نام پژوهشگر: شمس الدین رضایی

مطالعه وشناخت علائق، انگیزه ها و تنگناههای گذران اوقات فراغت اساتید، دانشجویان و کارکنان دانشگاه تربیت مدرس وجایگاه ورزش درآن
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1388
  شمس الدین رضایی   محمد احسانی

درکشورما علی رغم تمایل به برنامه های ورزشی، نقش ورزش در گذران اوقات فراغت اقشار مختلف جامعه بسیار ناچیزاست. از این رو، هدف از انجام این پژوهش، مطالعه وشناخت علائق، انگیزه ها و تنگناههای گذران اوقات فراغت اساتید، دانشجویان و کارکنان دانشگاه تربیت مدرس وجایگاه ورزش در آن بوده است. این پژوهش، توصیفی وازنوع میدانی می باشد وجامعه آماری شامل7287نفراز اساتید، دانشجویان و کارکنان دانشگا تربیت مدرس می باشد که با استفاده از جدول مورگان تعداد820نفربه روش خوشه ای و کاملا تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شد. جهت گردآوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته استفاده گردید که پایایی آن به روش آلفای کرونباخ(89/0ra=)تعیین شد. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از روشهای آماری توصیفی(میانگین، انحراف استاندارد، درصدهای ستونی و جداول توزیع) واستنباطی(آزمون تعقیبی توکی، فریدمن، کروسکال والیس، anovaو t-test) استفاده شد (05/0p<). نتایج نشان داد که در میان فعالیتهای فراغتی، تماشای تلویزیون در هر سه گروه به عنوان اولویت اول و ورزش به ترتیب در اساتید، دانشجویان و کارکنان در اولویت های هفتم، دوم و پنجم قرار داشت، اما در زمینه میزان علاقه کل جامعه، ورزش جایگاه اول را داشت. از سوی دیگر، بررسی روابط بین متغیرها نشان داد، بین میزان درآمد ومتوسط زمان اوقات فراغت سه گروه تفاوت معنی دار وجود دارد، همچنین بین متوسط زمان اوقات فراغت سه گروه، میزان رضایت مندی وفعالیتهای گذران اوقات فراغت به استثنای تماشای تلویزیون تفاوت معنی دار بود. فعالیتهای غیرحرکتی مانند تماشای تلویزیون و...سهم عمده ای از ساعات فراغت را به خود اختصاص داده و ورزش جایگاه مطلوبی ندارد، از سویی، تفاوت موجود در نحوه گذران اوقات فراغت را می توان به میزان درآمد، علائق و تفاوتهای اجتماعی نسبت داد.

طراحی مکانیزمهای موثر تجاری سازی باشگاه های فوتبال ایران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1392
  شمس الدین رضایی   محمد احسانی

چکیده یکی از رویکردهای درآمدزایی و توسعه پایدار اقتصادی باشگاه ها در کشورهای صاحب فوتبال، ثبت این باشگاه ها به عنوان بنگاه های تجاری به مانند سایر شرکت ها و موسسات تجاری می باشد. بنابراین، هدف از انجام این پژوهش، طراحی مکانیسم موثر تجاری سازی باشگاه های فوتبال ایران است. به این منظور با استفاده از روش تحقیق کیفی به مصاحبه های عمیق با 31 نفر از نخبگان آگاه از موضوع مورد بحث و مطالعه اسناد بالادستی پرداخته شد. یافته های حاصل از تحلیل مصاحبه ها و اسناد منجر به ارائه سه مدل مفهومیِ مدل پارادایمی گراندد تئوری، مسیر پیشرفت باشگاه های فوتبال و مکانیسم تجاری سازی آنها گردید. مدل تجاری سازی بر چهار رابطه اصلی و کلانِ روابط ورزشی مطلوب، روابط اقتصادی مطلوب، روابط اقتصادی- ورزشی مطلوب و روابط کنونی حاکم بر فوتبال ایران و نیز 13 رابطه فرعی و خرد استوار است. نتایج نشان داد که دولت مهمترین مانع در تجاری سازی باشگاه های فوتبال است. همچنین بیشتر متخصصان به مقوله تجاری سازی در وضعیت موجود خوشبین نبودند. یافته های حاصل از تحلیل مصاحبه ها منجر به ارائه هفت دسته از موانع اصلی که شامل عوامل حقوقی- قانونی، عوامل اقتصادی- سیاسی، عوامل مدیریتی، عوامل ساختاری، عوامل معنایی، عوامل رفتاری و عوامل محیطی، 36 درونمایه فرعی، 34 راه کار توسعه و 9 خلاء قانونی گردید. بررسی ها نشان داد که تشکیل کمیته چانه زنی با دولت، مجلس و سازمان صدا و سیما لازم به نظر می رسد. واژگان کلیدی: تجاری سازی، حق و پخش تلویزیونی، خلاءهای قانونی، باشگاه های فوتبال، صدا و سیما، روش تحقیق کیفی