کنونی کار یکی از عوامل کلیدی توسعه محسوب می شود و کشورهایی که دچار عارضه کم کاری یا تنبلی هستند از کاروان پیشرفت و توسعه عقب خواهند ماند. امروزه کار اعم از کار فکری یا جسمی دارای جایگاه ویژه اقتصادی بوده و به نیروی انسانی به عنوان یک سرمایه بی بدیل نگریسته می شود. "بنابر یک گزارش بین المللی پیشرفت یک کشور با فرهنگ کار مردمانش رابطه مستقیمی دارد. اگر سنگاپور در هر سال فقط معادل 100 میلیارد دلار نرم افزار می فروشد و اگر مردم ژاپن تنها 800 میلیارد دلار در حساب های پس انداز خود پول دارند و اگر چینی ها امروز بیش از 40 درصد بازار واردات آمریکا را به تولیدات خود اختصاص داده اند، بدون تردید فرهنگ کار در این کشورها یکی از دلایل موفقیت های عظیم اقتصادی آنها بوده است." (قاضی مرادی 1386).تصحیح فرهنگ کار در یک کشور پیوندهای مستمری با افزایش تولید ثروت ملی دارد که در این مسیر تکاملی عوامل مختلفی دخیل هستند. کار می تواند بیماریها و افسردگیها را درمان کند و انگیزه ای برای زندگی بهتر باشد . با این مقدمه به تعریف مفاهیم مرتبط با کار و تعهد کاری میپردازیم ، سپس پیشینه مطالعاتی و نظریه های مربوط به موضوع را مطرح خواهیم کرد و در پایان فرضیات و مدل نظری ارائه خواهد شد.
احسان ورامینی سروش فتحی
جراحی زیبایی یکی از مسائل مهم در حوزه پزشکی- فرهنگی و یکی از موضوعات مورد بررسی در جامعه شناسی بدن است. با عنایت به اینکه جراحی زیبایی در جامعه ایران طی سالهای اخیر افزایش یافته است، هدف اصلی این تحقیق: بررسی و شناخت تأثیر محصولات فرهنگی جهانی شدن بر جراحی زیبایی در بین جوانان است. در این تحقیق پس از تعریف مسئله، اهمیت و اهداف، به شرح ادبیات تحقیق و نظریه هایی در خصوص موضوع تحقیق پرداخته شد و در بخش چارچوب نظری از نظریه پردازانی چون مانوئل کاستلز، پیر بوردیو، آنتونی گیدنز، پارسونز و لنسکی، یان رابرتسون، هینبرگ، فرانک وبستر و فدرستون استفاده گردید، که اهداف و فرضیات تحقیق از نظریه پردازان فوق برآمده است. تحقیق حاضر با روش اسنادی و پیمایشی انجام شده است. تکنیک جمع آوری داده های این تحقیق، پرسشنامه است که پس از بررسی اعتبار و پایایی آن مورد استفاده قرار گرفت. جامعه آماری شامل 30967 نفر از جوانان 18 تا 35 ساله شهر سمنان می باشد که حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 300 نفر محاسبه شد، که با روش خوشه ای نمونه گیری صورت پذیرفت. این تحقیق 8 فرضیه دارد که متغیرهای آن توسط آزمونهای سنجش پایایی مفاهیم (آلفای کرانباخ)، ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون، آزمون t.test مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج بدست آمده نشان می دهد بین متغیر وابسته (گرایش به جراحی زیبایی) و متغیرهای مستقل(محصولات جهانی شدن، پیام های رسانه ها، نوگرایی، جهانی شدن فرهنگ) رابطه معنی داری وجود دارد یعنی اینکه متغیرهای مستقل بر متغیر وابسته تأثیر گذار هستند. و همچنین بین متغیر های مستقل (میزان مصرف رسانه ها، فشار تبلیغاتی) و متغیر وابسته رابطه معناداری وجود ندارد یعنی اینکه متغیرهای مستقل بر متغیر وابسته تأثیر گذار نیستند.
طاهره دلک آبادی سروش فتحی
امروزه ترافیک ورفت وآمدهایکی از مسایل مهم شهرهای بزرگ می باشد.محققان بابت فهم این موضوع به مفوله ضعف اخلاق شهروندی اشاره می کنند.به همین جهت مطالعه حاضر با هدف تحلیل جامعه شناختی اخلاق شهروندی با رویکرد ترافیک شهری به انجام رسید. برای دستیابی به این هدف به کمک نظریه های ذیل این موضوع مورد تدقیق و تحدید قرار گرفت: مفهوم شهروندی پارسونز ،نظریه واقعیت اجتماعی دورکیم ،روش دیالکتیکی زیمل ،کنش اجتماعی مید،. نظریه کنترل اجتماعی هیرشی، مکتب شیکاگو،آنومی اجتماعی مرتن، نظریه یادگیری اجتماعی آلبرت بندورا و نظریه انتقال فرهنگی در این تحقیق منظور از اخلاق شهروندی همان مسئولیت و تعهدی است که فرد به عنوان شهروند نسبت به جامعه و اعضاءآن دارد و بنابر هنجارها و قواعد رسمی جامعه تعریف می شوند.به عبارت دیگر وظایفی که شهروندان نسبت به نهادهای اجتماعی و یا سایر شهروندان دارند به عنوان اخلاق شهروندی مطرح می شود. در این مطالعه جامعه آماری شامل پرسنل شهرداری منطقه 15 می باشند که تردد روزانه و مواجه شدنشان با موضوع حمل و نقل همیشگی است .تعداد نمونه آماری عبارت از 200نفر (تمام شماری)می باشد .روش مورد استفاده در این مطالعه پیمایش ،ابزار و تکنیک جمع آوری داده ها پرسشنامه و واحد تحلیل نیز فرد می باشند. مهمترین یافته های تحقیق عبارتند از اینکه بین سن رفتار هیجانی افراد ، علاقه به سرعت ، احساس عدالت اجتماعی ، بین میزان عصبانیت افراد، مشارکت اجتماعی ، تاثیر گروه همسالان ، میزان شناخت افراد،میزان دوره های آموزشی ، رسانه ها و رعایت اخلاق ترافیکی رابطه وجود دارد. بعنوان مثال میزان بتای احساس عدالت در پیش بینی متغیر وابسته به اندازه 0/25 ، میزان بتای پرخاشگری در پیش بینی متغیر وابسته به اندازه 0/25-، میزان بتای احساس آنومی اجتماعی در پیش بینی متغیر وابسته به اندازه 0/14-می باشد ، اما بین احساس آنومی اجتماعی و میزان رعایت اخلاق ترافیکی رابطه معنا داری وجود ندارد.
میلاد رضائی مهدی خلف خانی
عنوان پژوهش حاضر بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر رفتارهای انتخاباتی توده مردم در شهرستان گرمسار است. هدف، بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر رفتارهای انتخاباتی توده مردم در شهرستان گرمساربود، انجام شد.(جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه شهروندان شهرستان گرمسار بود). حجم نمونه آماری تحقیق 399 نفر از شهروندان شهر گرمسار(39252 نفر) می باشد که مطابق با جدول مورگان بر حسب خطای نمونه گیری در سطح اطمینان 95% انتخاب شده است. بر اساس نمونه گیری خوشه ای از بین مناطق شهری و روستایی شهرستان گرمسار، شهر گرمسار به دلیل مرکزیت و برخورداری از اقشار مختلف انتخاب شده است و از بین کل جمعیت ساکن شهر گرمسار که 39252 نفر می باشند، تعداد 399 نفر که بالای 18 سال سن داشته و قادر به شرکت در انتخابات می باشند، به صورت نمونه گیری تصادفی ساده گزینش می شوند.از آنجایی که متغیرهایی چون سن،جنس و مقطع در این پژوهش تاثیر دارد،مد نظر است.ابزار این پژوهش محقق ساخته است که شامل سوال است. این پرسشنامه در جهت تعیین عوامل مؤثر بر رفتار رأی دهی توده های مردم تهیه و تنظیم شده است.
احمد رضا عبداله نژاد فراهانی سروش فتحی
پژوهش حاضر با عنوان تبیین جامعه شناختی تاثیر شبکه های اجتماعی مجازی بر سبک زندگی انجام گرفته است که جامعه مورد بررسی در آن دانشجویان دانشگاه علمی و کاربردی واحد های تهران در سال تحصیلی 93-92 می باشد که بر اساس روش پیمایش انجام گرفته است.نمونه تحقیق شامل 400 نفر از دانشجویان است که با استفاده از روش نمونه گیری طبقه بندی به تصادف انتخاب شده اند.ابزار مورد استفاده در این تحقیق پرسشنامه است.این پژوهش با بهره گیری از نظریات اینگلهارت، گرنبر،باندورا و کاتز در زمینه تاثیرات شبکه های اجتماعی مجازی و نظریات گیدنز،بوردیو،وبلن و زیمل در زمینه سبک زندگی استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد: 258 نفر معادل 67.7 درصد کاردانی،112 نفر معادل 29.4 درصد کارشناسی و 11 نفر معادل 2.9 درصد کارشناسی ارشد می باشند. 139 نفر معادل 40.3 درصد از فیس بوک،26 نفر معادل 7.5 درصد از توییتر، 12 نفر معادل 3.5 درصد از کلوب، 52 نفر معادل 15.1 درصد از گوگل پلاس، 116 نفر معادل 33.6 درصد از سایر شبکه ها استفاده می کنند.نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که بین میزان استفاده از شبکه های مجازی و سبک زندگی رابطه معکوس وجود دارد، سبک زندگی به تفکیک نوع برنامه های استفاده از شبکه های مجازی متفاوت است،بین میزان استفاده از شبکه های مجازی و رفتارهای دینی و همچنین نگرش به ازدواج رابطه معکوس وجود داردو بین میزان تماشای برنامه های ماهواره ومدگرایی رابطه مستقیم وجود دارد، بین میزان استفاده از شبکه های مجازی و اوقات فراغت و همچنین شیوه تغذیه رابطه مستقیم وجود دارد با افزابش استفاده از شبکه های مجازی نوع گذران اوقات فراغت و شیوه تغذیه نیز تغییر کرده است.بین زنان و مردان از لحاظ میزان استفاده از شبکه های مجازی تفاوت مشاهده شد که زنان بیشتر از مردان از شبکه های اجتماعی مجازی استفاده می کنند ،بین وضعیت تاهل و استفاده از شبکه های مجازی تفاوت وجود ندارد.بین سن و میزان استفاده از شبکه های مجازی رابطه معکوس وجود دارد.میزان استفاده از شبکه های مجازی میان دانشجویان مقطع کاردانی و کارشناسی ارشد بیشتر از کارشناسی بود و میزان استفاده از شبکه های مجازی میان گرو های شغلی متفاوت است افراد بیکار بیشتر از اینگونه شبکه ها استفاده می کنند