نام پژوهشگر: جعفر رحمیی
جعفر رحمیی محمدتقی سبحانی
چکیده: تاریخ نگاری از دغدغه های مهم اندیشمندان سلف بوده است از این روی مورخین، بسیاری از وقایع مهم تاریخی را مضبوط کرده اند. با وجود اینکه آنان در ضبط وقایع تاریخی زحمات فراوانی متحمل گشته اند، متأسفانه در نگارش تاریخ اندیشه، کوتاهی بزرگی صورت گرفته است، به طوری که باید اذعان کرد کتابهای تاریخی، خصوصاً مصادر اولیه از تاریخ اندیشه تهی اند. خاندان های بزرگی مانند امویان که حدود یک قرن و بنی العباس که قریب به پنج قرن عهده دار حاکمیت و خلافت جامعه اسلامی بودند، هر کدام گرایش های عقیدتی متفاوتی را داشتند. در درون آنها نیز تفاوتهای عمد? عقیدتی مشهود است، شخصیتی مانند معاویه بن ابی سفیان کاملاً جبری مسلک است و در مقابل، یزید بن ولید بن عبدالملک، خلیفه اموی، خود از مقتدرترین و نامدارترین رهبران فرقه قدریه به شمار می آید. همچنانکه عمر بن عبدالعزیز با سران قدریه دوستی عمیقی ایجاد کرده بود. انصاف حکم می کند در نسبت دادن عقیده ای به یک خاندان تأمل کنیم و گرفتار این اشتباه نشویم که همه آنان دارای عقیده واحد بوده اند و نباید عقید? معاویه و یزید بن معاویه را به تمامی امویان تسری داد. خاندان بنی العباس نیز گرایشات متفاوتی داشته اند. گاهی تفاوت عقیدتی آنان به اندازه ای عمیق می شود که نمی توان دو خلیفه عباسی را در محدود? فرقه واحد جای داد. شخصیتی مانند منصور عباسی، جبری مسلک، گریزان از مباحث کلامی، علاقمند به اهل حدیث، مخالف سرسخت شیعه خصوصاً شاخه حسنی آن است و با شاکله اصلی شیعه نیز رفتاری خصمانه داشته است. او در مسأل? امامت نظریه ای بر خلاف شیعه و حتی اهل سنت مطرح می کند و چهارچوب عقیدتی بنی العباس را بر همین اساس پایه ریزی می کند. در همین خاندان شخصیت بزرگ تاریخی، مأمون عباسی به خلافت می رسد. او متکلمی زبردست، اهل مناظره و مباحثات کلامی است. رفتار او با شیعه کاملاً متفاوت با رفتار خلفای قبلی است تا جایی که امام شیعیان را به عنوان ولی عهد منصوب می کند و در زمان خلافتش شیعیان با آسودگی زندگی می کنند. او از جبر گریزان و جایگاه عقل را شناخته، قائل به خلق قرآن است. خلفای عباسی با شیعیان خصوصا شاخه حسنی آن رابطه تندی داشته اند و با زیدیه همواره در حال جنگ بودند. در مقابل آنان رابطه خوبی با معتزله برقرار کردند و در ادامه حکومتشان یعنی پس از سفاح و در زمان منصور کم کم به تفکر اهل حدیث نزدیک شدند. هر چند ائمه شیعه با بنی العباس در برخی موارد درگیری سیاسی نیز داشته اند، اما اختلافات اعتقادی ایشان با خلفای عباسی از اهمیت فراوانی برخوردار است. ائمه شیعه توانستند آراء و اندیشه های کلامی اهل بیت را به مردم معرفی کرده علاوه بر این میراث گرانقدری از احادیث اعتقادی برای آیندگان به جای گذاشتند. آنان موفق شدند در مقابل اندیشه های مخالف زمانشان، آراء و عقاید اهل بیت را بیان کنند و با تصحیح، رد یا قبول اندیشه ها در برابر مخالفین واکنش نشان می دادند.