نام پژوهشگر: زین العابدین اکبرزاده

ارزیابی مقایسه ای عملکرد استراتژی های زنجیره ی تأمین ناب، چابک و ناب-چابک با رویکردی ترکیبی از تکنیک های anp و dematel (مورد مطالعه: شرکت کاله)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران 1389
  زین العابدین اکبرزاده   عبدالحمید صفایی قادیکلایی

تفکر ناب و تولید چابک به عنوان دو فلسفه نوین مدیریت زنجیره تأمین مورد توجه قرار وسیعی گرفته اند. تفکر ناب مرتبط با مفاهیمی از جمله مدیریت کیفیت جامع و تولید به موقع بوده و تولید چابک با تولید انعطاف پذیر و مشتری مداری انبوه در ارتباط می باشد. طی سال های اخیر، فلسفه تجاری دیگری به نام ناب-چابک که ترکیبی از دو تفکر ناب و چابک است، به عنوان یکی از گزینه های انتخابی برای زنجیره تأمین سازمان ها ظهور پیدا نموده، به طوری که هم مزایای ناب بودن (حذف انواع اتلاف) و هم انعطاف پذیری تولید چابک را در خود جای داده است. در عصر کنونی این واقعیت باید مد نظر قرار گیرد که موفقیت یک بنگاه اقتصادی در گرو موفقیت زنجیره ی تأمین است. اکثر شرکت ها به این نتیجه رسیده اند که به منظور ایجاد زنجیره ی تأمین اثربخش و کارا نیازمند به سنجش عملکرد مدیریت زنجیره ی تأمین هستند. با اندازه گیری عملکرد، بخش هایی که عملکرد ضعیفی دارند شناسایی شده و با بهبود در آن بخش ها می توان عملکرد زنجیره تأمین شرکت را ارتقا داد. بنابراین، اندازه گیری دقیق عملکرد در بهبود مدیریت زنجیره تأمین مفید و کمک کننده خواهد بود. لذا سنجش عملکرد زنجیره ی تأمین به موضوعی با اهمیت در مدیریت زنجیره ی تأمین مبدل شده است. تحقیق حاضر درصدد است تا با استفاده از رویکردی ترکیبی از تکنیک های anp و dematel به ارزیابی مقایسه ای عملکرد استراتژی های زنجیره ی تأمین ناب، چابک و ناب-چابک در شرکت کاله بپردازد. داده های اصلی تحقیق، با روش میدانی و از طریق توزیع پرسشنامه و نیز مصاحبه با 32 نفر از خبرگان شرکت کاله، یعنی مدیران ارشد و عمدتاً با تجربه بین 10 تا 25 سال در حوزه مدیریت زنجیره تأمین جمع آوری شده است. در این تحقیق از دو نوع پرسشنامه استفاده شده است که پس از طراحی پرسشنامه ی اولیه و نظرخواهی از خبرگان موضوع (خبرگان در دانشگاه و در شرکت کاله) طی چندین مرحله و اصلاحات نهایی، پرسشنامه های نهایی به صورت حضوری در اختیار مدیران شرکت کاله قرار گرفت. پرسشنامه اول جهت بومی سازی کردن مدل تحقیق در شرکت کاله، در بین خبرگان توزیع شده است. پرسشنامه دوم که در بردارنده سوالاتی در رابطه با درجه اهمیت مولفه ها و زیر مولفه ها و همچنین درجه تأثیرگذاری و تأثیرپذیری آنها بر یک دیگر می باشد در بین خبرگان توزیع شده است. لازم به ذکر است که پرسشنامه دوم بر اساس چهار معیار هزینه، کیفیت، زمان انتظار و سطح خدمت (عوامل تعیین کننده عملکرد زنجیره تأمین) طراحی شده است، به طوریکه هشت نفر پرسشنامه با معیار هزینه، هشت نفر پرسشنامه با معیار کیفیت، هشت نفر پرسشنامه با معیار زمان انتظار و هشت نفر پرسشنامه با معیار سطح خدمت را پاسخ داده اند. نتایج تحقیق حاکی از آن است که کیفیت مهمترین معیار برای بهبود عملکرد زنجیره تأمین بوده و سطح خدمت، زمان انتظار و هزینه در الویت های بعدی قرار دارند. ضمن اینکه، ناب-چابکی مناسب ترین استراتژی برای زنجیره تأمین شرکت کاله است.