نام پژوهشگر: هادی موسوی
مهسا حسینی متعظ هادی موسوی
sophora pachycarpa یک گیاه از خانواده fabaceae است. بعضی از گونه های این جنس اثر ضد تکثیر کنندگی و آپوپتوز را در رده های سلولی سرطانی مختلف نشان می دهد. با این وجود هیچگونه اطلاعاتی درباره s.pachycarpa وجود ندارد. در این آزمایش برای اولین بار اثرات سیتوتوکسیسیته عصاره متانولی و فراکسیون های به دست آمده از ریشه گیاه s.pachycarpa بر روی رده های سلولی سرطانی مختلف hela,a549 mcf7,hl60,pc3 و همچنین رده سلولی نرمال لنفوسیت بررسی گردید. ضمنا نقش آپوپتوز در این سمیت مورد بررسی قرار گرفت. سلول های سرطانی و نرمال در محیط کشت rpmi 1640 کشت گردیدند. سپس سلول ها با غلظت های مختلف فراکسیون های گیاه s.pachycarpa به مدت 48 ساعت تیمار شدند و viability سلول ها به روش mtt و mts تعیین گردید. در ادامه به منظور تعیین نقش القاء آپوپتوز به عنوان مکانیسم سمیت سلولی، رنگ آمیز pi و فلوسیتومتری در رده سلولی ژhela توسط غلظت های مختلف فراکسیون دی کلرومتانی انجام گرفت. در نهایت برای تایید تست pi، تست dna iadder در این رده سلولی انجام شد. درجه قطعات dna توسط استفاده از الکتروفورز ژل آگاروز بر اساس تشکیل واحدهای درون نوکلیوزومی مورد آنالیز قرار گرفت. s.pachycarpa رشد سلول های سرطانی را در یک روش وابسته به دز مهار می کند. فراکسیون دی کلرومتانی کمترین ic50 را از غلظت 30 ug/ml تا 50ug/ml در رده های سلولی سرطانی مختلف نشان می دهد. نتایج حاصل از تست pi حاکی از تأیید نقش الفاء آپوپتوز به عنوان مکانیسم سمیت سلولی در رده سلولی hela توسط غلظت های مختلف فراکسیون دی کرومتانی بود. در نهایت با توجه به قطعه قطعه شدن dna در تست dna ladder که یکی از نشانه های آپوپتوز است تست pi مورد تایید قرار گرفت. در نتیجه s.pachycarpa اثرات سیتوتوکسیسیته را در رده های سلولی سرطانی مختلف اعمال می کند که در آن آپوپتوز یک نقش مهم را بازی می کند.
هادی موسوی حمیدرضا حسنی
انسان شناسی به عنوان یکی از مبانی پارادایمی، نقش اثرگذاری در ساختارها، هنجارها و روش شناسی علوم انسانی دارد. به نحوی که با تفاوت تعریف انسان در هر رویکرد علوم انسانی شاهد تمایزهای بسیار زیادی در علوم انسانی ترسیم شده توسط آن پارادایم هستیم. آگوست کنت به عنوان موسس پارادایم اثباتی با تعریف انسان به حیوان اجتماعی تر و موجودی با ساختار کاملاً منفعل، ساختارها و ارزش هایی را وارد علوم اجتماعی کرد که به محقق جواز مطالعه غیرکمّی در اجتماع را نمی دهد. به نظر او تنها راه مطالعه پدیده های اجتماعی استفاده از روش های علوم طبیعی است. در مقابل، دیلتای با مبناسازی فلسفی برای «نقد عقل تاریخی» روش علوم انسانی را یکسره متفاوت از علوم طبیعی می داند و روش هرمنوتیکی را بر مبنای «انسان شناسی» بنا می کند. مارکس با تأکید بر ویژگی کار اجتماعی انسان در صدد است وجوه جبری جامعه و حیثیات آزادانه بشر را توأمان در مقابل سرمایه داری به عنوان رویکردی ضد انسانی به ما بنمایاند. از طریق این همراهی با بزرگان پارادایم های رایج علوم انسانی، توانستیم به این برسیم که تصویر علامه طباطبایی از انسان در معارف شیعی و فلسفی، اقتضائات منحصر به فردی می تواند در علوم انسانی داشته باشد. این تأثیرات با حضور نظریه اعتباریات علامه که تبیین مقولات عقل عملی است پر رنگ تر می شود. به نحوی که این نظریه توضیحات راهگشایی در تعریف و تبیین اجتماع، پیدایش اجتماع و تبیین فعل اجتماعی، تبیین هویت مفاهیم اجتماعی، مسأله بسیار مهم ساختار و عامل، و جایگاه ورود ارزش ها و اجتهاد به علوم انسانی دارد. این عنصر اخیر راه تولید علوم انسانی دینی را برای ما روشن می کند. از دیگر تأثیرات انسان شناسی علامه بر روش شناسی علوم انسانی و برخی توصیه های علمی به دانش انسان شناسی است. بدیهی است که برای شکل گیری یک پارادایم عناصر معرفت شناختی و هستی شناختی نیز اقتضائاتی در موارد پیش گفته دارند که در تعامل با هم می توان به یک نظر جامع راجع به پارادایم دانش دینی یا بومی از نگاه علامه طباطبایی (ره) رسید.
بهناز نقی زاده هادی موسوی
چکیده مقدمه: مرگ سلولی ناشی از محرومیت از سرم / گلوکز در سلول pc12مدل مناسبی جهت بررسی ایسکمی مغزی و بیماریهای تحلیل برنده اعصاب) (neurodegenerative میباشد. گیاه بنفشه در طب سنتی بعنوان یک آنتی اکسیدان شناخته شده است. مطالعه حاضر جهت بررسی اثرات محافظت کننده احتمالی دو گونه از گیاه بنفشه در مرگ سلولی ناشی از محرومیت از سرم /گلوکز در سلول عصبی pc12 که مدل برون تنی ((in vitro ایسکمی مغزی است انجام گردیده است. روش بررسی: سلولهای pc12 در حضور محیط کشت dmem محتوی 10% سرم جنین گاو، 100 واحد در میلی لیتر پنی سیلین و 100 میکروگرم در میلی لیتر استرپتومایسین کشت داده شد. پس از پیش تیمار به مدت 4 ساعت سلولها در مجاورت محیط بدون سرم/گلوکز به مدت 24 ساعت قرار گرفتند. میزان بقای سلولی به روش mtt بررسی گردید. میزان رادیکال های آزاد درون سلولی (ros) بوسیله تکنیک فلوسیتومتری اندازه گیری شد. پس از 4 ساعت ایسکمی ، سلولهای pc12 با محلول ( 5میکرو مولار) h2 dcf-da در دمای 37 درجه سانتیگراد بمدت 30 دقیقه در تاریکی انکوبه شدند. رادیکال آزاد ایجاد شده پس از18 ساعت پیش تیمار با عصاره های دو گیاه بنفشه تزئینی (viola tricolor)و بنفشه معطر (viola odorata)درغلظت های (5-50 میکرو گرم بر میلی لیتر ) و 4 ساعت قرارگرفتن سلو ل های pc12 در شرایط محرومیت از سرم /گلوکز اندازه گیری گردید. یافته ها: مجاورت سلولها با محیط بدون سرم / گلوکز به مدت 24 ساعت موجب کاهش میزان بقای سلولی گردید. سمیت محرومیت از سرم/گلوکز بر سلولهای pc12 در حضور عصاره بنفشه تزئینی (viola tricolor )کاهش یافت. محرومیت از سرم/ گلوگزبمدت 4 ساعت توانست میزان ros درون سلولی را در سلولها افزایش دهد که این افزایش در اثر پیش تیمار باعصاره های دوگیاه بنفشه تزئینی ( viola tricolor ) و بنفشه معطر (viola odorata) بمدت 18 ساعت کاهش یافت. نتیجه گیری: عصاره های بنفشه تزئینی (viola tricolor) و بنفشه معطر ( ( viola odorata با توجه به اثرات آنتی اکسیدان، آنها می توانند به عنوان ترکیبات امید بخش در درمان ایسکمی مغزی و بیماریهای تحلیل برنده اعصاب بعد از مطالعات تکمیلی مدنظر قرار گیرند. واژه های کلیدی: سلول pc12 ، رادیکال آزاد، محرومیت از سرم/ گلوکز، بنفشه تزئینی، بنفشه معطر
آرزو ذاکر هادی موسوی
گیاه دارویی برازمبل (perovskia abrotanoides karel.)، متعلق به تیره نعناعیان، در نواحی مختلف ایران می¬روید و ریشه آن، غنی از ترکیبات تانشینونی است که از نظر پزشکی حائز اهمیت هستند. در سال¬های اخیر، خواص دارویی متعدد تانشینون¬ها نظیر خاصیت ضد سرطانی، ضد میکربی، ضد التهابی، ضد دیابت، آنتی اکسیدانی و اثر بارز آن بر بیماری¬های قلبی-عروقی ثابت شده است. در پژوهش حاضر، با توجه به ویژگی¬های دارویی گیاه برازمبل و اهمیت تانشینون¬ها، تولید در شیشه (in vitro) برخی از این متابولیت¬ها نظیر کریپتوتانشینون و تانشینون 2a، برای نخستین بار مورد بررسی قرار گرفت. به منظور ایجاد ریشه نوپدید و یا کالوس، ریز نمونه برگ گیاه برازمبل در محیط کشت ms حاوی غلظت¬های مختلف (mg/l 4-0) از اکسین¬های iaa، iba و naa، به تنهایی یا در ترکیب با غلظت¬های مختلف (mg/l 75/0-0) از سیتوکینین¬های ba و kin، کشت داده شد. در تمام محیط کشت¬هایی که حاوی اکسین همراه با سیتوکینین بودند، کالوس تشکیل شد و بیشتر این تیمارها، 100% کال¬زایی را نشان دادند. محیط بهینه برای ریشه¬زایی (مستقیم)، بر اساس درصد ریشه¬زایی و تعداد ریشه¬های تشکیل شده در هر ریزنمونه، محیط کشت ms حاوی mg/l naa 2 بود. از میان تازن¬های مختلف مورد استفاده (نیترات نقره، عصاره مخمر، متیل جازمونات و سوربیتول)، عصاره مخمر و نیترات نقره، بیشترین تأثیر را بر محتوای کریپتوتانشینون و تانشینون 2a، به ویژه کریپتوتانشینون، داشتند. بیشترین مقدار کریپتوتانشینون (µg/g dw 62/443( و تانشینون 2a (µg/g dw 98/12(، به ترتیب در تیمارهای mg/l200 عصاره مخمر و µm 25 نیترات نقره حاصل شد. تازن¬ها اثری بر رشد ریشه¬های نوپدید نداشتند. کشت سوسپانسیون سلولی، با استفاده از کالوس حاصل از ریزنمونه برگ، در محیط کشت mg/l iaa 5/0 همراه با mg/l kin 75/0، که نسبت وزن خشک به تر آن¬ها بیشتر از کالوس¬های حاصل از دیگر تیمارها بود، انجام شد. بررسی تأثیر تازن¬های مختلف، حاکی از افزایش چشمگیر مقدار کریپتوتانشینون در تیمار mg/l100 عصاره مخمر بود. در این پژوهش، ریشه¬های مویین توسط نژادهای tr 105 و atcc 15834 آگروباکتریوم، در محیط کشت پایه ms با موفقیت القا شد. خالص سازی و شناسایی سه ترکیب هیدروکسی¬ کریپتوتانشینون، کریپتوتانشینون و تانشینون 2a موجود در ریشه گیاه برازمبل، با روش¬های کروماتوگرافی ستونی، hplc، lc-ms و nmr انجام شد. تیمار رده¬های سلولی سرطانی پستان و دهانه رحم (mcf-7 و hela) و طبیعی (فیبروبلاست) با عصاره تام ریشه و ترکیات تانشینونی خالص شده ازآن، دال بر تأثیر سمی آن¬ها، به ویژه هیدروکسی¬ کریپتوتانشینون و تانشینون 2a بود. رنگ¬آمیزی pi، آنالیز پیک sub-g1 و شکست پروتئین parp نیز، القای آپوپتوز را در سلول-های سرطانی تحت تیمار با ترکیبات مزبور نشان داد.
هادی موسوی حسن ملکی
به منظور بررسی میزان برخورداری دانشجویان از مهارت های تفکر انتقادی و چگونگی پرورش این مهارتها پژوهشگر ، تحقیقی، شبه تجربی تحت عنوان تاثیر آموزش به روش بحث گروهی بر پرورش تفکر انتقادی دانشجویان دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه علامه طباطبایی با گروه آزمایش (آموزش به روش بحث گروهی) و کنترل (آموزش به روش سخنرانی) انجام داده است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانشجویان دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه علامه طباطبایی تشکیل می دهند که از میان آنها 28 نفر (دانشجوی مشاوره ترمهای 2 و 4) به عنوان نمونه مورد بررسی، با روش نمونه گیری غیر تصادفی انتخاب شده اند. گروه آزمایش در معرض آموزش به روش بحث گروهی درس روانشناسی تربیتی (شرکت در 7 جلسه مجموعا 10 ساعت) قرار گرفت و برای گروه گواه آموزش به روش سنتی (انتقال مستقیم، سخرانی) درس روانشناسی تربیتی اجرا شد. برای اندازه گیری تفکر انتقادی از آزمون مهارتهای تفکر انتقادی کالیفرنیا که در پیش و پس از اجرای عمل آزمایشی (آموزش به روش بحث گروهی) استفاده شد. در توصیف اجمالی از داده ها در مورد مهارتهای تفکر انتقادی به نکاتی بر می خوریم که قابل تامل است. هر چند از این داده ها به سادگی نمی توان دست به استنباط زد ولی طرح این یافته ها و داده ها خالی از فایده نمی باشد : 1)- تفاوت میانگین ها در مراحل پیش آزمون و پس آزمون در گروه آزمایش (روش بحث گروهی) توصیف کننده این مطلب است که آموزش به روش بحث گروهی موجب پرورش مهارتهای تفکر انتقادی دانشجویان دانشکده شده است. 2)- آموزش به روش بحث گروهی موجب پرورش مهارتهای تحلیل، استنباط، ارزشیابی، استدلال قیاسی و استدلال استقرایی دانشجویان دانشکده شده است . 3)- بین آموزش به روش بحث گروهی با آموزش به روش سخنرانی در پرورش مهارتهای تفکر انتقادی دانشجویان دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه علامه طباطبایی تفاوت وجود دارد. 4)- آموزش به روش بحث گروهی در مقایسه با روش سخنرانی در پرورش مهارتهای چون تحلیل، استنباط، ارزشیابی، استدلال قیاسی و استدلال استقرایی دانشجویان دانشکده ، موثرتر بوده است. تجزیه و تحلیل نتایج نهایی اطلاعات از طریق تحلیل کواریانس نشان می دهد که : 1- بین میانگین های تعدیل شده نمرات مهارت های تفکر انتقادی شرکت کنندگان بر حسب تاثیر آموزش به روش بحث گروهی (دو گروه آزمایشی و کنترل) در مرحله پس آزمون تفاوت معناداری مشاهد می شود، به عبارت دیگر آموزش به روش بحث گروهی بر مهارتهای تفکر انتقادی شرکت کنندگان در پژوهش نسبت به روش سخنرانی تاثیر بیشتری داشته است. 1- 1. آموزش به روش بحث گروهی بر مهارت تحلیل شرکت کنندگان در پژوهش نسبت به روش سخنرانی تاثیر بیشتری داشته است. 1-2. آموزش به روش بحث گروهی بر مهارت استنباط شرکت کنندگان در پژوهش نسبت به روش سخنرانی تاثیر بیشتری نداشته است. 1-3. آموزش به روش بحث گروهی بر مهارت ارزشیابی شرکت کنندگان در پژوهش نسبت به روش سخنرانی تاثیر بیشتری نداشته است. 1-4. آموزش به روش بحث گروهی بر مهارت استدلال قیاسی شرکت کنندگان در پژوهش نسبت به روش سخنرانی تاثیر بیشتری داشته است. 1-5. آموزش به روش بحث گروهی بر مهارت استدلال استقرایی شرکت کنندگان در پژوهش نسبت به روش سخنرانی تاثیر بیشتری داشته است.
هادی موسوی پدرام نیک نفس
چکیده ندارد.
مژگان اصغری هادی موسوی
چکیده ندارد.